به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به نقل از پایگاه اطلاعرسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مسئول خانه فرهنگ ایران در حیدرآباد پاکستان، در نشست بزرگداشت مولانا رومی که به همت اندیشمندان این شهر برگزار شد، آرای حضرت آیتالله خامنهای در خصوص مولانا را تبیین کرد.
نشست بزرگداشت مولانا جلالالدین رومی به همت جمعی از ادبا و شعرا و با حضور اساتید دانشگاهها و نویسندگان در حیدرآباد پاکستان برگزار شد.
مهدی خطیب، مسئول خانه فرهنگ ایران در حیدرآباد در این نشست به تبیین آرای رهبر معظم انقلاب در خصوص مولانا پرداخت و گفت: حضرت آیتالله خامنهای میفرمایند «شهرت مولوی بهعنوان چهرهای درخشان و برجسته در تاریخ مشاهیر جهان به آن دلیل است که وی گذشته از وقوف کامل به علوم گوناگون، عارفی دلآگاه، شاعری دردآشنا و اندیشهوری پویا بود که آدمیان را از طریق بیارزش شمردن پدیدههای عینی و ذهنی این جهان به جستوجوی کمال و آرام و قرار فرا میخواند. او در علم عرفان و سلوک سابقهای دیرین داشت و میانه خوشی با قیل و قال و بحث و جدال نداشت، و علم و معرفت حقیقی را در سلوک باطنی میدانست و نه در مباحثات و مناقشات کلامی و لفظ».
وی افزود: همچنین رهبر معظم انقلاب در سخنانی میفرمایند «مولوی در آستانه 40 سالگی مردی به تمام معنی عارف و دانشمند دوران خود بود و مریدان و عامه مردم از وجود او بهرهها میبردند تا اینکه قلندری گمنام و ژندهپوش به نام شمس تبریزی به قونیه آمد و با مولانا برخورد کرد و آفتاب دیدارش قلب و روح مولانا را بگداخت و شیداییاش کرد. او در سال 652 هجری شمسی در شهر قونیه رخ در نقاب خاک کشید. آرامگاه مولوی در قونیه زیارتگاه دوستداران شعر، عرفان و هنر است».
مسئول خانه فرهنگ ایران در حیدرآباد پاکستان در ادامه سخنان خود گفت: حضرت آیتالله خامنهای در دیدار با جمعی از شاعران نیز نظر خود و شهید مطهری را در رابطه با مثنوی مولوی اینگونه بیان میفرمایند «یک بخش مهمى از شعر آئینى ما میتواند متوجه مسائل عرفانى و معنوى بشود و این هم یک دریاى عظیمى است. شعر مولوى را شما ببینید، اگر فرض کنید کسى به دیوان شمس به خاطر زبان مخصوص و حالت مخصوصش دسترسى نداشته باشد که خیلى از ماها دسترسى نداریم و اگر آن را کسى یک قدرى دوردست بداند، مثنوى که خودش میگوید «و هو اصول اصول اصول الدین»؛ واقعاً اعتقاد من هم همین است. یک وقتى مرحوم آقاى مطهرى از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوى چیست، همین را گفتم. گفتم به نظر من مثنوى همین است که خودش گفته (و هو اصول ...) ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیدهام همین است».