رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانات خود در مراسم بیست و هفتمین سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) در تبیین مفهوم انقلابیگری و تفاوت آن با افراطگری فرمودند: «این هم خطا است که ما خیال کنیم اگر گفتیم فلانی انقلابی است، یعنی فلانی افراطی است؛ یا وقتی می خواهیم اشاره کنیم به انقلابیها و انقلابیّون، تعبیر افراطی را به کار ببریم؛ نه، این خطا است. انقلابی گری به معنای افراطی بودن نیست. این دوگانههایی که سوغات بیگانهها و حرف دشمنان ایران است، نباید در ایران و در فرهنگ سیاسی ما جا باز کند؛ آنها تقسیم میکنند مردم را به تندرو و میانهرو. بحث تندرو و کندرو نداریم. انقلابی را میگویند تندرو، غیر انقلابی را میگویند میانهرو! این یک دوگانه بیگانه است، آنها اینها را در رادیوهایشان، در تبلیغاتشان، در اظهاراتشان تکرار می کنند، ما این را نباید تکرار بکنیم. انقلابی، انقلابی است.»
همچنین امام خمینی(ره) در تبیین تمایز میان انقلابیگری و خودسر و افراطی عمل کردن میفرمایند: «آدمهای جاهلی هستند که به خیال خودشان خدمت میکنند برای اسلام، خدمت میکنند، لکن سر خود کارهایی میکنند که ضرر به حیثیت اسلام میخورد. همان طوری که در رژیم سابق بدون میزان اسلامی و شرعی عمل میکردند، حالا هم بدون میزان شرعی و عقلی عمل میکنند، و این تأسف بسیار دارد. تأسف اینکه این نهضت به دست خود ما نهضت اسلامی نباشد. اسلامیتش را از دست بدهد. انقـلاب کردیم و هر کاری دلمان میخواهد میکنیم. حجتشان همین است. از هر که بپرسی چرا اینـطور؟ میگوید انقـلاب کردیم. انقـلاب کردیم... اشخاصی میریزند تو خانههای مردم، بدون اینکه یک مجوز شرعی، یک مجوز قانونی داشته باشند، حجتشان این است که انقلاب کردیم. معنی این[حرکت]این است که اسلام اینطور میگوید. انقلاب کردهایم، یعنی حالا جمهوری اسلامی داریم، و طریقۀ اسلام این است که موازین و جهاتی که هست دیگر تمام دیوارها بریزد، و تمام موازین از بین برود.» (صحیفه امام(ره)، ج 11، 26 آذر 1358)
امام خمینی(ره) در ادامه همین سخنرانی با بیان اینکه انقلابی عمل کردن طبق ضوابط اسلام عمل کردن است، تفاوت افراطیگری با انقلابیگری را در همین نکته دانسته و فرمودند: «اسلام ضوابط دارد. اسلام هرج و مرج نیست که هر که هر کاری بخواهد بکند. اسلام قوانین دارد. روی قوانین باید عمل بشود. آنها نه قوانین اسلام را عمل میکنند. و نه قوانین دولت را عمل میکنند و هر چه، هر که هر کاری میخواهد میکند. هر که بدون اینکه اعتنایی بکنند، به رئوسشان اعتنایی بکنند، به رؤسایشان احترامی بکنند، احترامی به اسلام بکنند، بدون ضوابط، بدون جهت، اسباب این میشوند که مردم بگویند که معلوم میشود که قضیه قضیۀ اسلام نیست».
امام(ره) سپس خستگی خود را از این گونه رفتارهای خودسرانه بیش از فشارهای زمان طاغوت بیان کرده و میفرمایند: «مسئله این است که باید همه جا قوانین اسلام باشد. اگر بنا باشد که هر جا آدم برود میبیند که[دائماً]مردم دارند شکایت میکنند. زن و بچۀ مردم میآیند گریه میکنند. میآیند[التماس]میکنند. من هم خسته دارم میشوم. خدا میداند که من در آن رژیم سابق هیچ وقت از هیچ چیز خسته نمیشدم، هر فشاری میآوردند بر من خسته نمیشدم، حالا دارم از خودمان خسته میشوم. آخر چرا باید اینطور باشد. یک فکری بکنید. اگر دیر بجنبید اسلام را در خطر تضییع و رفتن آبرویش قرار داده اید. مسئولیم همۀ ما.»
ایشان در سخنرانی دیگری رفتارهای خودسرانه به نام اسلام و انقلاب را به عنوان آفت درونی نظام مطرح کرده و میفرمایند: «این یک پوسیدگی است که، از باطن برای نهضت پیدا میشود که شما هر چه ظاهرش را خیلی پر سر و صدا درست بکنید، تزیین کنید، یک وقت مطلع میشوید که، از باطنش پوسید و از بین رفت. همانطور که گفتم مثل یک خربزه میماند که، خیلی هم به آن خدمت بکنید، خیلی هم کارهایش را درست بکنید، لکن در باطنش یک کرمی است که، کرم دارد خرابش میکند. بعد هم خربزه را باز میکنید، میبینید خربزه کرمزده است. کاری نباید بکنند[اسلام لکهدار شود]همه قشرهایی که الآن مشغول خدمتاند؛ قشر روحانی که مشغول خدمت است، و مثلاً دادگاهها و اینها، قشر پاسدارها، قشر نظامیها، ارتشیها، اینهایی که همه الآن در خدمت اسلام و برای اسلام مشغولند، اینها کاری نکنند که ما به دست خودمان اسلام را از پا درآوریم. اسلام را در نظر خارج و داخل جوری جلوه بدهیم که برخلاف آنی است که هست. عدالت نباشد تو کار، موازین در کار نباشد. یک برنامۀ اسلامی در کار نباشد. هرج و مرج و هر که هر کاری دلش میخواهد بکند». (صحیفه امام(ره)، ج 11، 26 آبان 1358)
همانطور که از بیانات امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب مشخص میشود میان انقلابی بودن و افراطی بودن تفاوت آشکاری وجود دارد که همان پایبندی به قانون و شرع و عمل کردن مطابق موازین اسلامی است. در واقع شخص و گروهی که ادعای انقلابی بودن میکند نمیتواند خارج از چارچوبها و ارزشهای این انقلاب عمل کند و یکی از مهمترین این چارچوبها پایبندی به قوانین جاری کشور است و جریانی که بخواهد خارج از این موازین عمل کند هر چند شعار انقلابی و ارزشی بدهد و خود را مدافع ولایت بداند در حقیقت به فرموده امام (ره) نمیتوان جز افراطی و خودسر و هرج و مرج طلب نام دیگری بر وی نهاد که نمونه این اقدامات خودسرانه و افراطی که به اسم عمل انقلابی صورت گرفت و با مخالفت رهبر معظم انقلاب مواجه شد برهم زدن سخنرانیهای قانونی و حمله به سفارتخانههای انگلیس و عربستان سعودی بود.
اما شبهه مترادف دانستن انقلابیگری با افراطیگری ریشه در دو طیف و گروه دارد. اولین طیف همان افراطیون هستند که با ظاهرسازی و شعارهای داغ انقلابی خود را انقلابی جا زدهاند و به تدریج در افکار عمومی این نکته را جا انداختهاند که گروه و جریان آنهاست که رفتار و اقدام انقلابی را تعریف میکند. به عبارتی به جای اینکه آنها رفتار و گفتار خود را با ارزشها و آرمانهای انقلاب تطبیق دهند و ببینند تا چه حد با رهنمودهای امام و رهبری و موازین شرعی و قانونی مطابقت دارد، رفتار و گفتار خود را اصل قرار داده و دیگران را به دوری و نزدیکی با انقلاب متهم میکنند که متاسفانه بعضا نیز از برخی حمایتهای رسانهای و نهادی نیز برخوردار هستند.
دومین طیفی که به این شبهه
دامن میزند مخالفان اصل انقلاب اسلامی هستند که از رفتار طیف اول بهترین بهره را میبرند و همانطور که امام نیز
فرمودند با تبلیغات فراوان در رسانههای خود انقلابیون را همین دسته افراد افراطی
معرفی میکنند و به تحریف حقیقت انقلاب و پرچمداران اصیل و واقعی آن میپردازند.
در واقع طیف اول مقدمه هجمه به انقلاب را با رفتار و اقدام خودسرانه خود برای مخالفان و دشمنان انقلاب فراهم میکند و دو ر از واقعیت نیست که اگر گفته شود این طیف به ظاهر انقلابی در زمین دشمن بازی میکند.
اینجاست که با توجه به تأکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه «انقلابیگری به معنای افراطیبودن نیست» باید به شکلی دقیق تمایزات و تفاوتهای انقلابی بودن و افراطی بودن را برای افکار عمومی تشریح کرد تا افراد و جریانهایی که به نام انقلاب، خودسرانه عمل میکنند و به تعبیر امام خمینی(ره) مانند کرمی نهضت اسلامی را از درون میپوسانند، در عرصه سیاسی و اجتماعی به حاشیه رانده شده و انقلاب و انقلابیگری را به تحریف نکشانند.