سعید ابوطالب، کارشناس رسانه و مستندساز در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) درباره بحث ولنگاری فرهنگی و تاثیرات آن اظهار کرد: درباره این بحث سخنانم را با ذکر مقدمهای آغاز میکنم. واقعیتی وجود دارد مبنی بر اینکه تظاهرات فرهنگی معمولاً در پوشش، حجاب، زندگی اجتماعی و رفتار جوانان نمود پیدا میکند، اما این اتفاق تحت تاثیر مؤلفههای بسیاری رخ میدهد. بخشی از این آسیبها که شاید بتوان از آن به عنوان ولنگاری فرهنگی نام برد تحت اختیار ما نیست، چون به واسطه ذات جهانی شدن، انفجار اطلاعات و نفوذ رسانهها این آسیبها از کنترل خارج است، اما اینکه ما تا چه حد میتوانیم به روی جهان تاثیر بگذاریم یا اینکه تاثیرپذیر باشیم، موضوعات پیچیدهای است که باید درباره آن کار دقیق تحقیقاتی انجام شود و در قالب یک گفتوگوی تلفنی نمیتوان آن را دقیق تجزیه و تحلیل کرد.
وی افزود: اما دلایل داخلی نیز در این حوزه وجود دارد، آن هم این مهم است که معمولاً معضلات فرهنگی از آموزش و پرورش ما نشئت میگیرد، زیرا ریشههای آن چیزی که امروز ما از آن به عنوان آسیب یاد میکنیم ریشهاش در آموزش و پرورش ما در دو دهه اخیر است. کمکاری موجود در این عرصه نیز تنها به حجاب ختم نمیشود، بلکه احترام به هویت ملی، میهنپرستی، انقلابی بودن و... هم از جمله موضوعات تربیتی هستند که در آموزش و پرورش ما مغفول ماندهاند. برای همین است که تاثیرات چنین اتفاقی را هم طبیعتاً در هنر هم شاهد هستیم، ولی چون این حوزه بیشتر در معرض دید است، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
این نماینده دوره هفتم مجلس شورای اسلامی ادامه داد: از نگاه من گرایش به سمت معروف و دوری از منکر باید از همان زمان پیشدبستان و دبستان آموزش داده شود، ولی متاسفانه چنین اتفاقی در آموزش و پرورش ما روی نمیدهد، البته کتب آموزش دینی وجود دارد، اما این دروس تنها پایههای تئوریک را قوی میکند، اما تاثیرات رفتاری آن اندکتر است. دلیل اینکه میگویم باید پرورش خود را از کودکی آغاز کنیم این است که میتوانیم نتیجه آن را در دهه دوم و سوم زندگی مشاهده کنیم.
این فیلمساز با بیان اینکه رسانه و هنر آن چیزی را منعکس میکند که چند دهه پیش آموزش دیده، تصریح کرد: نمیتوان انتظار داشت که عوامل فرهنگ و رسانه جدا از آموزشی که در کودکی دیده و با آن عجین شدهاند عمل کنند، برای همین همان گونه که پیشتر گفتم، به نظرم مشکلات وارده در این حوزه بیشتر به آموزش و پرورش مربوط میشود.
وی در پاسخ به این سوال که برای زمان حال چه راهکاری میتوان اندیشید که ما بتوانیم در مواجه با ولنگاری فرهنگی، منفعل نباشیم، این گونه جواب داد: برخورد با تظاهرات فرهنگی شاید در ظاهر بتواند مسئله را حل کند، ولی به صورت ریشهای تنها در قالب کارهای پرورشی میتوان با معضل ولنگاری فرهنگی مقابله کرد. صحت ادعایم را هم میتوان در برخوردهای انتظامی که با ولنگاری فرهنگی میشود، مشاهده کرد که نتایج آن مقطعی و ظاهری است؛ البته به هیچ وجه منظورم این نیست که برخوردهای قانونی وجود نداشته باشد، چون با هر رفتار غیرعرفی باید مقابله شود، ولی همان گونه که گفتم، تاثیر ماندگار را باید در آموزش و پرورش جستجو کرد.
ابوطالب در پاسخ به سوال پایانی مبنی بر اینکه آیا با برنامههای آموزشی میشود نقش پرورشی ایفا کرد، چنین توضیح داد: مسلماً تمام حوزههای فرهنگی که سینما و تلویزیون هم جزء آنهاست، در پرورش مردم موثر است، اما همان گونه که بارها در این گفتوگو تاکید کردم، هیچ کدام به تاثیرگذاری آموزش و پرورش نمیرسد. منظورم را این گونه کامل میکنم که معمولاً رسانهها به ویژه سینما و تلویزیون تنها موجهایی احساسی ایجاد میکنند که تاثیرگذاری ماندگاری ندارند.