به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، امروزه با پیشرفت علم و توسعه امکانات، زمینهای فراهم شده است که جوانان برای ازدواج و تشکیل خانواده گاهی دچار تردید و یا تجملگرایی میشوند و شرایط را برای تشکیل خانواده بسیار دشوار میکنند.
سرداران هشت سال دفاع مقدس، آن دوران را نمونهای کامل از سادهزیستی و زندگی به سبک اقتصاد مقاومتی میدانند؛ زیرا در دورانی که کمترین امکانات فراهم بود بهترین زندگی را داشتند. آنها معتقد هستند شهدای مدافع حرم ادامه دهنده راه شهدای دفاع مقدس هستند و از آنها پیروی میکنند، بنابراین میتوان سبک زندگی این شهدا را بهترین نمونه برای زندگی امروز و هدایتگر زندگی جوانان دانست.
حکایتی از خوشبختی در زندگی ساده
یکی از شهدایی که میتوان زندگی او را نمونه کاملی از سادهزیستی، صمیمیت و دور از تجمل بیان کرد، شهید مدافع حرم محمدتقی ارغوانی است که سال گذشته در سوریه به شهادت رسید.
لیلا رجب، همسر شهید محمدتقی ارغوانی در گفتگو با
ایکنا به زندگی خود با این شهید بزرگوار پرداخت و گفت: روز اول که به خواستگاری آمده بود و با هم صحبت میکردیم، شغل سادهای داشت و درآمدش نیز کم بود و من از او پرسیدم که شما با این وضع درآمد چگونه میخواهید من را خوشبخت کنید؟ و گفتم نیازهای من خیلی بیشتر از درآمد شماست. شهید ارغوانی به من گفت: اصلاً به این مسائل فکر نکنم، چرا که من را عاشقانه و صادقانه دوست دارد و قول داد کاری کند تا همه با همین تنگدستی که داریم به ما غبطه بخورند. من نیز از همین صداقت و درستی او خوشم آمد و علیرغم همه مخالفتها ما با هم ازدواج کردیم.
وی ادامه داد: در آن زمان خواستههای من از زندگی بسیار زیاد بود، اما با دیدن شهید ارغوانی شیفته او شدم و تحت تأثیر سادهزیستی او قرار گرفتم و به این ترتیب بود که ازدواجی بسیار آسان با مراسم ساده و با مهمانهای کم به نحوی عالی و باشکوه برگزار شد.
رجب در مورد روزهای آغازین زندگی خود با شهید ارغوانی بیان کرد: ما زندگی را بسیار ساده آغاز کردیم و از آنجا که شهید ارغوانی بیکار بود خیلی سخت گذشت، اما چون زندگی ما با علاقه شروع شده بود اصلاً سختی راه برایمان مهم نبود و توجهی به آن نداشتیم. نزدیک به شش ماه طول کشید تا شهید ارغوانی شاغل شود و ما در این شش ماه در کنار هم با مشکلات مبارزه کردیم و چون با هم بودیم از پس مشکلات برآمدیم.
همسر شهید محمدتقی ارغوانی، به سبک زندگی همسرش اشاره کرد و گفت: سادهزیستی شهید ارغوانی به چشم همه آمده بود و همه میدانند که شهید ارغوانی هرگز اهل تجملات نبود. بهترین وسایل را برای من و فرزندمان فراهم میکرد، اما بسیار اهل سادهزیستی بود و اصلاً حرف مردم برای او مهم نبود و به آن توجه نمیکرد که دیگران چه میگویند؛ تنها چیزی که برایش مهم بود رضایت خداوند و آرامش دل خود و خانواده بود.

بخشندگی در اوج نیاز
وی در مورد منش و اخلاق همسرش تصریح کرد: بسیار پیش آمد که خودمان بهشدت نیازمند بودیم، اما همسرم دارایی خود را به نیازمندان دیگر میبخشید. گاهی من اعتراض میکردم که وقتی خودمان نیازمندیم چرا باید به دیگران کمک کنیم؟ اما او میگفت اشکالی ندارد و باید دستان نیازمندی که به انسان روی میآورد را پر کرد.
ولایتمداری در خانوادهاین همسر مجاهد به توجه شهید ارغوانی به تربیت فرزندش اشاره و اظهار کرد: از آنجا که شغل شهید ارغوانی به شکلی بود که نمیتوانست زیاد در منزل باشد، از همان اول تربیت امیرحسین را به من سپرد و گفت؛ از آنجایی که شما را میشناسم و میدانم تربیت خوبی دارید، تربیت فرزندمان را نیز به خود شما میسپارم، اما تنها چیزی که در مورد تربیت فرزندمان تأکید میکرد ولایتمدار بار آمدن پسرمان بود. همین سفارشات شهید ارغوانی باعث شد تا من نیز تمام سعیام را بکنم تا امیرحسین بهترین تربیت را داشته باشد.
ایثار؛ رمز بزرگیوی در مورد ارتباط شهید ارغوانی با خانواده گفت: در این 16 سالی که ازدواج کردیم هرگز دعوا نداشتیم، اگر اختلاف نظری هم بود با بیان خاص خود کاری میکرد که دیگران قانع میشدند. اگر اشتباهی رخ میداد حتی اگر از سوی من بود، او عذرخواهی میکرد و معتقد بود عذرخواهی انسان را بزرگ میکند و انسان یاد میگیرد به خاطر دیگران از خود بگذرد.
رجب ادامه داد: همواره برای افراد سالمند احترام زیادی قائل بود، همچنین خانواده شهدا را نیز بسیار تکریم میکرد و هر کاری که این خانوادهها داشتند را انجام میداد. میگفت خانواده شهدا برکت زندگی ما هستند و باید از این برکات بهرهبرداری کنیم.
وی درمورد حساسیت همسر شهیدش در زمینه روزی حلال افزود: در محل کار خیلی محتاط بود و بیشتر از وظایفش کار میکرد تا روزی ما کاملاً حلال باشد. همیشه با جان و دل و بیشتر از توان خود برای مردم کار میکردند.
آرامش زندگی در پناه مسجد
همسر شهید محمدتقی ارغوانی، از ارتباط همسرش با مسجد گفت: همسرم از کودکی در مسجد بزرگ شد و تا همین روزهای آخر نیز در مسجد فعالیت داشت و از هیچ کاری برای خدمت به مسجد فروگذاری نمیکرد، همیشه فرزندمان را نیز به مسجد میبرد و اعتقاد داشت کسی که به مسجد میرود راه نادرست را انتخاب نخواهد کرد. این کار او باعث میشد تا خانواده ما آرامش خاصی داشته باشد و این آرامش و رضایت ما زبانزد همه شده بود.
بصیرت در نگاه به جامعهرجب با اشاره به درک جنگ نرم توسط شهید ارغوانی بیان کرد: این چند سال اخیر در مورد جنگ نرم صحبت میکردیم و بسیار پیش میآمد که اطرافیان به او میگفتند جنگ نرم وجود ندارد و او اشتباه میکند و شهید ارغوانی با دلایل متعدد آنها را متقاعد میکرد که جنگ نرم وجود دارد و برای این حرف خود هزار دلیل داشت و خانواده را با بینشی که بتواند راه درست را ببیند بار آورده بود.
آمادگی برای دوران سختیوی ادامه داد: در اداره خانه و خانواده آنقدر به من اعتماد به نفس داده بود که من خود را برای اداره خانواده آماده کردم و بعد از شهادت او علیرغم تمام سختیهای اداره خانواده توانستیم با این مشکلات کنار آمده و اداره خانه را به دست بگیریم و این را مدیون رفتار خوب و مناسب او هستیم.
پیامی از شهید
رجب در پایان با اشاره به آخرین پیام شهید ارغوانی در مورد خانواده بیان کرد: آخرین روزی که در تهران بود، قبل از رفتن به سوریه پسرمان را به مدرسه برد و امیرحسین تعریف میکند که وقتی از خودرو پیاده میشود شهید ارغوانی او را صدا میزند و به او سفارش کرده و میگوید؛ میدانم مادرت مراقب تو است، اما از تو هم میخواهم که مراقب مادرت باشی و او را هرگز تنها نگذاری، این خاطره برای من نشانهای از خانوادهدوستی شهید ارغوانی است. این شهدا از جان خود سیر نبودند و خانواده خود را بسیار دوست داشتند، اما برای اعتقادات و حفظ دین و امنیت رهسپار دفاع از حرم اهلبیت(ع) شدند.