به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، فارس نوشت: رضوان حبیباللهی حافظ ممتاز قرآن کریم و یکی از راهیافتگان به مرحله چهارم آزمونهای ارزیابی و اعطای مدرک تخصصی به حافظان قرآن کریم است.
وی سال 1358 در نجف آباد استان اصفهان در خانوادهای مذهبی متولد شد و با تشویق والدین به سمت حفظ کلام وحی حرکت کرد.
حبیباللهی با توجه به تحصیل و تدریس قرآن در کنار حفظ، در مدت 9 سال آنهم نه به طور پیوسته موفق به حفظ کل قرآن کریم شد.
وی پس از ازدواج از نجفآباد به اصفهان رفت و در مهد قرآن فعالیت خود را در زمینههای مختلف قرآنی ادامه داد و توانست حافظان مختلفی را تربیت کند.
خانم حبیباللهی چه شد به سمت فعالیتهای قرآنی رفتید؟
در خانوادهای مذهبی و شهری معتقد به دین و قرآن متولد شدم. خانوادهام علاقه بسیاری به امور قرآنی داشتند و در تمام برنامهها و تصمیمگیریها به دستورات الهی توجه میکردند و همین امر باعث شد که با تشویق آنها در عرصه حفظ قرآن قدم بگذارم و موفق به حفظ کل قرآن کریم شوم. در خانه ما در کنار قرآن به نماز و حجاب نیز توجه بسیاری میشد و پدرم همیشه سعی میکرد لقمه حلال به خانه بیاورد تا فرزندانی صالح و قرآنی تحویل جامعه دهد.
اولین بار که به کلاس قرآن رفتید چگونه بود؟
دوران ابتدایی در کلاسهای قرآنی شرکت میکردم و با توجه به لطف خداوند و تلاش خودم در بسیاری از رقابتهای قرآنی موفق بودم. به یاد دارم در دوران مدرسه برای اولین بار میخواستم در مسابقه قرآن شرکت کنم؛ مسابقه حفظ سوره مبارکه «حجرات». وقتی که این سوره از قرآن را حفظ کردم و موفق به قبولی در این مسابقه شدم حسی جالب داشتم چرا که تا پیش از آن فکر میکردم حفظ قرآن کار خیلی سختی است و از عهده آن بر نمیآیم.
پس اولین جرقه برای حفظ کل قرآن هم در همان دوران در ذهن شما زده شد.
بله؛ همان موقع تصمیم گرفتم برای حفظ قرآن اقدام کنم. البته از زمان تصمیم تا عمل چند سال طول کشید به طوری که من از سال 1375 با مهد قرآن آشنا شدم و در کلاسهای حفظ کل شرکت کردم.
چند سال حفظ کل به طول انجامید؟
از سال 1375 حفظ کل را آغاز و در مدت دو سال 7 جزء از قرآن را حفظ کردم. پس از آن هم در دوران حفظ قرآن، در کنار تحصیل در مدرسه به تدریس قرآن در مؤسسه هم میپرداختم. در برههای حفظ نمیکردم و تنها آیات قرآن را مرور میکردم، به همین دلیل وقفهای افتاد تا اینکه مجدد شروع به حفظ کردم و توانستم کل آیات الهی را حفظ کنم. به طور کلی باید بگویم حدود 9 سال طول کشید که توانستم حافظ کل قرآن شوم.
اصلیترین مشوقتان برای حفظ قرآن چه کسی بود؟
اول خانواده؛ چون آنها همواره ما را به فعالیتهای قرآنی تشویق میکردند و تلاش میکردند با وجود کمبود امکانات موجود در نجف آباد ما به سمت حفظ حرکت کنیم. پس از آن هم خودم وقتی دیدم برخی از اقوام در کلاس حفظ شرکت میکنند مشتاق شدم که به حفظ بپردازم و در این مسیر موفق شوم.
البته در دهه 70 محمدحسین طباطبایی هم موجی در زمینه حفظ ایجاد کرده بود. تلویزیون در طول هفته به نشان دادن توانمندیهای ایشان میپرداخت و همین امر انگیزه ما برای حفظ را بالا برده بود چرا که میدیدیم کودکی حافظ کل قرآن است و میتواند آیات قرآن را به زیبایی بخواند بر همین اساس ما هم به استعداد خود ایمان آوردیم و سعی کردیم استعدادمان را در زمینه حفظ قرآن به کار گیریم.
خانواده هم علاقه زیادی به آقای طباطبایی داشتند تا جایی که برنامههایش را همیشه دنبال میکردند و حتی عکسی از او بر روی دیوار خانهمان نصب کرده بودند.
ارائه محفوظات در زنگ تفریح/ حوزه را به دانشگاه ترجیح دادم
حفظ قرآن در کنار تحصیل و تدریس سخت نبود؟
در دوران مدرسه همیشه شاگرد اول یا دوم کلاس بودم. در آن زمان حفظ قرآن هم داشتم اما چون زمان کافی برای حفظ نبود در زنگهای تفریح همراه با یکی از دوستانم محفوظات خود را به هم تحویل میدادیم و اشکالات را برطرف میکردیم.
پس از اخذ دیپلم هم با وجود اینکه نمرات خوبی داشتم در کنکور شرکت نکردم و به دلیل علاقه به معارف قرآنی به حوزه رفتم. در حوزه هم به حفظ ادامه میدادم. آهسته و پیوسته بودن حفظ قرآن کریم موجب شدکه محفوظات ملکه ذهنم شوند.
به نظر من اگر حفظ آرام و پیوسته باشد تسلط حافظ هم بیشتر میشود چرا که فرد فرصت بیشتری برای مرور محفوظات دارد و میتواند با برنامهریزی به تمامی فعالیتهایش برسد.
قدرت خداوند را با حفظ قرآن بیشتر حس کردم
پس از اینکه حافظ کل قرآن شدید چه تغییری در زندگیتان حس کردید؟
وقتی به سمت حفظ قرآن پیش میروی حس میکنی پنجرههای متفاوتی روبرویت باز میشود؛ به موضوعاتی که تا پیش از آن توجه نداشتی دقیق میشوی و قدرت خداوند متعال را بیش از پیش حس میکنی.
من هم وقتی حفظ قرآن را به اتمام رساندم سعی کردم حتی کوچکترین گناهی هم مرتکب نشوم چرا که به خودم میگفتم من که قرآن در سینه دارم چگونه میتوانم گناه کنم؟ و به یاد آیات عذاب الهی میافتم و خدا را شکر میکنم که به من توفیق حفظ آیات الهی را داده است.
پیشرفت در امور قرآنی را مدیون همسرم هستم
از زندگی خودتان بگویید. چند سال ازدواج کردید؟
سال 1381 با یک روحانی ازدواج کردم . با تشویق ایشان در امور قرآنی هم به موفقیتهایی دست یافتم.
چگونه با همسرتان آشنا شدید؟
من هم حوزه و هم جامعةالقرآن میرفتم. یکی از خواهرشوهرهایم در حوزه و دیگری در جامعةالقرآن بود؛ ما ارتباط صمیمانهای با هم داشتیم. خانواده آنها به خواستگاری من آمدند و من هم وقتی فهمیدم برادرشان روحانی است با کمال میل پذیرفتم و هماکنون زندگی خوبی هم داریم و با قاطعیت میتوانم بگویم بسیاری از موفقیتهایم پس از ازدواج در زمینههای قرآنی را مدیون همراهی همسرم هستم چرا که ایشان به پیشرفتم در امور قرآنی اهمیت زیادی میدهد.
دوست دارم حکمت خدا از نداشتن فرزند را بدانم/ ناشکری نمیکنیم
چند فرزند دارید؟
خداوند به ما فرزندی عطا نکرده است.
آیا در این مدت شده که به خاطر اینکه خداوند به شما فرزندی نداده ناشکری هم کنید؟
ناشکری نمیکنیم چون خداوند به طور حتم از آنچه ما نمیدانیم آگاه است. خوشبختانه یا متأسفانه خدا برای ما اینچنین خواسته و در آن هم حتما حکمتی قرار داده است. فقط گاهی برایم این حکمت خداوند دشوار است اما دوست دارم بدانم حکمت خداوند درباره این موضوع چیست. از خداوند هم همواره میخواهم که اگر فرزندی به ما نمیدهد صبری عطا بفرماید که هیچگاه ناشکر درگاه الهی نباشیم.
چگونه با آزمونهای اعطای مدرک تخصصی به حافظان قرآن آشنا شدید؟
سال 1384 در آزمون مهد قرآن شرکت کردم و پس از آن وارد جامعةالقرآن شدم. در آنجا با آزمونهای اعطای مدرک تخصصی به حافظان قرآن کریم آشنا شدم اما نمیدانستم مدارک آن معادل مدارک وزارت علوم است تا اینکه دو سال قبل در این آزمونها شرکت کردم و موفق به کسب مدرک حفظ درجه 3 (معادل کارشناسی) شدم. سال گذشته نیز در دهمین دوره آزمون اعطای مدرک تخصصی به حافظان شرکت و با کسب حدنصاب نمره و داشتن 10 سال سابقه تدریس به مرحله نهایی این آزمونها راه یافتم.
منابع آزمون را چهار بار خواندهام/ این آزمونها به سطح دانش قرآنیام افزود
چقدر برای کسب موفقیت در این آزمون آمادهاید؟
چون فرزند ندارم وقتم هم آزاد است. علاوه بر این همسرم نیز همواره مرا همراهی و یاری میکند و به دلیل اینکه خود نیز در حال تحصیل است زمان زیادی را به مطالعه میپردازیم به طوری که من روزانه حدود 6 ساعت منابع آزمون مرحله چهارم را میخوانم. البته الان چهارمین بار است که در حال خواندن آن هستم.
البته من قبل از اینکه نتایج اعلام شود به مطالعه میپرداختم. در دور اول فقط برای درک مفاهیم و مضامین کتاب آن را مطالعه کردم، پس از آن در مسابقهای قرآنی تبلت برنده شوم و با آن اقدام به حفظ قران کردم. دور دوم نکات مهم را خط میکشیدم و دور سوم مطالبی را که خلاصه کردم و خط کشیده بودم، مرور و آنچه به نظرم مهمتر بود مجدد یادداشت برداری کردم و هماکنون نیز در حال مرور و مطالعه مجدد هستم.
درباره آمادگی برای موفقیت در آزمون هم باید بگویم تلاش خود را میکنم اما اصل موضوع درک مضامین قرآن کریم است که خوشبختانه وقتی در این آزمونها شرکت کردم با نکات جالبی مواجه شدم که تا پیش از آن حتی به آن توجهی هم نداشتم. زمانهایی که با قرآن انس دارم و تفسیر آیات وحی را میخوانم برایم لذت خاصی دارد به همین دلیل چه قبول شوم و چه قبول نشوم چیزی از دست ندادهام چرا که بر سطح دانش قرآنیام افزود و چیزهای جدیدی آموختم که برایم کاربرد فراوانی دارد.
حفظ 5 جزء از قرآن در 2 ماه
از خاطرات خود در دوان حفظ برایمان بگویید.
همان اوایل که حفظ قرآن را در مهد قرآن آغاز کردم در مسابقات هم شرکت میکردم. به یاد دارم وقتی حافظ 5 جزء از قرآن بودم در مسابقات حفظ 5 جزء قرآن اوقاف شرکت و در مرحله شهرستانی اول شدم. وقتی قرار شد به مسابقات استانی بروم متوجه شدم که رقابتهای حفظ 10 جزء است اما من حافظ 5 جزء بودم و تنها دو ماه فرصت داشتم تا باقیمانده اجزاء را نیز حفظ کنم. به خاطر اینکه بتوانم در این مسابقات موفق شوم شبانهروز تلاش میکردم؛ روزانه به طور معمول یک صفحه حفظ میکردم اما به خاطر مسابقات 4 جزء را در 2 ماه حفظ کردم البته از این بین تنها 5 صفحه مانده بود و در روز امتحان فرصتی برای حفظ ایجاد نشد.
روز آزمون شرکتکنندگان که در جایگاه قرار میگرفتند؛ دو سؤال پرسیده میشد یکی از 5 جزء اول قرآن و دیگری از 5 جزء دوم. سؤالاتی که از شرکتکنندگان میپرسیدند همه را حفظ بودم اما وقتی نوبت من شد مسئول آزمون سؤالی پرسید که دقیقا در همان 5 صفحه بود؛ صفحاتی که من فرصت نکردم حفظ کنم. البته سؤال اول را خوب جواب دادم اما سؤال دوم را بیپاسخ گذاشتم. زمانی که مسئولان برگزاری مسابقات موضوع را متوجه شدند به خاطر پشتکارم برای حفظ قرآن مرا تشویق کردند.
یکی دیگر از خاطراتم حفظ آیه 253 سوره مبارکه «آلعمران» بود. من بیشتر اوقات قرآن را با صوت استاد پرهیزکار حفظ میکردم. ایشان این آیه را یک نفس میخواند و من هم همواره سعی میکردم مثل استاد پرهیزکار بخوانم. اواخر حفظ بود که تازه متوجه شدم تغییرات صدا و الحان به دلیل نغمات و مقامات است و اساتید بر اساس اینها تلاوت میکنند.
رادیو ضبطم همیشه همراهم بود/ علاقه به تلاوت استاد پرهیزکار
برایم عجیب بود که وقتی در مسابقات شرکت میکردم سایر شرکتکنندگان چگونه اینقدر خوب تلاوت میکند تا اینکه متوجه آموزش تجوید و نغمات شدم و سعی کردم آنها را فراگیرم. در نجفآباد امکانات آموزشی بسیار محدود بود به همین دلیل ما از توانمندیهای زیادی برخوردار نبودیم اما به حول قوه الهی و تلاش اساتید هماکنون در بسیاری از نقاط مختلف کشور آموزش قرآن به خوبی پیگیری میشود.
در مجموع آنچه بیش از هر چیزی مرا جذب میکرد صوت تلاوت قرآن استاد پرهیزکار بود. در زمان مجردی وقتی در آشپزخانه به مادرم کمک میکردم همیشه رادیو ضبطم نیز همراهم بود و نوار کاست قرآن میگذاشتم و به صوت تلاوت زیبای استاد پرهیزکار گوش میدادم.
نسل امرو در زمینه حفظ قرآن کمکاری میکند/ حفظ قرآن سخت نیست/به استعدادهای خود ایمان بیاورید
همانطور که اشاره کردید امکانات آموزشی نسبت به گذشته رشد قابل توجهی کرده است؛ به نظر شما به میزان رشد امکانات تعداد علاقهمندان به حافظ قرآن هم بیشتر شده است؟
نسل امروز نسبت به امکاناتی که در اختیار دارد کمکاری میکند در حالی که میتواند با ابزار مختلف اقدام به حفظ کل قرآن کریم کند. در زمان ما کلاسهای قرآن محدود بود و بیشتر تلاوت استاد پرهیزکار مورد توجه قرار داشت اما هماکنون اساتید بسیاری وجود دارند که در نقاط مختلف کشور به ویژه تهران اقدام به برگزاری کلاسهای قرآن میکنند اما نوجوانان و جوانان به خوبی از تجربه و علم اساتید بهره نمیبرند.
چه پیشنهادی به افرادی که علاقهمند به حفظ قرآن هستند، دارید؟
باید به استعداد خود ایمان بیاورند و باور کنند که حفظ کل آیات الهی کار سختی نیست و از عهده آن بر میآیند. علاوه بر این حضور در کلاسهای قرآن و استفاده از نظرات اساتید و کارشناسان نیز اهمیت بسیاری در زمینه حفظ اصولی قرآن کریم دارد.
تشویق خواهران برای حفظ کل قرآن
در خانواده به غیر از شما سایر اعضای نیز حافظ قرآن هستند؟
بله زمانی که من به سمت حفظ رفتم خواهرهایم نیز اقدام به حفظ کردند به طوری که هماکنون یکی از آنها حافظ کل و دیگری حافظ 27 جزء از قرآن است.
در پایان اگر صحبتی دارید، بفرمایید.
از همه افرادی که مرا برای حفظ قرآن یاری کردند به ویژه همسرم که در پیشرفت قرآنیام نقش بسزایی داشت، سپاسگزارم. امیدوارم حفظ قرآن به عنوان فرهنگی در جامعه نهادینه شود و ما بتوانیم با عمل به دستورات قرآن و توصیههای ائمه اطهار(ع) دل امام زمان(عج) را شاد کنیم.