طبق هماهنگیهای صورت گرفته قرار است به شکل رسمی از این فونت قرآنی در اختتامیه بیست و پنجمین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم رونمایی شود و البته تا پیش از آن، این قلم قرآنی در معرض دید کارشناسی برخی از کارشناسان گرافیست، طراحی خط و خوشنویسی قرار گرفته تا نظرات مثبت و منفی آنها در این زمینه احصاء شود.
در نخستین جلسه دامون خانجانزاده؛ گرافیست، کارشناس تایپوگرافی و طراحی خط طی نشستی پس از بررسی این خط به پرسشهای خبرنگار ایکنا پاسخ داد که در ادامه میخوانید:
ـ ابتدا نظر کلی خود را در مورد این فونت که مختص کتابت قرآن طراحی و ابداع شده است بیان کنید؟
نفس این اقدام بسیار پسندیده است، اقدام مبارکی که وقتی شنیدم توسط یک گروه به شکل خصوصی و با اعتماد به توان فنی و هنری دو جوان به انجام رسیده است، شعف و شادی مضاعفی به من دست داد؛ این اتفاق که پیش از اینها باید صورت می گرفت قدم بسیار مهمی است که کشورهای عربی در جهان اسلامی سالیان سال است که مشغول کارهای مشابهی در این زمینه هستند.
مهمترین مسئلهای که در زمینه طراحی این فونت میتوانم به آن اشاره کنم اینکه طراحان آن توجه به مسئله بسیار مهمی کردهاند و آن اینکه در عرضه قرآن به به ویژه به نسل جدید و غالباً جوان، ادبیات نوشتاری مورد سلیقه و منطبق با ذائقه آنها چیست و براساس آن اقدام به طراحی قلمی شود که بتواند نظر و خواست آنها را تأمین کند.
آنچه که مسلم است اینکه ذائقه جوان امروز رو به
سادگی و به دور از تکلفهای رایج قدیم است که خط «واضح» نیز توانسته تا حدود زیادی این مهم را جامه عمل بپوشاند؛ نکته
مهم اینکه دیگر در مواجهه با نسل جوان امروز نمیتوان این انتظار را داشت که ایشان
با رسمالخطی به ویژه در کتابت قرآن مواجه شوند که مثلاً پدران و پدربزرگهای آنها
با استفاده از آن قرآن را تلاوت میکردند.
در مورد مباحث فرمی این خط اجازه بدهید که این مسئله را به زمان دیگری موکول کنم و اکنون تنها در مورد خود پروژه صحبت کنم چرا که این خط همچون بچه نوزادی تازه متولد شده است؛ اشاره کردم که نفس این عمل اقدام مبارکی است اما اینکه همچون یک بچه خواسته باشیم ویژگیهای آن را بررسی کنیم و به خصوصیات ظاهری آن توجه کرده که شبیه به کدامیک از والدین خود است ابتدا باید این اجازه داده شود که خط نضج یافته و فربه شود و اصطلاحاً در مسیر به یک بلوغ برسد.
این روند به طور طبیعی شامل مرور زمان میشود به این نحو که مثلاً در یک محدوده زمانی دوساله باید اجازه داد که این خط مورد تجربه در زمینه نگارش و کتابت قرار گیرد و برای اعمال تصحیحاتی وارد جزئیات آن شد همچنانکه شاید روزگاری در مورد «عثمان طه» نیز یک رأی و نظری وجود داشت که اکنون آراء ارائه شده در مورد این خط با ابتدا خیلی متفاوت است و همچنین در مورد نسخ ایرانی منتسب با احمد نیریزی.
ـ با این تفاصیل پس همچنان نمیتوان نظری متقن در مورد این فونت و سایر موارد مشابه ارائه کرد؟
این مسئله یک امر طبیعی است، خط پدیدهای پویاست، ما در این زمینه نیاز به یک قرارداد متمم داریم، کاری که باید به تدریج در مورد تولد یک خط و یا یک قلم مشخص صورت گیرد، من ابتدا به ساکن وقتی متوجه چنین اقدامی شدم تنها چیزی که مورد تحسینم بود اینکه کار خوبی صورت گرفته است که سالها پیش باید از سوی نهادهای قرآنی توقع انجام آن را داشت و از همه مهمتر که در آن روند اعتماد و اعتبار به نسل جوان با اندیشهای نو و پویا شده است.
تأکید میکنم که از جمله ویژگیهای این فونت ابداعی آن است که یک گروه خصوصی اقدام به طراحی آن کرده است و به این شکل نبوده قصد و غرض خاصی با توجه به اینکه ممکن است این جریان منتسب به نهاد و یا تشکل خاصی باشد مورد تأکید قرار گرفته باشد، تصور میکنم با چنین رویکردی تنها تکیه بر وجوه هنری و فنی کار شده است و اینکه بتواند شیوه نوینی را در معرض مخاطب قرار دهد که متفاوت از قبل باشد و حرف تازهای برای گفتن داشته باشد.
ـ این نظر شما به این معنی است که نباید وضع و ابداع چنین خطی را با جریان فراگیری که مثلاً مورد حمایت دولتی و یا نهاد خاصی است همسان و منطبق دانست و در نهایت به این نتیجه رسید که مثلاً «واضح» بتواند به اعتبار خط «عثمان طه» دست پیدا کند؟
اصلاً نباید ابداع چنین فونتی را با مقولهای با نام «عثمان طه» مقایسه کرد،«عثمان طه» را باید با پشتوانه اقلیمی، تبلیغاتی و پروپاگاندایی که دارد مورد بررسی قرار گیرد و لذا این امر قابل مقایسه با اتفاقی که اکنون شاهد انجام آن هستیم، نیست؛ نمیگویم از صفر تا صد جریانی که منتهی به ابداع خط و یا فونتی قرآنی میشود باید دولتی باشد بلکه این امر باید همانند آنچه در مورد فونت «واضح» شاهد آن بودیم توسط یک نهاد و یا گروه دغدغهمند خصوصی که ملاحظاتی در آن صورت نگیرد راهبری شود و تنها نهادهای دولتی قرآنی آن را مورد حمایت خود قرار دهند.
ما نهادها و تشکیلات قرآنی همچون سازمان دارالقرآن الکریم، معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان حج و زیارت و بسیاری دیگر از مراکز دولتی داریم که قدرت و توانایی بالایی برای حمایت از این اقدامات لازمالاجرا در زمینه ابداعات قرآنی دارند پس چرا بسیاری از این جریانات فردی و گروهی را در زمینه قرآن حمایت نمیکنند، پرسشی است که باید به آن پاسخگو باشند؛ چرا باید شخصی به نام محمد احصائی که خادمالقرآن نیز لقب گرفته است مورد حمایت این مراکز قرار نگیرد و این فرد با سنی بالغ بر 80 سال اکنون در شرایط انزوا در ونکور کانادا مشغول کتابت قرآنی با خط «محقق» باشد، هر جای دیگر بود حتی دست محمد احصائی را بیمه میکردند، امیدوارم که روزی این قرآن که به جرئت میتوان بگویم از جهت اعتبار همطراز با «قرآن بایسنقری» است به پایان رسد.
ـ قطعاً در همان زمانی که خطی همچون «عثمان طه» نیز روزگاری رسمالخط کتابت قرآن شد افرادی بودند که این ادعا را داشتند که این خط نیاز به تبلور و شکوفایی دارد، در مورد «واضح» چه تصوری دارید آیا این خط قادر است به موفقیتی همچون «عثمان طه» دست پیدا کند؟
در خط به عنوان یک پدیده پویا باید سه ویژگی را مورد توجه قرار داد؛هندسه خط، رسمالخط و شخصیت، به نظر میرسد که این فونت قابلیت این مسئله را داشته باشد به ویژه در مورد شخصیت که مثلاً خطی که در مورد نگارش یک شعر از آن استفاده میشود شاید قابلیت کتابت قرآن را نداشته باشد، به هر حال پایه و اساس «واضح» بر نسخ است یعنی قابلیت برای هر نوع انطباق و فرمپذیری را در مدیریت صفحه به منظور کتابت قرآن داراست و مثلاً همچون نستعلیق نیست که قادر به هر نوع انعطافی در اجرا آن نباشیم.
ـ دوستان واضع فونت «واضح» 5 ویژگی را برای آن برشمردند که مهمترین آنها سادگی و خوانا بودن آن است، به تشریح این 5 ویژگی و اینکه آیا این ادعا قابل اثبات است بپردازید؟
به نظر من برای بررسی هر 5 ویژگی این خط که دوستان مدعی آن بودند نیاز به یک نشست کارشناسی با حضور چند کارشناس خط و خوشنویسی است و اظهارنظر شخصی من قضاوتی یک طرفه خواهد بود و پیشنهاد میکنم حال که این خط به برخی از کارشناسان عرضه شده است، علاوه بر اظهارات ابتدایی و شخصی آنها، جلساتی نیز ترتیب داده شود تا به بحث و بررسی کارشناسی این خط در آن پرداخته شود.
امیر سجاد دبیریان