کد خبر: 3615626
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۲

«پچ‌پچه‌های پشت خط نبرد»؛ اجرایی نجیب اما ضعیف به نسبت تجارب پیشین

گروه هنر: هرچند که قیاس اجرایی از یک متن نمایشی به نسبت تجربه‌های اجرای قبل و بعد آن، چندان به صلاح نیست و هر نمایش را باید با توجه به نگرش کارگردان و اقتضائات زمانی که تولید و اجرا می‌شود مورد واکاوی قرار داد اما اجرای نمایش «پچ‌پچه‌های پشت خط نبرد» در عین نجابت چندان موفق نیست.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) نمایش «پچ‌پچه‌های پشت خط نبرد» به نویسندگی علیرضا نادری و کارگردانی محمدرضا ستاری از 28 خرداد در تالار حافظ روی صحنه است؛ اثری که به برهه‌ای از عملیات رمضان سال 61 در دوران دفاع مقدس اشاره دارد و در آن گروهی از رزمندگان ایرانی و سربازان وظیفه در زمانی فارغ از درگیری نظامی، روزگار می‌گذرانند.

این نمایش که تا 28 تیر در تالار حافظ اجرای خود را ادامه خواهد داد از جمله آثار جسورانه علیرضا نادری در زمینه ادبیات نمایشی جنگ و دفاع مقدس است که اتفاقاً یک بار توسط خود نویسنده سال‌ها قبل کارگردانی و با بازی بازیگرانی همچون فرهاد اصلانی و مهدی سلطانی در مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه رفته است و البته پیش از این اجرا نیز، اشکان خیل‌نژاد آن را با بازی بازیگرانی همچون نوید محمدزاده در تالار مولوی کارگردانی کرد.

ستاری یک بار پیش از اجرا در تالار حافظ سال گذشته این متن را کارگردانی و به تالار مولوی آورد و اکنون بعد از گذشت یک سال مجدد این نمایش با بازی بازیگرانی همچون رامین پرچمی در تالار حافظ به روی صحنه آورده است.

اما دلیل چنین اشتیاقی که منجر می‌شود اغلب کارگردانان مبادرت به تولید مکرر این نمایش داشته باشند، بیانی واقع‌گرا و بدون تکلفی است که نادری از برهه‌ای از تاریخ دوران دفاع مقدس دارد، روایتی به دور از بزرگ‌نمایی بسیاری از مقاطع این دوران سراسر سلحشوری و ابرقهرمان جلوه دادن افرادی که در دفاع از کیان اسلامی حاضر شدند؛ امری که موجب می‌شود به ویژه امروز در مواجهه با نسل جدید، ایشان رزمندگان دوران جنگ تحمیلی را از تبار و خاستگاهی متفاوت از خود تلقی کنند.

نادری جمعی از اشخاص نمایشی طراحی شده خود را به نمایندگی از خیل عظیم رزمندگان حاضر در دوران دفاع مقدس، انسان‌هایی عادی و معمولی معرفی می‌کند که بسیاری از آنها آرزوهای بزرگی در سر و دل در گروه خانواده و زن و فرزند داشته‌اند و بنا به اضطراری در جبهه جنگ حاضر شده‌اند؛ نه اینکه انسان‌های تافته جدابافته از جامعه‌ای باشند که خود را فارغ از این حال و هوا می‌دانند.

قرار نیست هیچ اجرایی از متن مشخص نمایشی را با تجربه‌های قبل و بعد آن مقایسه کرد؛ چراکه هر نمایش آنی است که ممزوج با خلاقیت و نوع نگرش و جهان‌بینی کارگردان آن بر روی صحنه تئاتر شکل می‌گیرد اما به طور قطع برخی تجربه‌های اجرا از یک متن نمایشی وجود دارد که توقع مخاطب را بالا برده و این امر موجب می‌شود که مخاطب تئاتر به پرداختی کمتر از آن قانع نشود.

«پچ‌پچه‌های پشت خط نبرد» سرشار از طنز کلامی است، مملو از موقعیت‌های بکر نمایشی که فضای تلخ حاکم بر آن را تا حد زیادی تلطیف می‌کند، بر این اساس این نمایش را چندان نباید در بعد کنش‌مندی آن  مورد نقد و بررسی قرار داد، این نمایش دیالوگ‌محور است و همان‌طور که اشاره شد توجه و اهتمام به گفتاری که در آن درمی‌گیرد، بیش از هر چیز حائز اهمیت است؛ با این فرض باید معترف بود که نمایش اجرا شده به کارگردانی محمدرضا ستاری، توفیق چندانی در ادای صحیح دیالوگ‌های شخصیت‌های خود ندارد و در اغلب اوقات بنا به دلایلی از جمله شتابزدگی، دیالوگ بازیگران که اتفاقاً دارای واژگان کلیدی در سایه گفتاری مطالبه‌آمیز و طنز است به‌درستی ادا نمی‌شود که این نقیصه را باید متوجه این مسئله دانست که متأسفانه در جریان جوان‌گرایی فعالیت‌های نمایشی، در راستای تربیت حس و فن بیان، کمتر به مقوله بیان تئاتری و ادای درست کلمات و واژگان توجه می‌شود.

نکته دیگری که باید به آن در مواجهه با این نمایش به کارگردانی محمدرضا ستاری اشاره کرد، اینکه کارگردان با تغییراتی در اصل نمایش گاه خواسته است نقبی نیز به آینده زده و شرایط مشابهی را در زمان حال برای مخاطب خود بازگو نماید که این امر متأسفانه تا حدود زیادی به اصالت نمایشی حداقل از بعد زمانی و جغرافیایی آن لطمه وارد کرده است؛ چراکه در مراجعه به اصل نمایش به این نکته قابل ملاحظه برخورد داریم که اتفاقاً «پچ پچه‌های پشت خط نبرد» نمایشی پیشگوست؛ یعنی اشخاص این نمایش علاوه بر پرداختن به شرایطی که در آن قرار دارند نسبت به اتفاقاتی که وقوع آن در آینده محتمل هست نیز بی‌تفاوت نبوده و حدس و گمان‌هایی را مطرح می‌کنند پس چندان نیازی نیست که در روند روایتی آن شاهد آوردن کدهایی اتفاقاتی باشیم که وقوع آن به سال‌ها پس از ظرف زمانی حاکم بر نمایش بازمی‌گردد که به این واسطه، تأکید نویسنده بر واقع‌گرا بودن حوادث و رویدادهای نمایش دستخوش برخی عارضه های منفی خواهد شد.

با همه این تفاصیل باید تلاش گروهی از جوانان خوش‌آتیه تئاتر را که بدون حمایت از نهاد و ارگانی، دغدغه پرداختن به تولید آثار نمایشی دینی و ارزشی را دارند ارج نهاد و با حمایت بی‌دریغ، انگیزه لازم برای تداوم این راه را در شرایطی که اغلب آثار نمایشی تولید شده با پُز روشنفکری به مباحثی می‌پردازند که چندان سنخیتی با فرهنگ و باورهای ایران و اسلامی ندارد به آنها داد.

امیر سجاد  دبیریان

captcha