کد خبر: 3621108
تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۲
ذاکری؛ همرزم شهید تقوی:

شهید تقوی به طی مراتب عرفانی و معنوی توجه خاصی داشت

گروه جهاد و حماسه: شهیدتقوی ذاتاً از بنیه روحی و جسمی قابل قبول برخوردار بود که توانسته بود جواز حضور در گردان تخریب را به دست آورد، با این وجود علاوه بر آموزش موارد تخصصی، دارای ویژگی‌های روحانی و تدینی زایدالوصفی بود و نسبت به طی کردن مراتب عرفانی و معنوی اهتمام و توجه خاصی داشت.

 به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) در آستانه چهلمین روز شهادت حجت‌الاسلام و‌المسلمین شهید سید مهدی تقوی با کاوه ذاکری یکی از همرزمان آن شهید والامقام در طول دفاع مقدس گفت و‌گویی ترتیب داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

ـ در چه تاریخی با شهیدتقوی آشنا شدید؟

ماه دوم، سوم سال 65 بود که نخستین بار این شهید بزرگوار را در گردان تخریب لشکر 10 سیدالشهدا(ع) ملاقات کردم. یکی دو سالی از او بزرگتر بودم، دوره آموزشی را با هم سپری کردیم، در جریان مأموریت‌ها و عملیات‌ها چادرهای ما در کنار هم بود.

گردان ما در جریان عملیات کربلای چهار که در شلمچه برگزار شد و با توفیق نیز همراه نبود شرکت نکرد اما در جریان عملیات کربلای 5 با هم جزئی از غواصان گروه تخریب بودیم.

در جریان این عملیات ما در گردان تخریب حضرت علی‌اکبر(ع) بودیم که در منطقه‌ای به نام دژ شلمچه که دشمن مانع از پیشروی ما شد لحظات پرمخاطره اما خاطره‌سازی را سپری کردیم.

ـ حضورتان در قالب گردان تخریب در عملیات کربلای 5 را تشریح کنید؟

260 نفر غواص از گردان ما در این عملیات حضور داشتند و البته برای شکسته شدن خط لشکر 17 فجر وارد عمل شد و ما در خط کناری به پیشروی ادامه دادیم که در اوج درگیری این مسئله به سمت ما کشیده شد. در جریان این اتفاق بسیاری از دوستان و همرزمان در جریان آتش دشمن از ناحیه سر و سینه مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرند.

ـ گویا در همان جریان بود که شهید تقوی مجروح و به مقام جانبازی نائل آمد؟

بله، غواصان شناور در آب بودند و فقط ناحیه سر و گردنشان از آب بیرون بود، جایی که آب مقداری کم‌عمق شد، شهید تقوی مورد اصابت تیر از ناحیه کتف سمت چپش قرار گرفت، در آن اوضاع به هم ریخته گردان، شرایط خیلی وخیمی حکمفرما بود، ضعف ناشی از خونریزی موجب بی‌حالی شهید تقوی شده بود به شکلی که مرتب از حال می‌رفت و همین امر منجر به این مسئله می‌شد که گاهی سرش به زیر آب برود. من خود را به زیر شانه راست این شهید قرار دادم تا  او با اتکای به من کمتر دچار آب گرفتگی شود که به خاطر شرایط بد تنفسی هر بار مقادیر زیادی آب را می‌بلعید.

قسمتی از منطقه‌ای که غواصان در آن از معبری در راستای عملیات در حال پیشروی بودند  به مانند تپه‌ای از آب بیرون آمده بود و ما تعدادی از زخمی‌ها را به آن منتقل می‌کردیم تا روی آن دراز شوند که شهید تقوی هم یکی از آنها بود که البته با برآمدگی که آنجا نیز قرار داشت، این تپه به حالت جان‌پناه درآمده بود تا زخمی‌های عملیات از تیررس مستقیم دشمن به دور باشند.

در جریان این اتفاق تعدادی بیشماری از غواصان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند و ما بر روی آب با پیکر مطهر بسیاری از آنها مواجه بودیم اما در آن زمان برنامه‌ای برای جمع‌آوری اجساد شهدا وجود نداشت و بیشترین تلاش ما برای نجات غواصان و خروج زخمی‌ها از مهلکه‌ای بود که به وجود آمده بود.

کمک‌های اولیه به مجروحان تا دم دمای صبح به انجام رسید، شهید تقوی آسیب جدی دیده بود و خون زیادی ازش رفته بود با این حال برای تقویت روحیه مجروحان که شد هم دست از شوخی و مزاح برنداشتیم تا نزدیکای صبح که قایق‌های نجات ریسک بزرگی کردند و برای انتقال مجروحان وارد صحنه شدند.

ـ ارتباط شما پس از عملیات با شهید تقوی همچنان ادامه پیدا کرد؟

بله، پس از این عملیات و تغییر شرایط و بهبودی که شهید تقوی پیدا کرد، رفت و آمدهای او به گردان تخریب همچنان تا پایان جنگ ادامه پیدا کرد و او از هیچ کوشش و خدمتی فروگذار نکرد تا اینکه جنگ به پایان رسید  و او برای تحصیل و سپری کردن دوران طلبگی عازم حوزه علمیه قم شد.

ـ سؤالی که معمولاً از همرزمان شهید تقوی در گردان تخریب پرسیده می‌شود در مورد تقویت روحیه آنها صرفنظر از فراگیری موارد تخصصی برای مواجهه با مخاطرات و موقعیت‌های جنگی است، شهید تقوی چگونه این روحیه را در جریان عملیات‌های گردان تخریب در خود حفظ و تقویت می‌کرد؟

گردان تخریب رزمندگان مأمور در آن به نسبت سایر رزمندگان از روحیه بالا و بنیه جسمی متفاوت‌تری برخوردار بودند، معمولاً هم در انتخاب آنها حساسیت بالایی وجود داشت و هر نوبت از میان 2 هزار نفر متقاضی نهایت 40 یا 50 نفر موفق به حضور در چنین گردان‌هایی می‌شدند، این نشان از این دارد که شهیدتقوی ذاتاً از بنیه روحی و جسمی قابل قبول برخوردار بود که توانسته بود جواز حضور در گردان را به دست آورد، با این وجود علاوه بر آموزش موارد تخصصی، هر یک از دوستان همرزم در این گردان به تقویت روحیه سلحشوری، رشادت، ازخودگذشتگی خود از رهگذر مآنست با قرآن و ادعیه و توسلاتی که به ائمه اطهار(ع) و چهارده معصوم داشتند جهد و کوششی وصف شدنی به خرج می‌دادند.

شهید‌تقوی از همان دوران و حتی پیش از آنکه به تحصیل علوم حوزوی مشغول شود، دارای ویژگی‌های روحانی و تدینی زایدالوصفی بود و نسبت به طی کردن مراتب عرفانی و معنوی به شکل شخصی اهتمام و توجه خاصی داشت و برای آن وقت صرف می‌کرد، تقویت چنین روحیه‌ای موجب شد تا در اوج متانت و آرامش قلبی که داشت، دلیرانه در مواجهه با عملیات‌های پرمخاطره داوطلب شرکت شود و از آن ترس و واهمه‌ای در خود راه ندهد.

ـ آگاهی از دوران فعالیت فرهنگی شهیدتقوی در جهاد دانشگاهی داشتید؟

ما جلسات دوره‌ای در قالب برپایی هیئتی داشتیم که در آن اغلب دوستان دوران جنگ گردهم می آمدند و همانجا دورا دور در جریان فعالیت ایشان که مسئولیت در سازمان فعالیت‌های قرآنی دانشجویان کشور و خبرگزاری ایکنا داشتند قرار می‌گرفتم.

دلسوزانه پیگیر مسائلی بود که مسئولیت آن را در امور فرهنگی و قرآنی به عهده داشت و همواره در این موارد منشأ خیر بوده و مثمر ثمر واقع می‌شد. با توجه به سوابق جهادی و حضور در امور معنوی و فرهنگی اعتقاد دارم که دورانی که او مسئولیت تصدی امور قرانی را در جهاد دانشگاهی به عهده داشت یکی از شکوفاترین دوره‌های فرهنگی جامعه دانشجویی بوده است.

ـ چگونه خبر شهادت وی به شما واصل شد؟ حس و حالتان را توصیف کنید؟

ما یک کانال در شبکه اجتماعی ویژه هیئت «وارثین» داشتیم. همانجا بود که یکی از دوستان پستی را قرار داد که خبر شهادت شهید تقوی بود. یکی از ویژگی‌های بچه‌های تخریب، داشتن روحیه مزاح و شوخی بود ابتدا فکر کردم که این خبر هم یکی از آن شوخی‌هاست و یکی از دوستان قصد دارد با ما مزاح کند اما گویا این خبر واقعیت داشت و همیشه واقعیت تلخ است.

ما در گردان تخریب اعتقاد به یک چیز داشتیم و آن اینکه حتی با تمام شدن جنگ و دوران دفاع مقدس باب شهادت هیچگاه بر روی ما بسته نخواهد شد و بالاخره روزی خواهد رسید که فارغ از روزمرگی و خدای ناکرده آلوده شدن به مطاع دنیوی، به این فیض عظیم نائل خواهیم شد لذا بیشتر از اینکه در فقدان این شهید بزرگوار اشک بریزم، اشک شوق از چشمان من سرازیر شد و خوشحال از این بودم که شهادت وی حقانیت ادعای ما که باب شهادت همچنان مفتوح است را به اثبات رساند.

امیر سجاد دبیریان

captcha