کد خبر: 3633782
تاریخ انتشار : ۰۲ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۷

نفس لوامه؛ موضوعی تخریب شده در «سارا و آیدا»

گروه هنر: فیلم ضعیف «سارا و آیدا» با پرداخت نامناسب به موضوع نفس لوامه نه تنها تاثیرگذاری خاصی نداشت، بلکه به نوعی مضمون مورد نظر را هم مخدوش کرد.

«سارا و آیدا»، فیلمی به کارگردانی مازیار میری است که چند روزی است روی پرده سینماهای ایران رفته است، فیلمی که در بحث گیشه نتوانسته به موفقیت مطلوبی دست پیدا کند، زیرا این فیلم کاری نپخته است که نه در بحث ساختار نه در حوزه معنا و مفهوم، جذابیت لازم را ندارد. پیام و مضمون اصلی این کار وجدان یا نفس لوامه است؛ مفهومی ارزشمند که به شکلی نادرست، استفاده شده است.

این فیلم قرار است یک پیام دینی و اخلاقی داشته باشد، آن هم این‌که برای رضایت وجدان حتماً قرار نیست قانون وارد شود، بلکه برخی مواقع نفس لوامه می‌تواند بهترین پلیس یا قانون برای هر فردی باشد، همانند نقش نخست این فیلم (غزل شاکری) که در پایان به حرف وجدان خود گوش کرده و خود را به پلیس معرفی می‌کند، حالا اینکه این اتفاق تا چه حد به شکل باورپذیری به بیننده منتقل می‌شود به نظرم برای کارگردانش  در کمترین درجه اهمیت قرار داشته است! این فیلم که به نوعی در پی ترویج فرهنگی اخلاقی و اسلامی است از این نکته غافل است که جدا از بیان هر مفهوم ارزشمند، موضوع مهمتر آن است که پیام به چه طریق بیان شود.

برای درک بهتر می‌خواهم مقایسه‌ای انجام دهم. این مقایسه نیز با یک فیلم ایرانی صورت نمی‌گیرد تا برخی حاشیه‌ها پیش بیاید، برای همین قیاس مورد نظر با یکی از فیلم‌های مطرح سینمای جهان خواهد بود. فیلم «مسیر سبز» ساخته فرانک داربونت کاری است که می‌خواهم از آن الهام بگیرم. این فیلم که به عقیده من یکی از فیلم‌های فاخر در حوزه سینمای دینی جهان است، داستانی ماورائی دارد، اما چنان به آن می‌پردازد که تماشاگر آن را می‌پذیرد، حتی عذاب وجدانی که شخصیت اصلی فیلم «تام هنکس» در سکانس پایانی دارد برای تماشاگر دوست داشتنی است.

اما این اتفاق را با سکانس پایانی فیلم «سارا و آیدا» مقایسه کنید که آنگونه که در جشنواره فیلم فجر شاهدش بودیم که تنها مایه خنده تماشاگران سینما بود، زیرا کارگردان نتوانسته بود حرف خود را به صورت باورپذیری ارائه کند. این معضل نیز به نظرم نشئت گرفته از یک امر است، آن هم این‌که کارگردان خود حرفی که می‌زند، باور ندارد، بلکه تنها قصه‌ای را انتخاب کرده و آن را کارگردانی کرده است. برای همین هم نمی‌توان با چنین اثری ارتباط برقرار کرد.

نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که، استقبال سرد تماشاگران از این فیلم تنها به ایام جشنواره محدود نیست، بلکه در اظهارنظرهای مردمی نیز می‌توان چنین برداشتی را به خوبی مشاهده کرد! به همین دلیل هم انتظاری بی‌جا نیست که فیلم جدید مازیار میری نتواند برای مدت زیادی روی پرده بماند، البته کارگردان این کار فیلم‌های خوبی هم در پرونده کاری خود دارد که اتفاقاً برخی از آنها به شدت دینی هستند، اما آن کارها برای تماشاگر قابل درک و احترام هستند. «کتاب قانون» و «حوض نقاشی» بهترین مثال در این زمینه هستند.

ضعف‌هایی که در این قبیل کارها وجود دارد تنها به یک فیلم خاص خلاصه نمی‌شود. برای مثال در فیلم «یک روز بخصوص» به کارگردانی همایون اسعدیان هم چنین اتفاقی را شاهد بودیم که موضوع و محور وجدان و نفس لوامه بود، اما در آن کار هم پرداخت به اندازه‌ای دور از ذهن بود که هنوز هم خاطره دیدن آن فیلم، همانند «سارا و آیدا» آزاردهنده است. برای همین امیدوارم در آینده شاهد تولید چنین فیلم‌هایی نباشیم، چون این قبیل کارها نه تنها سرمایه سرمایه‌گذار را نابود می‌کند، بلکه به نوعی به فیلم‌هایی که می‌خواهند در این حوزه (دینی و اخلاق) قدم بردارند، ضربه می‌زند.

در انتها درباره مسائل فنی این فیلم تنها به بازیهای نچسب پگاه آهنگرانی و مصطفی زمانی می‌بایست اشاره کنم که بسیار سرد و اغراق شده است به ویژه پگاه آهنگرانی که بارها این قبیل نقش‌ها را ایفا کرده است، در این میان تنها غزل شاکری به واسطه توانایی‌های فردی و بیان خوب خود توانسته نمره قبولی دریافت کند، درباره کارگردانی این فیلم هم چندان حرفی برای گفتن باقی نمی‌ماند، تنها می‌توان گفت این فیلم با کارهای گذشته این فیلمساز به هیچ وجه قابل قیاس نیست.
داود کنشلو
captcha