علیرضا اژدری، عضو کارگروه زیورآلات اسلامی و استادیار دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) در پاسخ به این سؤال که مفهوم زیورآلات اسلامی چیست و اصولاً زیورآلات تا چه میزان دربرگیرنده مفاهیم دینی میتوانند باشند؟ گفت: از زاویه دید طراحی اگر بخواهیم به زیور آلات نگاه کنیم، زیورآلات و هر محصول دیگری خنثی نیستند بلکه فرهنگ، آداب و رسوم، پیام و نظام ارزشی خاص خودشان را به همراه دارند.
وی ادامه داد: به خصوص در قومیتهای مختلف کشورمان میبینیم که هر کدام از این زیورآلات ارزشهای فرهنگی آن منطقه را با زبان خاص خودشان روایت میکنند. به عنوان مثال وقتی زیورآلات قوم ترکمن را نگاه میکنیم، مشاهده میکنیم که این زیورآلات جایگزین حجاب نیست بلکه مکمل پوشش و حجاب هستند.
مسئول برنامهریزی گروه طراحی صنعتی دانشگاه پارس با خاطرنشان کردن این مسئله که این زیورآلات است که به واسطه خود حرمت و کرامت فردی که از آن استفاده کرده است را در جامعه نشان میدهد، گفت: زیورآلات اسلامی فراتر از یک انگشتر صرف است و هر آنچه که مکمل پوشش باشد را شامل میشود.
وی در پاسخ به این سؤال که چه لزومی به ایجاد کارگروه زیورآلات اسلامی هست، عنوان کرد: ما نیازهای هویتی جامعه خود را میدیدیم و مشاهده میکردیم که جامعه ما به صورت سازمانیافتهای در معرض تزریق و هجمه هویتهای جعلی قرار گرفته و این هویتها در قالب پوشش و و اجزای مکمل پوشش خود را بازتولید میکنند، تفکر ما این بود که قاعدتاً میشود به سناریوها و راههایی فکر کرد که بتوانیم پیامها و ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی خودمان را از طریق پوشش و مکملهای پوشش انتقال دهیم و بر همین اساس این کارگروه تشکیل شد.
امیدواریم بتوانیم نمادهای اصیل خودمان را با نمادهای جهانی مورد مکالمه قرار دهیم
وی که دکتری طراحی صنعتی و ارتباط چندرسانهای، پلی تکنیک میلان را دارد، با اظهار امیدواری از اینکه بتوانیم در مواجهه با نمادهایی که از سایر کشورها به کشورما وارد میشود، نمادهای اصیل خودمان را با نمادهای جهانی مورد مکالمه قرار دهیم و از نمادهای جهانی استفاده کنیم، گفت: باید زیورآلات را به عنوان عناصر مکمل پوشش به حساب بیاوریم.
وی ادامه داد: وقتی مطرح میشود گذار از سنت، معمولاً اینگونه تصور میشود که باید منطقی فکر کنیم و هر آنچه را که منطق آن را درک نمیکنیم حذف کنیم، اما این مسئله طبعات منفی خاص خود را دارد. پیچیدگیهایی در زندگی انسانها وجود دارد که این پیچیدگیها را نمیتوانیم با منطق صرف درک کنیم. اینجاست که وضعیت پسا مدرن را شاهد هستیم و میبینیم آنچه را به عنوان عناصر درک ناشده کنار زدهایم را مجبوریم و باید مورد بازخوانی قرار دهیم و این بحث در نشانهشناسی، ساختارگرایی و یا سایر رویکردهای پسامردن خود را بروز میدهد قاعدتاً پوشش و عناصر مکمل پوشش هم از این گفتمان بینصیب نیستند.
اژدری در پاسخ به این سؤال که منظور از عناصر مکمل پوشش چه محصولاتی هستند؟ گفت: کیف، کفش، ساعت، کمربند، عینک و ... . این محصولات در گفتمان سنتی زیورآلات قبلاً نبود اما اکنون بعضاً زیورآلات هم با این محصولات درگیر میشود یعنی ممکن است شما ساعت را به عنوان یک شیء گرانبها خریداری کنید. اکنون به راحتی میتوانیم این عناصر را دوباره از زاویه هویتی خودمان بازخوانی کنیم که نیازمند این است که از یک سو دیدگاه مدرن و مفهوم طراحی را داشته باشیم و کار را بر طراحی نوآور محور بگذاریم و از سوی دیگر لازم است که نمادها و عناصر خودمان را دوباره بازخوانی کنیم؛ نشانگانی که در آنها وجود دارد، پیامهایی که در پشت نشانهها وجود دارد و ... . پس میبینیم که زیورآلات دامنه وسیعی را محصولات را در بر میگیرد.
بازخوانی عناصر قدیمی ظاهراً تزئینی برای انتقال پیام
وی ادامه داد: اگر چنین کردیم آنوقت میتوانیم بسیاری از عناصر قدیمی را دوباره بازخوانی کنیم از سگگ کمربند که میتواند به عنوان زیورآلات حساب شود تا بازوبند پهلوانی، دکمه سردست، گردنبند، دستبند و ... را میتوان دوباره و دوباره بازخوانی کرد چرا که تمامی این عناصر ظاهراً تزئینی میتوانند پیامهایی را با خود همراه داشته باشند. باید بدانیم محصول یا فرآورده زیورآلات اولاً خودش خنثی نیست بلکه پیامی دارد و از سوی دیگر این پیام میتواند به عنوان رسانه عمل کرده و با ترویج خود به یک کمپین یا جنبش تبدیل شود.
این استادیار دانشگاه تهران در ادامه سخنان خود به تشریح روندی پرداخت که باید در حوزه زیورآلات اسلامی دنبال شود و اظهار کرد: معمولاً ما در ایران بین ایدهپردازی، خلاقیت و نوآوری تمایزی قائل نیستیم. در حالی که ایدهپردازی بیان انتزاعی راهحل است، خلاقیت تجسم بخشیدن به آن راهحل است و نوآوری نحوه اجرای آن و تبدیل آن به کسب و کار موفق است. این سه در امتداد هم هستند. طراحان ما در ایران در زمینه خلاقیت کار مؤثری دارند اما هنوز کمتر به ایدهپردازی و رابطه ایده و خلاقیت پرداخته شده است. مسئله فقط طراحی تک محصول نیست باید رابطه بین ایده، تجسم آن ایده و تبدیل آن به یک عنصر اجرایی موفق بررسی شود.
وی اعلام کرد: کارگروه زیورآلات اسلامی امیدوار است با سیاستگذاری درست بتواند حاصل کار ایدهپردازان را تبدیل به راهکارها و ایدههایی الهام بخش برای طراحان کند و از سوی دیگر بتواند کمک کند تا طراحان ایدهها و رویکردهای نوین خود را در طراحی به محصول موفق و یک کسب و کار موفق تبدیل کنند. کارگروه زیورآلات اسلامی به صورت پراکنده جلساتی در این دو سال گذشته برگزار کرده بود اما به صورت سازمان یافته عملاً دو ماه است که شگل گرفته و در حال منظم کردن جلسات خود است و ما در حال برداشتن اولین قدمهای سازماندهی شدن هستیم.
اژدری ضمن اظهار امیدواری از اینکه تلاشهای کارگروه زیورآلات اسلامی منجر به ارائه ایدههای الهام بخش در نمایشگاه مد و لباس فجر سال جاری شود، گفت: معمولاً در طراحی زیورآلات دو جهت کاملاً متفاوت پیش گرفته میشود که یک جهت حالت تجربهگرایانه دارد که حالتی هنرمندانه است و جهت دوم حالتی بازاری دارد، هر قدر بتوانیم از یک طرف با زبان بازار ارتباط بگیریم و از طرف دیگر یک قدم از درک موجود بازار به صورت تجربهوار بالاتر برویم و این ارتباط را در زیورآلات ببینیم با موفقیت خوبی مواجه خواهیم شد چون دیدگاه تجربهگرایانه صرف و بازاری صرف نمیتواند موجب رشد ما شود.
این عضو کارگروه طراحی زیورآلات اسلامی شاخصهای سنجش موفقیت جشنوارههایی مانند جشنواره مد و لباس فجر در حوزه زیورآلات را از یک طرف استقبال عمومی و از سوی دیگر خوشحالی و رضایت اقشار هنرمند و فرهیخته جامعه از اینکه توانستهاند به واسطه زیورآلات ارزشهای انسانی، فرهنگی، ملی ـ مذهبی خود را به جامعه انتقال دهند و آنها را یک قدم بالاتر ببرند، دانست.
جایگاه زیورآلات اسلامی در مناسبتهایی مانند محرم و اربعین کجاست؟
وی در پاسخ به این سؤال که مناسبتهایی مانند محرم و پیادهروی اربعین را پیشرو داریم، جایگاه زیورآلاتی که میتواند نشان دهنده فرهنگ ایرانی ـ اسلامی باشد در این مناسبتها کجاست؟ گفت: جواب اصلی این سؤال را باید بین هنرمندان ببینیم. طراحی موفق است که از یک سو به حکمت وصل باشد و از سوی دیگر بتواند با شهود انسانی خودش آن حکمت را دوباره روایت کند و به واسطه آن روایت بتواند پذیرشی را در جامعه ایجاد کند.
اژدری عنوان کرد: پس هنرمند از سو باید حکمت و نمادهای حکت را خوب بشناسد و سپس نمادها را بهانهای برای روایت حکمت کند و به واسطه آن روایت جاگاهی را در جامعه باز کند که بتواند به خودآگاهی و پیشرفت برسد. بر این اساس باید بتوانیم حکمت عاشورا را بشناسیم و اول برای خودمان روایت کنیم و از سوی دیگر آن حکمت را به زبان مدرن با شهود انسانی بازخوانی کنیم و در نهایت آن را به جامعه و حتی جهان عرضه کنیم.