غیر از حضور نمایندگانی از رسانههای مکتوب، جراید، خبرگزاریها و سایر فعالان عرصه خبررسانی که در طول برگزاری این نمایشگاه یک هفته ای در تعامل و ارتباط با هم مباحث تخصصی و فنی عرصه خبر را با یکدیگر رد و بدل میکنند و همچنین با برگزاری نشستهای کارشناسی و از رهگذر گفتوگو با کارشناسان در عرصههای مختلف، موضوعات آسیبشناسانه را در حوزههای گوناگون مورد توجه قرار نمیدهند، نکته مهم در این راستا میزان اثرگذاری رسانهها و مکتوبات در اذهان مخاطبان، مراجعه کنندگان و عموم مردمی است که به بازدید از این نمایشگاه آمدهاند و شاید اغلب چندان اشرافی به مناسبات رایج در عرصه رسانه و خبررسانی نداشته باشند.
قطعاً مواجهه این افراد با مظاهر و نمادهایی که قادر باشد آن را درگیر یک جریان فرهنگی حتی زودگذر اما تأثیرگذار کنند، امری است که تمامی فعالان عرصه رسانه کوشا در هر زمینه و رشتهای باید به آن توجه ویژهای نشان دهند و برحسب علاقهمندی مخاطب، با ارائه محصولاتی ذهن جستوجوگر آنها را اغنا کنند.
آن چیزی که بر فضای نمایشگاه مطبوعات امسال حاکم است و ممکن است مسبوق به سابقه نیز باشد خلأ حلقه ارتباطی مؤثر میان مخاطب و بازدیدکننده از نمایشگاه با هر یک از نمایندگانی است که اوقاتی از روزمره خود را صرف بازدید از آن کردهاند و در نهایت عایدی آنها از نمایشگاه، جمعآوری برخی اقلام و هدایای تبلیغاتی است و یا نسخهای از فلان روزنامه یا مجله که فلان غرفه آن را رایگان در اختیار مردم قرار داده است.
در چنین اوضاعی شاید یکی از موارد جذاب و قابل توجه برای بازدیدکنندگان از نمایشگاه مطبوعات، موقعیتهای نمایشی باشد که مسئولان برگزاری نمایشگاه میتوانستند سرمایهگذاری ویژهای بر روی آن داشته باشند و این ظرفیت و قابلیت مؤثر در عرصه فرهنگسازی رسانهای را تنها به چند نماد و المان نمایش غری خلاصه و محدود نکنند.
این روزها وقتی در راهروهای تو در توی نمایشگاه مطبوعات و در میان ازدحام غرفه های به هم تنیده شده آن گام برمیداریم با برخی افراد نمایشی مواجهیم که در قالبی تیپیکال و البته با سر و وضعی شبیه به دلقک سیرکهای غربی(!) در مقابل چشمان بازدیدکنندگان حرکتهای نمایشی و نوعاً مکانیکی انجام میدهند که انصافاً هم با توجه به قابلیت و تخصص شخص نمایشگر این اتفاق از نظر فنی در سطح بالایی در حال وقوع است اما تنها کارکرد این افراد نمایشی گرفتن عکس سلفی با بازدیدکنندگان است و یا تبلیغ در مورد غرفه، انتشارات و یا خبرگزاری خاص.
انتظار این است که مسئولان اجرایی نمایشگاه در قالبهای نمایشی مرتبط با دنیای خبر و مطبوعات از برخی نمایشگران و گروههای نمایشی برای اجرای نمایشهایی خیابانی و محیطی در فضای میان غرفهها برای افزایش جذابیت بعد فرهنگی نمایشگاه، دعوت میکردند به ویژه اینکه تجربه سه روز گذشته برپایی نمایشگاه مطبوعات نشان از آن دارد که درصدی از بازدیدکنندگان نمایشگاه کودکان و نوجوانانی هستند که به همراه والدین خود برای بازدید از آن وارد شبستان مصلی میشوند.
در یکی از غرفه های موجود در نمایشگاه مطبوعات که اتفاقاً مرتبط با نشریات کودک و نوجوان نیز هست، بازدیدکننده با برخی شخصیتهای تاریخی و افتخارآفرین ایرانی مواجه می شوند که به شکل کارتونی طراحی شدهاند و تنها ماکت آنها به شکل ایستاده در ابتدای غرفه قرار داده شده است، شخصیتهایی نظیر جهان پهلوان تختی، استاد محمود فرشچیان، میرزا تقیخان امیرکبیر و حتی نیما یوشیج؛ با این تفاصیل چه اشکالی داشت که مسئولان نمایشگاه حداقل خلاقیتی به کار میبستند و به این افراد در قالب شخصیتهای نمایشی جان میبخشیدند و به جای آنکه کودک و نوجوان بازدیدکننده از نمایشگاه مطبوعات در برابر ماکت آنها انگشت سؤال به دهان میگرفت، آنها در قالب یک اجرای نمایشی به معرفی شخصیتی که خود را شبیه به آن درآوردهاند میپرداختند؟
یاد یکی از دوستان کارشناس مسائل فرهنگی و هنری به خیر که میگفت: زمانی من مطلع شدم و افسوس خوردم که ما طی سالهای اخیر کوچکترین کار فرهنگی به ویژه برای کودکان و نوجوانان خود نکردهایم که کودکی را دیدم زمانی که با مادرش از کنار تندیس رستم دستان گذر کرد با انگشت مجسمه را به مادرش نشان داد و گفت: مامان نگاه کن، جومونگ!
امیر سجاد دبیریان