
«اشنوگل» فیلمی به کارگردانی هادی حاجتمند و علی سلیمانی است که چند هفتهای از اکران آن در سینماهای کشور میگذرد. این فیلم سینمایی همانند دیگر آثار دفاع مقدسی به صورت نامناسبی در سینماهای کشور به نمایش در آمد! درباره این معضل (عدم نمایش مطلوب فیلمهای ارزشی) نیز تا به امروز سخنان زیاد مطرح شده، اما آنگونه که از شواهد بر میآید این موضوع چندان برای مسئولان سینمایی دارای اهمیت نیست، برای همین ترجیحاً به موضوعات فنی اثر میپردازیم.
«اشنوگل» از دو کارگردان سود میبرد، همین مسئله این تصور را در ذهن به وجود میآورد که با فیلمی روبهرو هستیم که به لحاظ ساختار شاید کمی پراکنده باشد، اما این فیلم از این ضعف مستثنی بوده و کار انسجام خوبی دارد؛ امری که نشان میدهد دو فیلمساز توانستهاند با هم همکاری و همفکری خوبی داشته باشند. مطلب دیگر اینکه در «اشنوگل» شاهد کلیشههای رایج در فیلمهای دفاع مقدسی نیستیم، بلکه موضوعات جدیدی در این کار مطرح میشود.
برای مثال شخصیتپردازیها در فیلم در قالب حاجی یا سید نیست، بلکه روابط و کارکترها قالبی متفاوت با یکدیگر دارند، برای همین هم ظاهر کار متفاوت با اکثر موضوعاتی است که در فیلمهای این حوزه شاهدش هستیم. درضمن در این فیلم سینمایی دشمن تصویری زبون و خوار ندارد، بلکه دشمن هم دارای فکر و اندیشه است، بنابراین وقتی بعد از یک شکست، پیروزی بزرگ حاصل میشود به نوعی ارزش کار بالاتر هم میرود.
مطلب دیگری که در این فیلم سینمایی نمود دارد، تصاویر و قاببندیهای خوبیست که سبب شده، محدود بودن امکانات چندان به چشم نیاید. این نکته به ما نشان میدهد که میتوان هم فیلمی خوب ساخت، هم اینکه آن فیلم به هزینههای مالی چندانی نیاز نداشته باشد، بنابراین این توجیه که تنها کمبود امکانات باعث شده فیلمهای دفاع مقدسی به حاشیه رانده شوند، چندان پذیرفتنی نیست.
درباره فیلمنامه «اشنوگل» هم باید گفت که یکی از امتیازات اصلی این کار در سناریو این اثر نمود پیدا میکند، چون به هیچ وجه پایان بندی آن قابل پیش بینی نیست و دائم تماشاگر حس میکند که قرار است اتفاق جدیدی در فیلم رخ دهد. همین غیر قابل پیش بینی بودن قصه تماشاگر را تا انتها با کار همراه میکند.
درباره بازیگران فیلم هم باید قضاوتی متناسب با بودجه فیلم داشت، چون ممکن است این سوال در ذهن پیش آید که چرا فیلم برای فروش بیشتر از بازیگران چهره سود نبرده است، اما این سوال پذیرفتنی نیست، چون دیگر دوران حضور بازیگران چهره به عنوان عاملی برای فروش در سینما به سر آمده و مردم بیشتر برایشان کیفیت کار اهمیت دارد.
از توضیح فوق این نتیجه را میتوان گرفت که فیلم توانسته با توجه به بضاعتی که در اختیار دارد بازیگران خوبی به کار گیرد به ویژه بازی بروز ارجمند خوب از کار در آمده، همچنین بازی یک دست کاوه سماکباشی و رحیم نوروزی نیز از دیگر امتیازات خوب فیلم است، اما نکته پایانی به برخورد مردم به فیلم مربوط میشود. این فیلم مطمئناً فروش کارهای تجاری را در سینما ندارد، اما حداقل توانسته کسانی که به تماشای فیلم میروند را راضی از سالن بیرون بفرستد این نکته به ما میفهماند، اگر تبلیغات پیرامون این کارها به شکل مطلوبی مهیا باشد اتفاقات خوبی برای فیلمهای مربوطه در گیشه رقم خواهد خورد.