
ایران اسلامی طی چهار دهه گذشته بارها قربانی ترور بوده؛ حوادثی غیر انسانی که پیرو آن، آسیبهای فراوانی نیز پیش آمده است، اما بحث ما در این یادداشت به موضوع ترور بر نمیگردد، بلکه بیشتر میخواهیم به آدمهایی بپردازیم که در سایه این ترورها قربانی آسیب میشوند، ولی متاسفانه از دید سینمای ایران مغفول ماندهاند، بهنحویکه به شخصه حتی نمیتوانم یک فیلم خوب و فاخر را به یاد آورم که در آن به این قبیل موضوعات پرداخته شده باشد؟!
این مقدمه بهانهای بود تا ما نگاهی اجمالی به فیلم «Stronger» داشته باشیم؛ فیلمی که به نوعی به بحث آغازین ما مربوط میشود. فیلم «قویتر» یک اثر آمریکایی در ژانر بیوگرافی و درام است که در سال ۲۰۱۷ اکران شده است. کارگردانی فیلم «قویتر» بر عهده «دیوید گوردون گرین» است و توسط توسط john Pollono نوشته شده است. از ستارگان فیلم میتوان به جیک جیلنهال، تاتیانا ماسلانی، میراندا ریچاردسون اشاره کرد.
«قویتر» در رابطه با زندگی الهام بخش جف باومن است، یک مرد عادی که قلبهای بسیاری از مردم جهان را به عنوان نماد امید پس از زنده ماندن در بمب گذاری ماراتون سال ۲۰۱۳ بوستون، تسخیر کرد. داستان فیلم از جایی شروع میشود که جف در یک بمبگذاری دو پای خود را از دست میدهد و باید با زندگی جدید خود کنار آید و… هم اکنون این فیلم را میتوانید از سرورهای پارسی دانلود دریافت کنید.

فیلم «Stronger» در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو ۲۰۱۷ در تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۷ به نمایش گذاشته شد و در ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۷ در ایالات متحده پخش شد. این فیلم نظر مثبت منتقدان را دریافت کرد، که درصد بالایی از این تحسینها درباره داستان و بازی جیک جیلنهال بود، اما فروش فیلم تنها به ۵ میلیون دلار محدود شد! درحالیکه بودجه کار ۳۰ میلیون دلاری بود.
جدا از بیوگرافی فیلم که سعی کردیم به اختصار آن را بیان کنیم، چیزی که در این فیلم موج میزند، امیدی است که در فیلم وجود دارد. در کنار این موضوع تقبیح حرکاتهای تروریستی به بهترین نحو در فیلم دیده میشود. در «قویتر» به بهترین نحو ممکن این نکته مد نظر قرار میگیرد که حرکاتهای تروریستی با هر نگرشی و تفکری که انجام شود ناپسند است، چون این مردم هستند که بابت این اتفاقات، آسیب میبینند.

در «قویتر» ما حتی تبلیغات امپریالیستی را هم شاهد هستیم، اما برای درک این موضوع زبانی که انتخاب شده شعار نیست، بلکه با بیانی احساسی موضوع مورد نظر مد نظر قرار گرفته است. برای مثال به بخشی از فیلم اشاره میکنم. یک سرباز آمریکایی در صحنهای به قهرمان فیلم میگوید که برادرش در عراق کشته شده، وی بعد از این اتفاق به شدت مایوس شده، ولی امیدی که وی (قهرمان فیلم) در قلبش زنده کرد باعث شده به زندگی امید داشته باشد و اجازه ندهد تا دشمنان آمریکا با مایوس کردن آنها در رسیدن به خواسته شان موفق باشند.
یا در بخشی دیگر از فیلم میبینیم، ملت آمریکا با این قربانی حادثه تروریستی همدردی میکنند. این اتفاق تنها نشان دادن یک همدردی ساده نیست، بلکه به نوعی این رفتار بیانگر اراده یک فرد است که خود را به عنوان قربانی احساس نمیکند. در همین رابطه میخواهم به نکتهای اشاره کنم که عموماً به آن دقت نمیشود، اما به نظرم رویکردی کاملاً آگاهانه به موضوع وجود دارد. آنهم جایگاه پرچم در فیلمهای آمریکایی است. در این فیلم همانند اکثر فیلمها در بالای بسیاری از خانهها پرچم آمریکا نمایان است، رویکردی که نشان میدهد شاید مردم آمریکا با هم اختلاف نظر داشته باشند، اما وقتی بحث پرچم به میان میآید همه در یک خط میایستند و این احترام همگانی آنها تحسین برانگیز است.
اما بحث دیگری که در این فیلم به عنوان نکته اصلی مد نظر قرار گرفته جایگاه خانواده در فیلم است. در «قویتر» خانوادهای از هم گسیخته را میبینیم، اما این مسئله در خدمت هدف است، چون وقتی بخشی از این خانواده صدمه میبیند تمامی اعضا گرد هم میآیند تا با حمایت از فرد مورد نظر، مشکلات او را بر طرف کنند، حتی افراد خارج از خانواده نیز به نوعی خود را در مشکلات به وجود آمده سهیم میدانند. درباره بار احساسی فیلم هم باید گفت که کارگردان به هیچ وجه از ترس انگ سانتی مانتالیسم، الزامات درام را فراموش نمیکند، برای همین در بخشهایی از فیلم حاضر میشود اشک تماشاگر را هم در بیاورد، ولی این رویکرد کاملاً در خدمت فیلمنامه است.

وقتی صحبت از درام میکنم و آن را عملی در خدمت فیلمنامه میدانم، این سوال پیش میآید، آیا سانتیمانتالیسم رایج در سینمای هند را هم میتوان کاری در خدمت ملودرام دانست؟ این سوال به نظرم از اساس اشتباه است، چون همانگونه که ممکن است اغراق در سینما آمریکا یا ایران وجود داشته باشد در سینمای هند نیز ممکن است رخ دهد، برای همین نیاییم با کوچک کردن سینمای کشوری که بعد از هالیوود پرمخاطبترین سینما را داراست سطح بالای آگاهی خود را به رخ بکشیم، آگاهی که در واقع طبل تو خالی است، والا همه ما در عالم کودکی خود همیشه عاشق قصه شنیدن هستیم. بحث پایانی درباره فیلم «قویتر» به بحث بازی و کارگردانی مربوط میشود، بازی جیک جیلنهال در این کار خیره کننده است، بهنحویکه از هم اکنون انتظار میرود وی یکی از کاندیداهای دریافت اسکار امسال باشد، همچنین کارگردانی این کار را به ویژه در دکوپاژ و میزانسن کاری مطلوب توصیف کرد.
مطلب پایانی اینکه، خوب بودن فیلمی، چون «قویتر» چندان به ما مربوط نمیشود، زیرا ما تنها میتوانیم از دیدن فیلم لذت ببریم، اما افتخار آن به سینمای ما مربوط نمیشود، بلکه تماشای چنین کارهایی این سوال را در ذهن ما به وجود میآورد، کشور ما به عنوان یکی از بزرگترین قربانیان ترور در جهان چرا باید در این حوزه تا به این اندازه کم کار باشد؟ آخرین نمونه این اتفاق را هم در حادثه تروریستی مجلس مشاهده میکنیم که خانوادههای بسیاری را عزادار خود کرد، ولی مطمئناً در سینمای ایران هیچگاه نمودی از آن را به شکل مطلوب شاهد نخواهیم بود!
به قلم؛ داود کنشلو