به جرات میتوان گفت فیلم سینمایی «تنگه ابوقریب»، جز سه فیلم برتری است که در جشنواره سیوششم تا به امروز روی پرده رفته است. این کار جدا از اینکه نگاهی جدید و نو به جنگ دارد در بحث ساختار نیز از کیفیتی بسیار خوب بهره میبرد. در حقیقت باید «تنگه ابوقریب» را اثری فرمگرا توصیف کرد که در آن جز به جز مسائل تکنیکی رعایت شده است.
برای مثال در زمینه دکوپاز و میزانسن، در آوردن این کار، بسیار سخت و گاهاً غیر ممکن است، چون با توجه به میزان جلوههای ویژه و پروداکشن، رسیدن به این خواسته تا حدی دور از ذهن به نظر میرسد، اما بهرام توکلی کارگردان این فیلم که اتفاقاً در این حوزه تجربه قبلی نیز نداشته، توانسته به خوبی از عهده کار برآید.
وقتی این فیلم را میبینیم ناخودآگاه این سوال در ذهنم شکل میگیرد اگر ما سالیانه 3 فیلم اینگونه در حوزه دفاع مقدس داشته باشیم برای این ژانر توانستهایم قدمهای خوبی برداریم. مطلب دیگر این است که شاید کارهای بسیاری در سینمای دفاع مقدس تولید شوند، اما این تولیدات یا عمدتا دیده نمیشود یا اینکه فرصت نمایش پیدا نمیکنند، اما فیلمهایی نظیر «تنگه ابوقریب» علاوه بر اینکه دیده میشوند، فرصتی هم برای به نمایش کشیدن قدرت سینمای کشورمان است.
نکته دیگری که پیرامون این فیلم میتوان مطرح کرد، قابلیت بینالمللی این فیلم سینمایی است که از نگاه من ظرفیت بینالمللی دارد، درصورتیکه بسیاری از تولیدات این حوزه حتی در داخل کشور هم مخاطب ندارد. نکته دیگر اینکه پیامی که در این فیلم مطرح است به هیچ وجه سیاسی نیست و میتوان به خوبی اخلاقیات انسانی را در جای جای کار مشاهده کرد، بنابراین وقتی فیلم در کشورهای دیگر به نمایش درآید مطمئناً دیده خواهد شد.
موضوع دیگری که درباره این فیلم میتوان به آن اشاره کرد جلوههای ویژه استثنایی این کار است. این امتیاز به گونهایست که اگر در گذشته تنها «دوئل» را میشد به عنوان تکنیکیترین فیلم سینمای ایران نام برد امروز «تنگه ابوقریب» جایگزین «دوئل» شده است. تصاویر به شدت خیرهکننده هستند، حتی در برخی سکانسها، جلوههای ویژه به فیلمهای هالیوودی نیز طعنه زده است.
درباره بازیگری و شخصیتپردازیهای فیلم هم باید گفت، هم انتخابهایی خوبی در امر گزینش بازیگر شده هم اینکه شخصیتها واقعی تصویر شدهاند و به هیچ وجه ما اغراق را در فیلم نمیبینیم. درباره کیفیت بازیگر باید بگویم جدا از هنرهای تحسین برانگیز جواد عزتی و امیر جدیدی، حمید رضا آذرنگ نیز که به عقیده من در بسیاری از فیلمهای شخصیتی نچسب دارد در این کار توانسته به خوبی با نقشش هماهنگ شود.
شخصیتهای فرعی فیلم هم به اندازهای قوی و خوب هستند که نمیتوان بر آنها نام فرعی گذاشت. برای مثال مهدی پاکدل در فیلم حضور چندانی ندارد، اما هر جا که حاضر است بازیش به چشم میآید. اتفاقی که در فیلم «چهار راه استانبول» نیز هم رخ داده است. درباره شخصیتپردازی «تنگه ابوقریب» باید این نکته را اضافه کنم. هیچ بازیگر توانایی بدون داشتن فیلمنامه خوب نمیتواند کاری درخشان از خود ارائه دهد برای همین اگر درباره امتیازات بازیگری این فیلم حرف میزنیم بخشی عمده از این اتفاق را باید وام گرفته از تواناییهای فیلمنامه بدانیم.
در کنار امتیازاتی که برای فیلم برشمردم به شخصه یک ایراد فنی به فیلم میگیرم. آن نیز کم رنگ بودن موسیقی است، البته درک میکنم این امر به این دلیل بود که فیلم کمی به سمت مستند بودن هدایت شود، اما میشد با استفاده بهتر و بیشتر از موسیقی درام عظیمی در فیلم شکل داد، به نحویکه تماشاگر به شدت تحت تاثیر درام قرار گیرد. این اتفاق نیز هیچ ربطی به سانتی مانتالیسم ندارد، بلکه یک اهرم پذیرفته شده در سینماست.
در ادامه، این مطلب را به یاد داشته باشیم فیلم «تنگه ابوقریب» کاری است که بخشی از تاریخ دفاع مقدس ما در آن روایت میشود که در آن افتخار موج میزند، برای همین وقتی یک فیلم میتواند چنین مستحکم از افتخارات این سرزمین حرف بزند. این امید میرود دیگران نیز بتوانند چنین کارهایی تولید کند. نکته بعدی اینکه برخی همیشه میگویند فیلمساز جنگ باید خود جنگ را لمس کرده باشد! ادعایی که کاملاً غلط است و بهرام توکلی کارگردان «تنگه ابوقریب» آن را ثابت کرده است.
در پایان باید اظهار امیدواری کرد «تنگه ابوقریب» بتواند در گیشه نیز با استقبال مردم مواجه شود، البته در بخش آرای مردمی جشنواره، این فیلم در صدر فهرست مردم جای دارد، همانگونه که بسیار از منتقدان آن را پذیرفتند، ولیکن یک اکران خوب میتواند از همین حالا فروش فیلم را به نوعی تضمین کند.
به قلم، داود کشلو