سال قبل قرار بود فیلم سینمایی «امپراطور جهنم» در سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآید، اما به دلایلی این امکان محقق نشد، چون ملاحظاتی از نمایش فیلم در جشنواره جلوگیری کرد! اما بعد از یک سال این کار فرصت پیدا کرد تا در معرض دید اهالی رسانه و منتقدان قرار گیرد. پیرامون این فیلم تا به امروز دو دیدگاه وجود دارد. ابتدا کسانی که فیلمی را اثری در خور توجه در سینمای ایران تصور میکنند و بخش دیگر که «امپراطور جهنم» را کاری ضعیف مینامند.
درباره درست یا نادرست بودن دو دیدگاه فوق نمیتوان اظهار نظری کرد، چون سینما سلیقه است، اما همین اندازه باید گفت که عنوان ضعیف برای این فیلم سینمایی، بیانصافی است، چون با توجه به توان سینمای ایران، این اثر توانسته جایگاهی خوب برای خود دست و پا کند. به ویژه در بحث تکنیکی ساخته پرویز شیخ طادی یکی از آثار خوب چند سال اخیر سینمای ایران است. نکته دیگر اینکه «امپراطور جهنم» فیلمی است که در زمینه ویژوال افکت در سینما ما جز کارهای برتر است، اما چرا برخیها اینگونه به فیلم میتازند جای تعجب دارد؟
جواب سوال فوق را در یک موضوع میتوان جستجو کرد. عمده اهالی رسانه و منتقدان ما افرادی هستند که به سینمای ایدئولوژیک نگاه میکنند. برای همین کاری ندارند که فیلم چه میزانسن یا دکوپاژی دارد. چون آنچه برایشان مهم است خود فیلمساز یا گرایشات سیاسی اوست. برای همین اگر سینماگرانی چون پرویز شیخ طادی، ابراهیم حاتمی کیا یا ابوالقاسم طالبی هر کاری بسازند مهم نیست، بلکه آنها برایشان این نکته اهمیت دارد که از فیلم ایرادتی بگیرند تا کار را به نوعی زمین بزنند. این گرایش یکی از غیر حرفهایترین رویکردهای است که در سینما میتوان آن را عملی کرد.
سینما به ذاته سینماست. برای همین وقتی قرار است فیلمی قضاوت شود باید به داشتههای فنی آن نگاه کرد نه به آنچه که فیلم میگوید. این گرایش را به خوبی در سینمای جهان میتوان مشاهده کرد که چگونه فیلمهای سفارشی از حمایت اهالی قلم در آمریکا بهرمند میشوند. برای مثال فیلم «آرگو» یک کار کاملاً سفارشی است، اما این فیلم خوب ساخته شده و هدف مورد نظر را هم برای سازنده تامین کرده است به همین جهت به آن اسکار هم دادند، اما در کشور ما گرایشهای سیاسی فیلمساز ملاک قضاوت برخیهاست.
به هر حال «امپراطور جهنم» از ضعفهایی نیز رنج می برد، اما این مشکلات بیش از اینکه به کارگردانی کار مربوط شود به سانسورهای فیلم بر میگردد، چون صحنههای متعددی که از فیلم کوتاه شده به روی کیفیت کار تاثیر منفی گذاشته است، به نحویکه برخی از سکانسها به هم ربطی پیدا نمیکنند! این حساسیت پیرامون فیلم در شرایطی است که نیت سعودیها کاملاً نسبت به کشورمان واضح است، برای همین نمیدانم چه ملاحظاتی باعث میشود ما چنین فیلمی را که میخواهد پرده از چهره آنها بردارد را تیکه تیکه کنیم.
مطلبی دیگر درباره «امپراطور جهنم» به بازی خیرهکننده علی نصیریان مربوط میشود که به نظرم همه را شگفت زده کرده است، زیرا این پیشکسوت سینما در سن بالا هم همانند یک جوان با انگیزه هنرنمایی میکند. درباره مباحث فنی باید یک نقد را متذکر شوم که صحنههای اکشن مربوط میشود، برخی از پلانها در این قسمتها خوب از کار در نیامده است و به نوعی باعث خنده تماشاگر شده، برای همین پیشنهاد میکنم این بخشها در تدوین حذف شود.
مطلب پایانی، سینمای ایران این روزها بیش از هر زمان نیازمند کارهای استراتژیک است، چون جهان این از ابزار (سینما) در حال سود بردن است، برای همین اگر ما بخواهیم خود را در سینما به خواب بزنیم اجازه دادهایم دشمنان این سرزمین با تولیدات متعدد خود ذهن جهان را نسبت به ما خراب کنند. اتفاقی که متاسفانه تا حدودی هم رخ داده است.