«سرو زیر آب» جدیدترین فیلم محمدعلی باشهآهنگر بار دیگر تماشاگران سینما را مجذوب خود کرد؛ تماشاگرانی که انتظار دارند تمام آثار سینمای دفاع مقدس چنین کیفیتی داشته باشد، اما افسوس که اکثر تولیدات این حوزه در دام کلیشه گرفتار آمدهاند. در این فیلم سینمایی به تفحص شهدا پرداخته میشود؛ اتفاقی که باشهآهنگر در «فرزند خاک» نیز آن را تکرار کرده است.
وقتی میگویم موضوع فیلم در «فرزند خاک» پیشتر گفته شده، منظورم تکراری بودن قصه نیست، چون ممکن است داستانی بارها روایت شود، اما زبانی که قصه را میگوید به نحوی باشد که شنیدن چند باره آن را تکراری نکند. برای مثال میتوان به رمان «بینوایان» نوشته ویکتور هوگو اشاره کرد که بارها توسط فیلمسازان مختلف به آن پرداخته شده، اما همیشه دیدن نسخههای جدید این شاهکار ادبی، جذاب و دوست داشتنی است.
موضوع دیگری که شیرینی خاصی به «سرو زیر آب» داده بحث تقریب مذاهب است. ما در این فیلم یک شهید مسلمان و زرتشتی را کنار هم میبینیم. این موضوع خود حوادثی را در فیلم به وجود میآورد که به نوعی باعث میشود تماشاگران به موضوعات جدید در حوزه ادیان الهی توجه کنند. در ضمن در این فیلم به برخی از شبهات که در اذهان مردم پیرامون زرتشتیان وجود دارد، پاسخ داده میشود.
درباره «سرو زیر آب» میتوان نکات متعددی را به عنوان شاخصه معنایی نام برد که در حوصله این یاداشت نمیگنجد، اما همین اندازه باید گفت در این فیلم سینمایی، با قومیتها و رسم و رسوم ایرانی بیشتر آشنا میشویم، عزاداریهای محلی و سبک زندگی از جمله توجهات فیلم هستند. نکته حائز اهمیت دیگر به فیلمنامه این کار مربوط میشود. شخصیت پردازیها در این کار به اندازهای خوب و باورکردنی است که تماشاگر آنها را میپذیرد و باور میکند.
درباره شخصیت پردازی «سرو زیر آب» باید گفت؛ قهرمان قصه که نقشش را بابک حمیدیان ایفا میکند، کارمند اداره تفحص شهداست. وی دچار سوالاتی است که برای آن پاسخی نمییابد، اما در گذر قصه او به باور جدیدی دست پیدا میکند. درباره شخصیتهای دیگر فیلم نیز میتوان چنین نظری داد. برای مثال مسعود رایگان یا رضا بهبودی دارای کاراکترهای جذابی در فیلم هستند، اما در همین رابطه نقدی وجود دارد. آنهم اینکه حضور فرزند کارگردان (حسین باشه آهنگر) به عنوان یکی از بازیگران اصلی بیانگر خوش سلیقگی کارگردان در انتخاب بازیگر نیست حتی در مواقعی میتواند در بازی نقشهای مقابل هم اثرگذار باشد.
در ادامه وقتی از بازیگری در «سرو زیر آب» حرف میزنیم باید بالاترین نمره را باید به مهتاب نصیرپور بدهیم، زیرا او به اندازهای در نقش خود، خوب جلوی دوربین قرار گرفته است که همه را تحت تاثیر قرار میدهد. بهترین بخش بازی او در سکانس بارانی فیلم به خوبی دیده میشود. موضوع دیگری که در این فیلم وجود دارد و به شخصه آن را بسیار دوست داشتم عنوان پرمعنای فیلم است. تماشاگر در ابتدای فیلم شاید از خود سوال کند، چنین نامگذاری چه معنایی دارد؟ اما زمانی که در سکانس پایانی سرو قد کشیده از زیر آب بیرون آورده میشود که هنوز بالای مزار شهید برفراشته است به خوبی ما را با زیباییهای معنایی فیلم آشنا میکند.
درباره ویژگیهای فنی فیلم حرف برای گفتن زیاد است، چون از فیلمنامه گرفته تا کارگردانی و دکوپاژ، انصافاً این کار اثری در خور توجه است، اما فیلمبرداری سحرانگیز علیرضا زرین دست و موسیقی جادویی بهزاد عبدی از دیگر شاخصههای این کار سینمایی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. درباره بازیها نیز باید گفت، اکثر نقشها خوب از کار در آمدهاند. این اتفاق به خوبی در شخصیتهای فرعی فیلم رخ داده است.
بحث بعدی من به نقل قولی از کارگردان فیلم مربوط میشود. این فیلمساز در نشست خبری فیلم گفته، برای ساخت «سرو زیر آب» زمانی شش ساله را پشت سر گذاشته است! چون هیچ نهاد یا سازمانی حاضر نمیشد سرمایه گذاری پروژه را بر عهده بگیرد! این برای سینمای ما به هیچ وجه خوب نیست، چون در شرایطی که فیلمسازان گیشهپسند هر سال کار میکنند، چرا باید کارگردانی که «فرزند خاک» و «ملکه» را کارگردانی کرده، شش سال برای ساخت کارش زمان صرف کند؟
نکته جالبتر اینکه ایرداتی که از سوی سازمانها برای سرمایهگذاری در فیلم گرفته شده به اندازه غیر اصولی بود که شنیدنش تعجبآور است، بنابراین در چنین شرایطی شاید عجیب نباشد که سینمای دفاع مقدس طی یک دهه گذشته افول کرده است. ما سالهاست در سینما اسیر شعارزدگی هستیم. شعاریی که ما را در بند حاجیها و سیدها اسیر کرده است. این مشکل بارها از سوی منتقدان بیان شده، اما اصراری وجود دارد که این رویکرد غلط در سینمای دفاع مقدس و انقلاب ادامه پیدا کند.
در پایان باید گفت؛ «سرو زیر آب» مطمئناً در گیشه موفق خواهد بود، البته منظور از موفقیت، فروشی نظیر فیلمهای تجاری نیست، اما کار هزینههای خود را تامین خواهد کرد و به سود دهی نیز خواهد رسید، چون مردم بارها نشان دادهاند که اگر فیلم خوبی در حوزه سینمای دفاع مقدس تولید شود آن را با آغوش باز خواهند پذیرفت، اتفاقیکه امید داریم رخ دهد تا فیلمسازانی نظیر باشهآهنگر با انگیزه بیشتری در این حوزه وارد عمل شوند.
به قلم؛ داود کنشلو