سعید مستغاثی منتقد و کارشناس سینما در گفتوگو با خبرنگار ایکنا با بیان اینکه آثار رمضان امسال برایم جذابیت بصری ندارد، اظهار کرد: به طور دقیق و کامل سریالهای ماه رمضان را نتوانستم تماشا کنم، البته این اتفاق نیز به این دلیل نبود که وقت برای تماشای آنها نداشتم، بلکه ضعف کیفی آثار است که باعث شده نسبت به کارهای مورد نظر بیعلاقه باشم.
وی افزود: از نگاه من کارهای مناسبتی امسال نه کشش قصه دارد نه اینکه شخصیتها دارای جذابیت خاصی هستند. برای مثال در «سر دلبران» شخصیتپردازیهایی را شاهدیم که کلیشه تنها شاخصه بارز آن است، حتی در برخی مواقع شخصیتپردازیها به سمت کاریکاتور شدن پیش رفته است. جدا از ضعف در شخصیتپردازی به نظر من در انتخاب بازیگران هم این سریال ضعیف عمل کرده است. برای مثال بازیگری در کار وجود دارد که چادر سر کردن صحیح را بلد نیست، اما برای نقشی وی را انتخاب میکنند که این پوشش برایش یکی از ضروریات است. این مشکل نیز به بازیگر مربوط نمیشود، بلکه به نظر من از انتخاب بد کارگردان نشئت میگیرد.
این کارشناس رسانه ادامه داد: در «بچه مهندس» نیز چنین اتفاقی را شاهد هستیم با این تفاوت که علاوه بر ساختار کلیشه، ضعف در اجرا دیگر معضل بچه مهندس است. وقتی من این ضعفهای آشکار را در کارهای مناسبتی امسال میبینم چارهای دیگر ندارم جز اینکه کانالی را انتخاب کنم که «پایتخت» را به صورت تکراری پخش میکند، اما حداقل این اثر تکراری قادر است لبخندی برای تماشاگران به ارمغان بیاورد، اما آثار امسال نه در درام موفق هستند نه اینکه مفاهیم مد نظرشان آنها، توانسته در جامعه جریانسازی داشته باشد.
کارگردان مستند «راز آرماگدون» درباره سریال شبکه سه نیز اینگونه اظهار نظر کرد: در سریال «رهایم نکن» که کارگردانی آن را عسگرپور بر عهده دارد، اجرا خوب است، اما موضوع یک خطی بوده و هیچگونه کشش و جذابیتی ندارد، همچنین شکل پیش بردن قصه به شدت خسته کننده است، به نحویکه به راحتی نمیتوان این کار را تحمل کرد.
وی با بیان اینکه در سریالهای سیما چندان به روی استحکام خانواده توجه و تأکید نمیشود گفت: من ضعف دیگری برای تولیدات امسال تلویزیون صادق میدانم، آنهم اینکه در کارهای مورد نظر به روی کیفیت توجه لازم صورت نمیگیرد. این بیتوجهی در شرایطی است که در کارهای روز جهان امروز توجه به خانواده یک اولویت ویژه است. جدا از آثار خارجی در کار «پایتنخت» نیز این دلبستگی خانوادگی را شاهد هستیم، البته ممکن است اختلافهایی در بین اعضای خانواده وجود داشته باشد که در جای خود طبیعی است، اما در نهایت خانواده نسبت به هم تعلق خاطر دارند.
مستغاثی درباره «ماه عسل» نیز بیان کرد: این برنامه یک یا دو دوره کاری موفق بود این موفقیت نیز به تعداد تماشاگران مربوط نمیشود، بلکه به منظور بحث ساختار و کیفیت کار است، اما بعد از دو فصل آغازین این مجموعه عوامل این برنامه هنوز هم میخواهند از همان روش فصلهای نخست خود پیروری کرده و با رویکردی تکراری حال و اعصاب روزه دار را در زمان افطار خراب کنند. چرا باید یک روزه دارد در هنگامیکه که انرژی لازم را هم ندارد بیننده کاری باشد که حالش را خراب میکند، آیا برای این رویکرد «ماه عسل» می توان یک دلیل قانع کننده پیدا کرد.
این کارشناس اضافه کرد: مگر میشود حرفی را برای هفت یا هشت سال تکرار کرد، اما باز هم نفهمید که تکرار آن بس است؟ جواب این سؤال به نظرم نیازی به فکر کردن ندارد، اما باز هم برنامهسازان «ماه عسل» همان روش را پیش گرفتهاند، دلیل این اتفاق را من در یک امر جستجو میکنم، آنهم اینکه برخی از برنامهسازان چندان علاقهای به پژوهش و تحقیق ندارد یا اینکه قدرت ریسک آنها پایی آمده است، برای همین ترجیح می دهند راه های آزموده را شده را طی کنند تا هم سرمایه به خطر نیفتد هم اینکه مدیران شبکه از آنها راضی باشد.
وی درباره آثار مناسبتی سیما گفت: اگر ما ظرفیتهای موجود در ماه رمضان را به درستی درک کنیم، میتوانیم از این ماه بهترین و بیشتری استفاده را ببریم، چون در هیچ یک از ایام سال تماشاگر به اندازه ماه رمضان بیننده کارهای تلویزیونی نست، اما افسوس برنامههایی که این روزها از سیما پخش میشود این مطلب را نشان میدهد که مسئولان سیما این ظرفیت را به درستی درک نکردهاند و تنها پر کردن آنتن برایشان اهمیت دارد.
مستغاثی در پاسخ به این پرسش چرا با وجود اینکه مردم حاضرند یک کار تکراری طنز را به یک اثر ملوردام ترجیه دهند، باز هم مسئولان تلویزیون طوری برنامهریزی نکردهاند که حداقل یک کار طنز در این ایان روی آنتن رود، گفت: به نظر من چندان تفاوتی نمیکند که کار تولید طنز باشد یا درام، زیرا اگر کیفیت خوب باشد، ژانر اثر مربوط اهمیتی ندارد. برای مثال «صاحبدلان» را مثال میزنم که با داشتن کیفیت مناسب توانست مخاطبان بسیاری را جذب خود کند.
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام