به گزارش ایکنا؛ به نقل از پایگاه خبری سوره مهر، داستان این کتاب در 16 فصل بازگویی میشود. شخصیت اول داستان، نوجوانی است که طی اتفاقی به زندگی دکتر شریعتی علاقهمند میشود و با کمک پدرش که زندانبان دکتر شریعتی در زندان ساواک بوده، تحقیقی درباره زندگی علی شریعتی مینویسد. پدر وی دوران سربازیاش را در زندان ساواک گذرانده و با زندانی سلول شماره 5 که شریعتی بوده، همکلام شده و به گفته خودش، درسهای بسیاری را از دکتر فرا گرفته است.
روایتهای این کتاب، صحنههای مستند از زندگی دکتر شریعتی است و از عناصری که بافت زندگینامه داستانی را به هم نمیزند استفاده شده است. در برخی از روایتهای این کتاب، از صحبتهای همسر و همرزمان دکتر شریعتی نیز استفاده شده است.
در بخشی از این کتاب آمده است: «دیگر نمیتوانستم جلو اشکم را بگیرم. خودم را به اتاق نگهبانی رساندم. در را بستم و دو چشمِ پُر گریه کردم. ساعت 11 شب همان روز، نوبت نگهبانیام بود. آرامآرام به سلول دکتر نزدیک شدم. از دریچه، داخل سلول را دید زدم. هنوز بیدار بود. نشسته بود و داشت نماز میخواند. غذایش را هم نخورده بود. نشستم تا نمازش تمام شود. در سلول را باز کردم. دنبال بهانهای میگشتم تا با او حرف بزنم.»
انتهای پیام