به گزارش ایکنا؛ نشست «عاشوراستیزی پس از عاشورا»، شب گذشته و با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سروش محلاتی در فاز 3 اندیشه، خیابان ولیعصر، خیابان شهیدشریفی(شاهد)، نبش بهاران یکم، پلاک 4، انجمن اسلامی معلمان شهریار برگزار شد.
سروشمحلاتی در ابتدای سخنرانی خود بیان کرد: ما عاشورا را پشت سر گذاشتیم، اما آیا ستیزی که در عاشورا اتفاق افتاد با پایان عاشورا به پایان رسید؟، این ستیز در عاشورا دارای دو مرحله است، مبارزهای که با حسین بن علی(ع) وجود داشت، یک مرحله آن در روز عاشورا تمام شد و مرحله دوم آن تازه از روز عاشورا آغاز شد.
وی در ادامه افزود: برخی از اندیشمندان تعبیر دیگری دارند که انقلاب دارای دو مرحله است، خون و پیام که از زاویه دیگر و با نگاه دیگر است، ولی دشمن در مرحله اول همه تلاش خود را کرد تا جنایت بزرگی را مرتکب شود و حسین بن علی(ع) و اصحاب او را شهید کند، این فاجعه در روز عاشورا اتفاق افتاد و حسین بن علی(ع) را از مردم گرفتند.
این پژوهشگر دینی تصریح کرد: این مرحله اول مبارزه بود، ولی آیا دودمان بنی امیه به همین اکتفا میکردند و برای آنها کافی بود که حسین بن علی(ع) در میان مردم نباشد؟ خیر، در مرحله دوم راهی را که حسین(ع) آغازکرده بود و پیامی که ابلاغ کرده بود و نهضتی را که به وجود آورده بود و موجی را که در جامغعه رقم زد بود را سعی کردند که از بین ببرند و الا اگر حسین بن علی(ع) نباشد ولی حرکتی که به وجود آورده، این حرکت تداوم یابد آنها به اهداف خود نرسیدهاند.
وی در ادامه بیان کرد: لذا شکل دومی از مبارزه و از عاشورا ستیزی، از فردای عاشورا آغاز شد تا در این مرحله دوم، اثرات این نهضت از بین برود و این نهضت مدفون شود، همانطور که حسین بن علی(ع) را مدفون کردند حرکت او را هم مدفون کنند، البته این کار، آسان و ساده نبود چون جباران شخص را میتوانند محاصره کنند، میتوانند به زندان بیندازند و محصور و محدود کنند و یا به تبعید بیندازند، نسبت به شخص هرگونه اعمال قدرت راحت است، اما آیا میتوان به این راحتی اندیشهای را از بین برد؟ آن فکری که عاشورا القا میکرد را نیز میتوان به این سادگی از بین برد؟
سروش محلتی گفت: اینجا مبارزه کردن اثر معکوس دارد و نه تنها فکر را از بین نمیبرد، بلکه برعکس، اعتقاد به آن فکر را افزایش میدهد، استقامت و فداکاری را بیشتر میکند، محبت را با زور و اکراه نمیتوان از دل انسانها بیرون آورد. در این مرحله دوم، بنی امیه سعی کردند این نهضت نابود شود، اقدامات زیادی کردند ولی تاریخ در 14 قرن اخیر نشان میدهد که این عاشورا ستیزی نفعی برای آنها نداشت و عظمتی که امروز برای عاشورا است در قرون قبل نیز این عظمت وجود نداشت و لذا آنها موفق نشدند.
وی در ادامه به برخی از آیات قرآن اشاره و تصریح کرد: برخی آیات نگاه خاصی در فلسفه تاریخ در اختیار انسان قرار میدهند، خداوند مثالی را میزند و میفرماید «أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا»، خدا از آسمان آب را نازل میکند و باران میآید، «فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا»، آب وقتی پایین آمد و روی زمین قرار گرفت، در هر بخشی از زمین به اندازه فضاهایی که وجود دارد، چالههایی که هست و ...، به اندازه آنها آب جمع میشود.
این پژوهشگر دینی بیان کرد: ادامه آیه است که فرمود «فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا»، روی آب را نیز کفها میگیرند، اینها مثالی است که خدا بیان میکند، خداوند کف از آسمان نازل نمیکند، آن که منشا حیات است آب است، ولی وقتی آب روی زمین قرار گرفت و حرکت کرد، کفهایی هم تشکیل میشود و گاهی اوقات اینها اینقدر زیاد میشوند که حتی جلوی دیدن آب را هم میگیرند و افراد سادهاندیش و ناآگاه فکر میکنند جز کف خبری نیست، از عمق آب اطلاعی ندارند و حرکت کف را میبینند.
وی در ادامه تصریح کرد: این یک مثال ملموس است، خداوند فرمود «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ»، کف رفتنی است، کف بی اعتبار است، کف دوامی ندارد، کف قابل اعتماد نیست، «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ»، آنچه برای مردم فایده دارد همان آب است که موجب حیات است و در زمین میماند، این آثار خودش را دارد. این که در برخی تعابیر است که باطل جولان میدهد، دولت از آنِ حق است، به همین معنا است، موج ایجاد میکنند اما این موجها باقی و برقرار نیستند.
سروش محلاتی بیان کرد: اینها ثبات و دوام ندارند، بلکه حباب هستند، این حبابها در یک زمان اندکی بر اساس فریب در میان مردم به وجود میآیند و بعد حقیقت خود را نشان میدهد و ماندنی است و نمیتواند همیشه مخفی بماند، بعد خدا فرمود «كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ»، با این مثالها حقیقت را بیان کردیم که حق و باطل چیست و نسبت این دو کدام است و آینده از آن کیست که مبادا مفتون این موجهایی شوید که باطل را به وجود میآورد.
نام و یاد اهل بیت(ع) از بین نمیرود
وی در ادامه افزود: این تصور باطل و این محاسبه غلط را یزید هم در آن روزهای اول، بعد از شهادت امام حسین(ع) داشت که گمان میکرد مسئله را تمام کرده است، اما الآن 1300 سال گذشته اما چیزی تمام شده؟ تفاوت این است که آن نگاه سطحی فکر میکند با ضرب و زور، وقتی تفوق خودش را نشان داد و دشمن را شهید کرد همه چیز تمام میشود، اما آن نگاه عمیق که آن را زینب کبری(س) دارد، فرمود همه تلاش خود را کنید، اما به خدا قسم که یاد و نام ما را نمیتوانید از بین ببرید، فکر کردید با این سر و صداها میتوانید در عمق تاریخ تاثیر بگذارید، بالاخره حقایق روشن میشود. همان که به فرموده زینب کبری(س)، باد به دماغ انداخته بود، چند صباح بعد با خفت و خواری از بین رفت و مردم نیز حقیقت را فهمیدند و موجهایی در مدینه و کوفه به وجود آمد و در طول تاریخ اینها گسترش یافتند، اما قاعده همان است که «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ».
این پژوهشگر دینی در ادامه به آیه دیگری از سوره صف اشاره و اظهار داشت: در سوره صف نیز خداوند فرمود «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ»، اینها تصمیم دارند نور الهی را با دهان خود اطفا کنند اما نور، نور خدا است، هر کجا نور باشد برای خدا است «اللَّهُ نُورُ السَّمَوَتِ وَالْأَرْضِ»، حقیقت از آن خدا است، «قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ»، مگر ممکن است با دهان، کسی بتواند نور الهی را خاموش کند، با دهان چطور نور را خاموش میکنند؟
سروش محلاتی بیان کرد: اسم آن را خدا نیاورده و فرموده با دهان، راه خاموش کردن یک شعله که نور میدهد با فوت کردن است، برخی از مفسران مانند کشاف که اهل ادب است میگویند این آیه ظریف است، دو چیز را خدا در مقابل هم قرار داده، نور را به خدا نسبت داده، اما در مقابل آن بادی که میخواهد این نور را خاموش کند به دهان اینها نسبت داده، ضعیفترین باد همین بادی است که با دهان خودمان تولید میکنیم. این باد برای این خوب است که شمع یا کبریتی را خاموش کنید، اینها فکر کردند که ماجرای مردان حقیقت ماجرای یک کبریت است که یک آن فوت کردن حیات را از آنها میگیرد.
وی افزود: خداوند فرمود «وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ»، خداوند نور خود را تمام میکند، همه قدرت شما که جمع شود، باز هم از نظر خدا فوت حساب میشود، کل نیروهای شما را روی هم بگذارید خداوند میفرماید این فوت است، ما نور را به حد تمام میرسانیم لذا حقیقت نه نابود شدنی است و نه گمشدنی است.
خداوند میخواهد نورش استمرار داشته باشد
سروش محلاتی بیان کرد: یکبار دیگر خداوند در قرآن این مسئله را بیان کرده، در سوره توبه نیز داریم که «يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ»، اما خدا میخواهد که این نور استمرار پیدا کند و به حد تمامیت برسد، اینها اختصاص به جریان و قصه خاصی هم ندارد، نور، نور است و ماندگار، البته یک نور، نور حسین بن علی(ع) است، با فروغی که در دنیا دارد و یک نور هم در سطح پایینتر برای انسانهای پاکی است که فریاد حسین بن علی(ع) را تکرار کردند، اینها همه نور است و خدا فرموده ماندگار هستند.
وی در ادامه تصریح کرد: یک روز مظلومانه شهید محمدباقر صدر را صدام شهید میکند، فکر نمیکردند اینگونه خفت و خواری برای این جبار اتفاق بیفتد، یکروز سیدمحمدرضا سعیدی در زندانهای شاه شهید شد، خدا وعده فرموده که کسی که در این مسیر قدم بردارد ما خون او را حفظ میکنیم. نگاه نکنید به حرکتهای سطحی، بلکه اینها میمانند.
سروش محلاتی در پایان بیان کرد: این مبناست، اگر ما مسلمان هستیم این مبنایی است که خدا در قرآن وعده داده است، به تعبیری نگاه ما به آینده و حرکتهای رو به حق، مثبت است اما به لحاظ عملیاتی نیز تاریخ همین را گواهی میکند، اینها دنبال دفن هستند، نه دفن اشخاص، بعد از دفن اشخاص دنبال این هستند که حرف و پیام نیز دفن شود، اما چنین اتفاقی نمیافتد.
گزارش از مرتضی اوحدی
انتهای پیام