کارکرد اندیشه مقاومت در فضای بین‌الملل
کد خبر: 3846223
تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۳۹۸ - ۲۱:۵۳
در نشست علمی «مقاومت فرهنگی» تبیین شد:

کارکرد اندیشه مقاومت در فضای بین‌الملل

گروه اندیشه ــ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در نشست علمی «مقاومت فرهنگی» گفت: بحث اصلی مقاومت نوعی اعتراض سازنده به ساختار نظام بین‌المللی است و مقاومت از حوزه سیاست خارجی ایران عبور کرده و اگر برگشت‌پذیری هم در سیاست خارجی ایران شکل بگیرد، مقاومت چه در شکل ساختاری و چه جنبش‌های اجتماعی کارکرد خود را در فضای بین‌الملل خواهد داشت.

کارکرد اندیشه مقاومت در فضای بین‌المللبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست علمی مقاومت فرهنگی، معنا، امکان و راهبرد‌ها عصر امروز ۸ مهرماه با حضور ابراهیم متقی، از اساتید علوم سیاسی دانشگاه تهران، محمود مهام، مدیر گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی و حسین بابایی مجرد، عضو هیئت علمی گروه مدیریت اسلامی در پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.
متقی در این نشست گفت: انقلاب ایران دو تحول بنیادین در روابط بین‌المللی بر جای گذاشت؛ یکی تحول روش‌شناسی بود که مبتنی بر نشانه‌های علم‌گرایی پوزیتیویستی و قالب‌های کمی‌گرایانه صورت گرفت. از سال ۱۹۷۷ به بعد شاهدیم که فرارفتارگرایی در حوزه پژوهش روابط بین‌الملل ظهور کرده است. این سؤال مطرح می‌شود که آیا هنجارها، فرهنگ‌ها، اندیشه‌ها و قالب‌های فراموش شده می‌تواند بر فضای بین‌الملل تأثیرگذار باشد یا نه؟ در واقع مقاومت در ابتدا ماهیت روش‌شناسانه داشت و در برابر روش کمی، فضای تحول را به گونه‌ای ایجاد کرد که خارج از فضای ساختاری بین‌الملل بود. پس مقاومت به معنای نقش‌آفرینی است و با هویت پیوند می‌خورد.
وی افزود: مقاومت با انقلاب پیوند داشته و معادله کنش و سنجش کنش را به هم می‌ریزد. مانند تسخیر سفارت آمریکا که به مدت ۴۴۴ روز طول کشید و کلارک تقاضای دیدار با امام و سایر مسئولان ایران را داشت و تا ترکیه نیز آمده بود، اما این دیدار فراهم نشد؛ بنابراین بحث اصلی مقاومت یک نوع اعتراض سازنده به ساختار نظام بین‌المللی است. در مقاومت خشونت وجود ندارد، خراب می‌کند و دوباره می‌سازد و ادبیات جدیدی می‌آفریند که انقلاب ایران نیز همین روح را داشت.
متقی در ادامه بیان کرد: ساختار نظام بین‌الملل دوقطبی است، اما اندیشه انقلاب، عبور از این ساختار است. عدم تعهد رادیکال زیربنای مقاومت است. خیلی‌ها آن را قبول ندارند. از نظر جمهوری اسلامی، جهان شرق و غرب مبتنی بر دارالکفر است، اما رویارویی ما با حوزه‌ای است که دارالحرب نامیده می‌شود و این انگاره ذهنی را می‌توان دید که مذاکره و راه گفتگو باز است، اما در مقابل یکسری اقدامات، مقابله می‌کنیم. آیا مذاکره نه، به معنای نشانه‌ای از مقاومت است؟ در واقع این نه، نه مطلق نیست؛ به این معنا است که شرایط باید آماده شود تا این امر حاصل شود و تا آن زمان باید روند مقاومت ادامه یابد. هرچند در این مدت فشار، تهدید و آسیب‌پذیری وجود دارد.
وی تصریح کرد: جمهوری اسلامی از دو سال پیش به بعد در فضایی قرار گرفت که توانست مقاومت را به حوزه بازدارندگی پیوند دهد که در واقع پذیرش یک نوع سیاست اجباری با فشار از طریق تحمل بود.

شعارها؛ نماد نوع مقاومت
متقی گفت: نظریه‌پردازان پست‌مدرن نظریات مقاومت را مطرح می‌کنند، اما مقاومت به معنای فوکویی این است که همیشه سیاست به معنای کنش مبتنی بر قدرت بوده و هرگاه قدرتی ایجاد می‌شده در برابر قدرت، قدرت شکل می‌گرفته است. در فضای جمهوری اسلامی، مقاومت پاسخ در برابر قدرت محسوب می‌شود؛ یعنی بحث فوکو این است که این مقاومت است که جایگزین سیاست‌های قدرت شده است. قبل از انقلاب این شعار چریک‌های فدایی بود که «می‌کشم می‌کشم آن که برادرم کشت»، اما شعار انقلابی‌های با محوریت امام این بود که «برادر ارتشی چرا برادرکشی؟»؛ بنابراین این شعار، طرف مقابل را در وضعیت استفهام قرار می‌داد. مفهوم «الله اکبر» نیز یک مفهوم هنجاری و آرمانی در برابر سیاست قدرت به کار گرفته می‌شد؛ بنابراین در این بحث مطرح می‌کند که ایران در برابر قدرت از گزینه مقاومت بهره می‌گیرد و کاری ندارد که مقاومتش فرهنگی است، اما به کار می‌گیرد که ماهیت مقاومتش ماهیت هنجاری دارد و ریشه‌های آرمانی و تاریخی دارد.

قبل از انقلاب این شعار چریک‌های فدایی بود که «می‌کشم می‌کشم آن که برادرم کشت»، اما شعار انقلابی‌های با محوریت امام این بود که «برادر ارتشی چرا برادرکشی؟»؛ بنابراین این شعار، طرف مقابل را در وضعیت استفهام قرار می‌داد

این مدرس دانشگاه تصریح کرد: مقاومت تبدیل به یک گفتمان شد و این گفتمان در حوزه سیاست خارجی و زمامداری به کار گرفته شد. شما در نظر بگیرید نیروی بسیج یک نیرویی است که مبنایش مقاومت است و می‌تواند کارکردش معطوف به قدرت باشد و در قالب گفتمان‌سازی شکل گرفته است. امروز گفتمان مقاومت را در جریان‌سازی‌های اجتماعی، نهادی، سیاست بین الملل و ... می‌بینید و این وجود نداشت که ائتلاف معطوف به مقاومت باشد. بحثی که ایران دارد، مقاومت این جریان را از حوزه درون کشوری به حوزه منطقه‌ای تسری می‌دهد.
وی یادآور شد: مقاومت کاملاً انعطاف‌پذیر است. فکر نکنیم که مقاومت یک نوع سیاست منجمد است. ما هم رویکرد مقاومت را داریم و هم رویکرد مذاکره با آمریکا. در مذاکرات برجامی هم به جای چند گام رو به جلو، چند گام عقب گذاشتیم، اما این امر یک ماهیت تاکتیکی داشت. از نظر من به عنوان معلم روابط بین‌الملل، این ماهیت انتقادی دارد، اما از نظر رهبری این موضوع به این صورت است که ما توانستیم فشار‌های حوزه مقاومت را از روی خود برداریم و یکسری منابع مالی به دست آوریم و بتوانیم خودمان را بازتولید کنیم؛ از این رو بحثی را که ترامپ دارد و نقشه راهی که پمپئو دارد، این است که ۱۲ شرط گذاشته شده که این شرط‌ها مقاومت را پایان می‌دهد و به همین دلیل است که روند مذاکره با آمریکا در فضای فعلی در وضعیت تعلیق قرار گرفته است.
متقی تصریح کرد: مقاومت از حوزه سیاست خارجی ایران عبور کرده و همانطور که اندیشه آزادی بعد از کنگره وین ۱۸۱۵ از فرانسه رخت بربست، اما در کشور‌های دیگر مانند اسپانیا اندیشه آزادی خود را بازتولید کرد. امروز اندیشه مقاومت دیگر فقط مربوط به سیاست داخلی و خارجی ایران نیست، اگر برگشت‌پذیری هم در سیاست خارجی ایران شکل بگیرد، مقاومت چه در شکل ساختاری و چه جنبش‌های اجتماعی کارکرد خود را در فضای بین الملل خواهد داشت.

مفهوم مقاومت؛ دکترین مبنادار

محمود مهام در ادامه این نشست گفت: چهار دهه درباره انقلاب اسلامی مباحث گوناگونی را مطرح کرده‌ایم، اما در گام دوم انقلاب باید مباحث تکمیلی‌تری بیان شود. بحث انقلاب اسلامی مطرح است، اما نه صرفاً به مثابه یک اندیشه، بلکه انقلاب اسلامی در ایران در گام دوم انقلاب مدنظر است، با توجه به نکات مهمی که در بیانیه گام دوم هست، از این رو جنس مباحث نیز متفاوت خواهد بود.
وی افزود: یکی از مباحث درباره سطوح مقاومت است که می‌توان آن را به ذهنی و عینی تقسیم‌بندی کرد و هر یک نیز به فردی و جمعی قابل تقسیم است. معمولاً در مباحث عمومی مقاومت، ما مقاومت را ذهنی و فردی بررسی می‌کنیم که کافی نیست. اگر می‌خواهیم از فرهنگ مقاومت صحبت کنیم، باید همه سطوح را مدنظر قرار دهیم. همچنین بنا به فهمی که از مقاومت داریم، همراه با فشار و انفعال است و باید زاویه دیدمان را تغییر دهیم و بعد سلبی آن دیده نشود و بعد ایجابی مقاومت هم مورد توجه باشد و صرفاً به صور سیاسی و سخت بسنده نکنیم.

ما خودشناسی اعتقادی سرزمینی نداریم و خودشناسی‌ها محدود و بدون بسط هستند و یکی از چالش‌های فرهنگ مقاومت این است که خودشناسی را نتوانسته سر و سامان دهد


مهام در ادامه به آفات و چالش‌های مقاومت اشاره کرد و گفت: در ذیل این بحث می‌توان از دید ذهنی و عینی آن را بررسی کرد که ابعاد آن‌ها خودشناسی است و بسیار چالش‌زاست. در واقع ما خودشناسی اعتقادی سرزمینی نداریم و خودشناسی‌ها محدود و بدون بسط هستند و یکی از چالش‌های فرهنگ مقاومت این است که خودشناسی را نتوانسته سر و سامان دهد. علاوه بر این می‌توان مقاومت عاطفی، سیاسی، اجتماعی، اعتقادی و ... را نیز داشت، اما به نظر می‌رسد مقاومت علمی و سرزمینی اهمیت ویژه‌ای دارد.
وی ادامه داد: بحث درباره مقاومت نیاز به سه ضرورت دارد. ما نیازمند توسعه مفهومی در بحث مقاومت هستیم تا از حوزه مفاهیم سخت به نرم وارد شویم. نکته دیگر تغییر مقیاس از ملی به منطقه‌ای و همچنین ترمیم و تکمیل راهبرد از سیاسی – نظامی به علمی فرهنگی و سرزمینی است.
مهام تأکید کرد: فرهنگ مقاومت به شدت نیازمند طراحی یک نقشه علمی مبتنی بر سرزمین‌های محور مقاومت است که در واقع ظرفیت انسانی و طبیعی که در این سرزمین‌ها وجود دارند، می‌توانند فرهنگ مقاومت را با پشتیبانی کامل به ارمغان بیاورند. سند ۲۰۳۰ نیز نشان می‌دهد که ترسیم نقشه علمی یک ضرورت برای حاکمیت جهانی است که باید مبتنی بر داده‌های سرزمینی باشد، به ویژه زمین و سرزمین و طبیعی است که جمهوری اسلامی و فرهنگی مقاومت نیازمند این هستند که نقشه علمی مناسبی را طراحی کنند.
حسین بابایی مجرد نیز در ادامه این بحث، به خط مشی‌های انقلاب و مقاومت اشاره کرد و گفت: نباید میان خط مشی‌ها شکاف و تفاوت وجود داشته باشد. در نظام خلقت براساس آیه ۳ سوره ملک، اختلال و تفاوتی نمی‌بینید و خطی مشی نظام نیز باید این گونه باشد. دولت کل‌گرا متوقع نظام‌مندی در فرایند‌ها و یکپارچگی در برآیندهاست، اما آنچه در نظام حکمرانی کشور دیده می‌شود، فقدان نظام‌مندی فرآیندی و عدم یکپارچگی برآیندی است. شاهد مثال اول بی‌نسبت بودن خط مشی‌های عمومی با سیاست‌های کلی نظام (ابلاغی رهبر معظم انقلاب) و ابرخط مشی‌ها (مستفاد از قانون اساسی) است و گواه دومی اختلافی است که مشارب مختلف سیاسی و فکری بر توصیف با تفسیر برآیند‌ها دارد. یکی از علل مهم تفرق فرآیندی و تشتت برآیندی، شکاف میان خط مشی‌هاست مانند آنچه در حوزه برجام رخ داد و تفسیر‌ها متفاوت بود و باید آن را علاج کرد.
وی افزود: علت عدم انسجام مبان خط مشی‌ها فقدان بافت (پلت فرم) مشترک سیاسی است که از آن با عنوان دکترین یاد می‌کنند. دکترین به مثابه واسطه‌ای عمل می‌کند که فلسفه را به خط مشی ترجمه می‌کند. دکترین امر ذهنی را به عمل تبدیل می‌کند، از این رو آن را به مجموعه‌ای سازمان یافته درباره بهترین شیوه زندگی مردم و مناسب‌ترین ترتیبات نهادی برای جوامع ترجمه می‌کند. شهید صدر نیز دکترین را به نظام ترجمه می‌کند.

مقاومت در فضای فکری و اثباتی جامعه امروز به خیره‌سری، لجبازی، کری‌خوانی، کل کل و ... یاد می‌شود یا گفته می‌شود انقلاب را باید به سر عقل آورد؛ که باید این مفهوم تغییر یابد و به نظر می‌رسد مفهوم مقاومت دکترین مبنادار است


بابایی مجرد ادامه داد: یکی از دکترین‌های جمهوری اسلامی مقاومت است. دکترینی که خلل و فرج خط مشی‌ها را پر می‌کند؛ از این رو مفهومی سیاستی و علمی است. در حالی که از این مفهوم امروز در فضای فکری و اثباتی جامعه به خیره‌سری، لجبازی، کری‌خوانی، کل کل و ... یاد می‌شود یا گفته می‌شود انقلاب را باید به سر عقل آورد؛ که باید این مفهوم تغییر یابد و به نظر می‌رسد مفهوم مقاومت دکترین مبنادار است. این دکترین مبتنی بر مبانی مشخص از جمله مبنای انسان‌شناختی است.
وی تصریح کرد: خط مشی‌های اقتصاد مقاومتی، فرهنگ مقاومتی و ... همه ناظر به دکترین مقاومت است و نخ تسبیح و عامل پیوند و نظام همه این سیاست‌های کلی، امر مقاومت است.
وی ادامه داد: براساس قرآن، کسانی می‌توانند مقاومت کنند که تثبیت‌یافته باشند. نظام جامعه ایمانی باید حفظ شود تا از رهگذر امر تثبیت، برای افراد حاصل شود. قوام جامعه ایمانی مقاومت‌ساز است. ملتی که فقیر نیست و ستون فقراتش آسیب‌دیده نیست، امکان مقاومت می‌یابد. ملتی که جیبش خالی است، زمین‌گیر می‌شود. این امر هم از لحاظ اقتصادی و هم فرهنگی مورد توجه است.
محمدرضا سنگری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز در ادامه گفت: در قرآن کریم ۱۰ بار به مسئله استقامت اشاره شده است و بازده و سودمندی آن را نیز بیان می‌کند که به وسیله آن گشایش اقتصادی نیز می‌شود.
وی افزود: نتیجه و رهاورد استقامت، خوف‌زدایی، امنیت، نشاط اجتماعی، حزن‌زدایی، استحکام و پیوند معنوی است و از قلمرو‌های آن نیز می‌توان به انفاق اشاره کرد که نمونه‌ای از استقامت بوده و در یک درگیری درونی اتفاق می‌افتد. ایثار، جهاد، صبر و ... نیز نوعی استقامت است.

کم‌توجهی به راهبرد‌ها 
حجت‌الاسلام علی ذوعلم، استادیار گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی نیز در بخش دیگری از این نشست گفت: آنچه در این نشست گفته شد، با عنوان نشست فاصله داشت و راهبرد‌ها چندان مورد توجه نبوده است.
وی افزود: مقاومت فرهنگی و فرهنگ مقاومت متفاوت از یکدیگر است و فرهنگ مقاومت حائز اهمیت بیشتری است. تا وقتی فرهنگ مقاومت در جامعه اشاعه نیابد، سایر مقاومت‌ها را نیز نخواهیم داشت. به نظر می‌رسد انقلاب اسلامی محصول فرهنگ مقاومت بوده و در مقابل فرهنگ شاهنشاهی، نسلی مقاومت کردند و امروز تکیه‌گاه اصلی مقاومت فرهنگی، نخبگان جامعه هستند و نقطه آغاز آن نیز جهاد کبیر است. در واقع اگر راهبردی برای بازتولید مقاومت فرهنگی آغاز کنیم، باید از جهاد کبیر شروع کنیم.
ذوعلم ادامه داد: جنس خط مشی‌ها در حاکمیت دینی و سکولار متفاوت است و با باید و نباید‌ها نمی‌توان خط مشی را حاکم کرد، بلکه باید بلوغ فرهنگی شکل بگیرد. آنچه امروز نیاز داریم، بازتولید فرهنگ مقاومت است و اکر اصحاب فرهنگ و هنرمندان به آن توجه نکنند، نمی‌توانند کار اثرگذاری انجام دهند.
انتهای پیام

انتهای پیام
captcha