«ازدحام بوسه» مرا برای سفر اربعین مشتاق کرد
کد خبر: 3848706
تاریخ انتشار : ۱۷ مهر ۱۳۹۸ - ۱۳:۳۰
یک منتقد:

«ازدحام بوسه» مرا برای سفر اربعین مشتاق کرد

گروه ادب ــ شهلا آبنوس، منتقد کتاب «ازحام بوسه» گفت: سال‌هاست که به دلایلی در برابر سفر کربلا مقاومت می‌کنم، اما این کتاب من را با راهپیمایی اربعین آشتی داد.

«ازدحام بوسه» من را با سفر کربلا آشتی دادبه گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای گلستان، نشست نقد و بررسی کتاب «ازدحام بوسه» با حضور نویسنده کتاب، نرگس مقصودی، منتقدان و جمعی از علاقه‌مندان در فرهنگسرای گلستان برگزار شد. این برنامه در قالب سلسله نشست‌های «قلم عاشورایی» برگزار شد.

در ابتدای این نشست، شهلا آبنوس، یکی از منتقدان اثر بخشی از کتاب را خواند و در ادامه قاسمعلی فراست، منتقد گفت: این قسمت از کتاب که خوانده شد به انتخاب من بود و برای آن یک دلیل داشتم. اکثر سفرنامه‌هایی که از راهپیمایی اربعین تاکنون خوانده‌ایم این گونه است که همه در حال نماز هستند، کار‌های خوب می‌کنند و کسی به فکر کار دیگری غیر از عبادت نیست. بالاخره ما انسان هستیم و ممکن است در جایی دلتنگ شویم، یاد عشق‌مان بیفتیم و ... امام حسین(ع) هیچ منافاتی با این ماجرا ندارد که در عین زیارت و غرق شدن در عظمتش، یاد بخش‌های دیگری از زندگی‌مان نیز بیفتیم. وقتی کتاب را خواندم، احساس کردم که نگاه متفاوتی در این کتاب وجود دارد. نگاهی که در آن غرق معنویت نشده است. انسان مجموعه‌ای از همه صفات است؛ حسد دارد، شجاعت دارد و در جا‌هایی کار‌هایی می‌کند که شاید خودش بعد‌ها به آن فکر کند، تعجب‌برانگیز باشد. این کتاب نگاه متفاوت‌تری داشته است.

محمد حنیف، در ادامه درباره اهمیت سفرنامه‌نویسی گفت: سفرنامه‌ها یکی از مهمترین ابزار‌های انتقال فرهنگ هستند. علاوه بر این، پشتوانه‌ای برای فیلم، داستان و تئاتر است و حتی می‌توان از آن یک کار داستانی ساخت. سفرنامه از اسرار جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی پرده برمی‌دارد و در حوزه مطالعات تاریخی بسیار به کار می‌آید. در حقیقت، خیلی از مطالبی که در آن سفرنامه وجود دارد، در کتاب‌های تاریخی نوشته نشده است. به نظرم سفرنامه‌ها می‌تواند منبعی برای پژوهش‌های آینده باشد و برای نسل‌های بعدی مورد استفاده قرار گیرد. در کنار سفرنامه، زندگی‌نامه و خاطره نیز وجود دارد که بسیار شبیه به همدیگرند. البته از نظر قدمت، خاطره‌نویسی قدیمی‌تر است و بعداً زندگی‌نامه و سفرنامه را می‌بینیم.

وی درباره عواملی که می‌تواند باعث تمایز سفرنامه‌ها از یکدیگر شود، گفت: سفرنامه‌نویس تحت تاثیر دو عامل مهم درون‌زای اندیشه و بینش و دو عامل برون‌زای زمان و مکان است. علاوه بر این، پیش‌داده‌ها و مطالعات نویسنده نیز بر نوع نوشتن سفرنامه بسیار تأثیرگذار است. اگر به جای نرگس مقصودی، یک روان‌شناس به این سفر می‌رفت، بخش روان‌شناسی آن قوی‌تر می‌شد.

منتقد بعدی شهلا آبنوس بود که درباره اهمیت سفرنامه‌نویسی گفت: سفر موضوعی است که بار‌ها و بار‌ها در قرآن گفته و امر شده است. در اکثر این آیات، خداوند فرموده است که «سیروا فی‌الارض» و در ادامه فرموده است که عاقبت دروغ‌گویان و ستمگران را ببنید.

وی در مورد تأثیر این کتاب بر خود گفت: من یک خواهر شهید هستم و هر بار که اسمم برای این سفر بیرون آمده است، قبول نکردم. چرا که نمی‌توانستم بپذیرم به راهی بروم که آرزوی برادر شهیدم و مادرم بوده است که در فراق آن سوخت و جان داد. با این حال باید اعتراف کنم که این کمک کتاب کرد تا با این سفر آشتی کنم. وقتی این کتاب را به دست گرفتم با خود گفتم که کتابی را دارم که خیلی نمی‌خواهم واردش شوم. حتی با خود گفتم که‌ای کاش نمی‌پذیرفتم که درباره‌اش صحبت کنم، اما وقتی این سفرنامه را شروع کردم دیدم از جنس دیگری است.

قاسمعلی فراست در بخش دیگری از سخنان خود گفت: من درباره راهپیمایی‌های اربعین احساس خطر می‌کنم. من مسلمان هستم و برای امام حسین بسیار هم تعظیم می‌کنم، اما اجازه دهید که یک تلنگری بزنم. ما یک نگاه مردمی به یک مقوله داریم و یک نگاه حکومتی و دولتی. وقتی می‌شنویم زن کشاورز عراقی کنار جاده ایستاده است و به زائران امام حسین می‌گوید این خرما را از نخلستان خودم کندم و می‌خواهم به شما بدهم لذت می‌بریم، اما در مقابل دولت می‌آید و موکب‌های بزرگ راه می‌اندازد، همه را بسیج می‌کند و از این جمعیت استفاده می‌کند. شاید نیتش این است که بگوید من شیعیان را جمع می‌کنم.

وی درباره روایت متفاوت در این کتاب گفت: داستان‌نویسان و جامعه‌شناسان معتقد هستند که انسان، انسان است و در جایی خودش را نشان می‌دهد. نرگس مقصودی هم اشخاصی را دیده است که فقط زیارت می‌کنند و هم اشخاص دیگری را با رفتار‌های غیرمتعارف دیگر دیده است. این نگاه متفاوت باعث می‌شود که بگوییم ما انسان هستیم و انسان مجموعه‌ای از ایثارگری‌ها، ترس‌ها، حسد‌ها و ... است. این موضوع نکته امتیاز این داستان است و جایش در ادبیات معاصر ما خالی است.

محمد حنیف با اشاره به ویژگی‌های این کتاب گفت: اولین چیزی که به ذهن هر نفر می‌رسد، اسم شاعرانه کتاب است همچنین طرح روی جلد کتاب بسیار زیباست. یکی از ویژگی‌های سفرنامه این است که زمان و مکان در آن مشخص باشد و وقتی آن را می‌خوانیم بفهمیم که هر قسمت مربوط به کجا و کی است. این موضوع به درستی رعایت شده و نویسنده زمان و مکان را به مخاطبش ارائه داده است.

این منتقد در مورد اشکالات کتاب «ازدحام بوسه» گفت: دو ایراد در این کتاب دیدم. یکی زبان آن است که کمی ثقیل است. متن باید گویا و روان باشد، اما در این کتاب جا‌هایی وجود دارد که پر از آرایه‌های ادبی است و باعث می‌شود مخاطب خاص شود. علاوه بر این، به نظرم، کتاب در مواردی نیاز به نمونه‌خوانی دارد.

آبنوس نیز با اشاره به همین ایراد در کتاب گفت: من به زبان این کتاب بسیار علاقه‌مند بودم، اما من هم معتقدم که این زبان در جا‌هایی مخاطب را پس می‌زند. شعر‌هایی که در کتاب آمده بود، کمی اذیت‌کننده بود. وقتی شعر را می‌خواندم احساس می‌کردم که من را از آن فضا دور می‌کند. من آن شعر را نمی‌خواستم و تنها به دنبال خوانش ادامه داستان بودم.

قاسمعلی فراست در بخش پایانی این نشست گفت: در این بخش می‌خواهم در کنار امتیاز‌های کتاب، یکی دو تا ای‌کاش هم بگویم. نویسنده به عنوان یک سفرنامه‌نویس، دوربینی را دارد. یک جا‌هایی وجود دارد که نویسنده من را با منطقه آشنا می‌کند، اما در مواردی توقع من از نویسنده به عنوان سفرنامه‌نویس بیشتر است. مثلاً جغرافیا را به خوبی نشان می‌دهد، اما آدم‌ها را تصویر نمی‌کند یا آدم‌ها را نشان می‌دهد، جغرافیا را نمی‌دهد. علاوه بر این یک‌ای کاش دیگر هم وجود دارد. نویسنده برای اولین بار به کربلا سفر می‌کند، اما در نگاه اولی که به بارگاه حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) دارد، احساس می‌کنم آن دلدادگی، بهجت و بی‌قراری که باید داشته باشد را ندارد و حرفی نمی‌زند.

انتهای پیام
captcha