بررسی رویکرد امام خمینی(ره) به تفسیر سیاسی قرآن در فصلنامه «سیاست متعالیه»
کد خبر: 3910773
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۳۹۹ - ۱۸:۳۷

بررسی رویکرد امام خمینی(ره) به تفسیر سیاسی قرآن در فصلنامه «سیاست متعالیه»

بیست و هشتمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «سیاست متعالیه» شامل 14 مقاله منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ بیست و هشتمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «سیاست متعالیه» به صاحب‌امتیازی انجمن مطالعات سیاسی حوزه منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «رویکرد امام خمینی در تفسیر سیاسی قرآن کریم»، «ضرورت اعتدال مدنی در فلسفه سیاسی اسلام»، «جایگاه عقلانیت در شکل‌گیری مراحل رسیدن به تمدن نوین اسلامی از دیدگاه امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای»، «تحلیل محتوای زبانشناختی ویژگی‌های «صلح» از منظر امام خمینی»، «مبانی کلامی ـ فقهی خواجه نصیرالدین طوسی در تعامل با حکومت عباسیان»، «مقدمه‌ای بر عرفان اجتماعی در پرتو نهضت حسینی»، «تربیت سیاسی در اندیشه شیعه اثنی‌عشری: مبانی و اصول حاکم بر آن»، «آثار فضیلت تؤده بر تربیت سیاسی کارگزاران جمهوری اسلامی ایران از منظر امام خمینی»، «ظرفیت‌سنجی منابع فقه سیاسی شیعه در مباحث مکاسب محرمه»، «بازتاب منازعه مفهومی فقهای عصر مشروطه درباره قانون بر فرآیند توسعه سیاسی ایران معاصر»، «تحلیل گفتمان خطبه‌های نماز جمعه مقام معظم رهبری در تاریخ 27/10/1398 پس از شهادت سردار سلیمانی»، «مؤلفه‌های مشروعیت سیاسی از منظر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، «بررسی عوامل مؤثر بر روند هویت‌ سیاسی جمهوری اسلامی ایران»، «مقایسه تحول نگرش به مفهوم جهاد در سلفیه به نوسلفیه و بررسی تأثیر آن بر تحولات سیاسی خاورمیانه».

رویکرد امام خمینی در تفسیر سیاسی قرآن

در چکیده مقاله «رویکرد امام خمینی در تفسیر سیاسی قرآن کریم» می‌خوانیم: «هدف پژوهش حاضر ارائه رویکرد تفسیر سیاسی امام خمینی، به مثابه یک رویکرد تفسیری اثربخش در تحولات سیاسی جهان اسلام بود. تبیین و گفتمان‌سازی این رویکرد تفسیری می‌تواند زمینه‌ساز بازگشت قرآن به متن تحولات جهان اسلام باشد. در این پژوهش به این سوال پاسخ داده شد که رهیافت متفاوت امام خمینی در تفسیر سیاسی قرآن کریم چیست؟. این رویکرد مبتنی بر چارچوب نظری نظریه دوفطرت تبیین گردید. نتایج نشان داد که قرآن به مثابه یک مکتب سیاسی مستقل و کارآمد به یک گفتمان فراگیر در جهان اسلام تبدیل نشده است، چرا که تفاسیر متحجرانه در جهان اسلام با بزرگ‌نمایی فروعات و به حاشیه راندن «مقاصد قرآن» از قرآن سیاست‌زدایی نموده‌اند، و رویکردهای ملتقطانه، قرآن را سکولار و جدای از سیاست و جامعه تفسیر نموده‌اند و حاصل هر دو «مهجوریت قرآن» بوده است، لذا امروز اندیشه و کنش سیاسی در جهان اسلام متاثر از مقاصد قرآن نیست. اما رهیافت خاص و متفاوت امام خمینی در تفسیر سیاسی قرآن توانست قرآن را به مثابه یک مکتب سیاسی معرفی کند و تاثیرات جدی در تحولات سیاسی ایران و انقلاب اسلامی در سطح بین‌المللی داشته باشد. مهم‌ترین اصول تفسیر سیاسی امام خمینی مقصدگرایی، مردم‌گرایی و عمل‌گرایی است. حاصل این اصول، رویکرد خاص تفسیری با عنوان «رویکرد راهبردی» خواهد بود، که درپی تحقق مقاصد قرآنی در جهان است.»

اعتدال مدنی در فلسفه سیاسی اسلام

در طلیعه مقاله «ضرورت اعتدال مدنی در فلسفه سیاسی اسلام» آمده است: «مسئله اصلی پژوهش این بود که با توجه به مبانی دینی و الهی فلسفه سیاسی اسلامی و با اعتقاد به سرشت دوگانه مادی- معنوی، حیوانی- انسانی و شیطانی- الهی انسان از یک‌سو و اعتقاد به جایگاه خلیفه الهی انسان از سوی دیگر، چه نوع نظم و نظامی می‌تواند ظرفیت‌ها و استعدادهای کمالی انسان در ابعاد نظری و عملی را شکوفا نموده و دستیابی به آمال و آرزوها را امکان‌پذیر سازد. نتایج پژوهش که با روش تحلیل مفاهیم و استدلال فلسفی انجام شد، نشان داد که دستیابی به آمال و آرزوهای شناخته شده در فلسفه سیاسی اسلامی ضرورتا از طریق نظم و نظام سیاسی مبتنی بر اعتدال مدنی امکان‌پذیر می‌باشد. در این صورت فلسفه سیاسی اسلامی نه غیر واقع‌گرا و آرمانی، بلکه واقع‌گرا بوده و حقیقت آن مبتنی بر خردورزی از چگونگی ایجاد و استقرار نظم و ثباتی است که از طریق شناخت حقیقت فضائل و رذائل و تدبیر در نحوۀ استقرار فضائل و دوری و پیشگیری از رذائل(بی‌عدالتی، تجاوز به حقوق دیگران و...) می‌باشد. همچنین خردورزی فلسفه سیاسی قبل از آن که از سنخ ماهیت‌شناسانه و تدبیر و تجویز آرمان‌ها باشد، از نوع تدبیر در پیشگیری و بسترسازی است.»

عرفان اجتماعی در پرتو نهضت حسینی

در چکیده مقاله «مقدمه‌ای بر عرفان اجتماعی در پرتو نهضت حسینی» می‌خوانیم: «هدف پژوهش حاضر پرداختن به این سوال اساسی بود که آیا نهضت حسینی از قابلیت و ظرفیت لازم و کافی برای درک و دریافت عرفان اجتماعی و سلوک جهادی – انقلابی تمدن‌ساز برخوردار است؟ روش پژوهش با رویکرد نقلی- عقلی بوده و نتایج نشان داد عاشورا که فعل معصوم(ع) و نهضت کربلا نهضتی پویا و پایا می‌باشد، جامع نبوت و امامت و رسالت و ولایت در بقای اسلام ناب محمدی(ص) است، عرفان اجتماعی را با گزاره‌ها و آموزه‌های جهادی – حماسی، عقلی – عشقی و عدالت‌گستری و حقیقت محوری با جان‌مایه توحیدی در اختیارمان نهاد. نهضت حسینی، عرفان و عارفان اجتماعی را در معارفی که در خطبه‌ها، نامه‌ها، کلمات قصار و گفتگوها، اشعار و رجزخوانی‌ها از سوی سیدالشهداء و یاران خاص و عام آن امامی که مصباح هدایت و کشتی نجات بود و هست ظهور یافت، معرفی کرد تا عرفان ناب اسلام و اسلامی تدین‌ساز و تمدن‌پرداز به عنوان عرفان معیار، سلوک سنجش‌گر و شهود شاخص متجلی در میدان جهاد و شهادت، اسوه و شاهد قرار گیرد. در تحقق عرفان اجتماعی در پرتو نهضت حسینی، مقامات عرفانی با روح و رائحه اجتماعی و نشان و نشانی‌های انقلابی – جهادی تبیین و تحقق یافت تا روشن شود که مفاهیم عرفانی و آموزه‌های سلوکی خنثی و منفعل نبوده و از هویت فعال و ماهیت حماسی برخوردارند و عرفان اهل‌بیتی، عرفان عقلانیت و عدالت و معنویت تمام عیار است، عرفانی که دارای جهت‌گیری‌ها و موضوعات و مواضع ظلم گریزانه، ظلم‌ستیزانه و عرفان مبارزه‌جویانه است، نه عرفان خلوت و رخوت یا خنثی و اشرافی یا عرفان سکوت و سکون.».

انتهای پیام
captcha