به گزارش ایکنا، رهبر معظم انقلاب در سخنرانی روز گذشته به مناسبت میلاد پیامبر اکرم(ص) به آیات متعددی از قرآن کریم استناد کردند؛ توبه؛ 128، 12 و 13، اعراف؛ 158، زخرف؛ 51، قصص؛ 41؛ بقره، 205، فتح؛ 29.
ایشان در بخشی از بیاناتشان در جهت تبیین ویژگیهای سران استکبار و تمییز دادن آنان با مردم ناآگاه، غافل، بدون غرض، بیعناد و در جستوجوی حق سرزمینهای کفر، به دو آیه 12 سوره توبه و 41 سوره قصص استناد میکنند.
عبارات کلیدی این دو آیه که ویژگی سران استکبار را بیان کرده عبارتاند از: «اَئِمَّةَ الکُفرِ» و «اَئِمَّةً یَدعونَ اِلَی النّار».
متن این دو آیه به شرح ذیل است:
توبه، 12؛ «وَإِنْ نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ ۙ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ» (و اگر سوگندهاى خود را پس از پيمان خويش شكستند و شما را در دينتان طعن زدند، پس با پيشوايانِ كفر بجنگيد، چرا كه آنان را هيچ پيمانى نيست، باشد كه [از پيمانشكنى] باز ايستند.)
قصص، 41؛ «وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا يُنْصَرُونَ» (و آنان را پيشوايانى كه به سوى آتش مىخوانند گردانيديم، و روز رستاخيز يارى نخواهند شد.)
در تفسیر نمونه درباره این بخش از آیه 12 سوره توبه که تعبیر «ائمه کفر» را به کار برده، آمده است: «این آیه نمىگويد با كافران مبارزه كنيد، بلكه مىگويد با رؤسا و پيشوايانشان به جهاد برخيزيد، اشاره به اينكه توده مردم پيرو رؤسا و زعماى خود هستند، هدفگيرى شما بايد هميشه آنها باشند، بايد سرچشمههاى گمراهى و ضلالت و ظلم و فساد را ببنديد و ريشهها را بسوزانيد و تا آنها هستند مبارزه با پيروانشان سودى ندارد، به علاوه اين تعبير يك نوع بلندنگرى و علو همت و تشجيع براى مسلمانان محسوب مىشود، كه طرف اصلى شما آنها هستند، خود را آماده مبارزه با آنان كنيد نه افراد كوچكشان! عجيب اينكه بعضى اين تعبير را اشاره به ابوسفيان و مانند او از بزرگان قريش دانسته اند، در حالى كه گروهى از آنها در بدر كشته شدند و بقيه (مانند ابوسفيان) پس از فتح مكه ظاهراً اسلام آوردند و در موقع نزول آيه در صف مسلمانان جاى گرفته بودند، و مبارزه با آنها مفهومى نداشت.
امروز هم اين دستور مهم قرآن به قوت خود باقى است؛ براى از بين بردن ظلم و فساد، استعمار و استثمار بايد موضعگيرىها در برابر رؤسا و پيشوايان اين گروهها باشد و پرداختن به افراد عادى بىثمر است.»
در واقع مبارزه مؤثر و نتیجهبخش با جبهه کفر باید با جریانهای رهبریکننده و هدایتگر که همان سران نظام سلطه و صهیونیسم بینالملل است باشد و هدفگیری اشتباه در این مبارزه و پرداختن به گروههای فرعی و یا مردم عادی، هر چند کافر، تحت حکومت استکبار، نه تنها خطای راهبردی است بلکه میتواند اثرات معکوسی به دنبال داشته باشد؛ مانند خشونتی که اخیراً به خاطر توهین به مقدسات و پیامبر اکرم(ص) نسبت به برخی مردم عادی در فرانسه انجام گرفت و بهانه بیشتری برای اسلامهراسان و اسلامستیزان برای تخریب چهره اسلام فراهم کرد. در حالی که رفتار معقول و مؤثر همان کاری بود که بیشتر مسلمانان انجام دادند و رئیسجمهور فرانسه را مورد هدف گرفتند تا او را وادار به عقبنشینی از موضع توهینآمیز خود نسبت به پیامبر(ص) کنند.
همچنین در تفسیر نمونه درباره آیه 41 سوره «قصص» آمده است: «اين تعبير براى بعضی از مفسران مشكلی ايجاد كرده كه چگونه ممكن است خداوند كسانى را پيشوايان باطل قرار دهد؟ كار او دعوت به خير و مبعوث ساختن امامان و پيشوايان حق است نه باطل.
ولى اين مطلب پيچيدهاى نيست، زيرا اولاً: آنها سردسته دوزخيانند و هنگامى كه گروههایى از دوزخيان به سوى آتش حركت مىكنند آنها پيشاپيش آنان در حركتند، همانگونه كه در اين جهان ائمه ضلال بودند در آنجا نيز پيشوايان دوزخند كه آن جهان تجسم بزرگى است از اين جهان !.
ثانياً: ائمه ضلال بودن در حقيقت نتيجه اعمال خود آنها است و میدانيم تأثير هر سبب بـه فرمان خداست، آنها خطی را پيش گرفتند كه به امامت گمراهان منتهى مىشد، اين وضع آنها در رستاخيز.
در منطق قرآن ما دو گونه «امام» داريم: امامان نور و نار؛ اولی امامى است كه پيشواى متقين در مسير هدايت است. توحيد خالص و دعوت به خير و نيكى و حق و عدالت، متن برنامه آنها را تشكيل مىدهد، اينها امامان نورند كه خط آنها در سلسله انبيا و اوصيا تا پيامبر خاتم و اوصيايش تداوم يافته است. دوم امامانى كه رهبران ضلال و گمراهى هستند و به تعبير آيات مورد بحث «ائمه نار» هستند.
براساس روایت امام صادق(ع)، گروه اول فرمان خدا را بر فرمان خلق و اراده خودشان مقدم مىشمرند و حكم او را برترين احكام مىدانند، در حالى كه گروه دوم فرمان خويش را بر فرمان خدا مقدم مىدارند و حكم خويش را قبل از حكم او مىشمرند.
در روز رستاخيز كه صفوف از هم مشخص مىشـود هر گروهى به دنبال امامشان هستند؛ ناريان، ناريان را طالبند و نوريان، نوريان را. چنانكه قرآن مىگوید: يوم ندعوا كل اناس بامامهم؛ آن روز روزى است كه هر گروهى را به نام امامشان دعوت مىكنيم.»
بر این اساس از این دو آیه میتوان اینگونه برداشت کرد:
ـ جهاد اسلامى، براى دفاع از مكتب است.
ـ چون پيمانشكنى و مسخره كردن دين، از ناحيه رهبران كفر است، پس با آنان مبارزه كنيد.
ـ در مبارزه، بايد نابودى سران توطئه و مركز فرماندهى و تشكيلات دشمن، در اولويت باشد.
ـ از اهداف جهاد اسلامى، جلوگيرى از توطئه دشمن است.
ـ روحيه استكبارى، انسان را رهبر دوزخيان مىسازد.
ـ نقش حكومتها را در شكلدهى ساختار فرهنگى و عقيدتى جامعه نمىتوان ناديده گرفت.
ـ تبليغات مستكبران، در واقع دعوت به دوزخ است.
ـ مستكبرانى كه امروز به عِدّه و عُدّه دل خوش دارند، در قيامت، بىكس وياور خواهند بود.
انتهای پیام