به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست ️«نقد و بررسی کتابهای کلیسای کاتولیک، ارتدکس و پروتستان» امروز چهارشنبه ۱۸ فروردینماه، از سوی سازمان سمت برگزار شد.
در این نشست جواد فیروزی، عضو هیئت علمی دانشگاه سمنان، درباره کلیسای پروتستان به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: سؤال اول این است که میزان وصول به اهداف تعیین شده در این کتاب چقدر است؟ معمولاً روش کار و اهداف را در مقدمه کتاب توضیح میدهند، اما وقتی بنده مقدمه را مطالعه کردم، چیزی در این باره گفته نشده بود که هدف و روش نویسندگان چیست؟ این باعث میشود داوری درباره همه کتاب مقداری سخت شود.
وی افزود: نوشتن این کتاب به شکل میدانی نبوده، بنابراین حتماً به شکل کتابخانهای بوده است، لذا انتظار میرود از منظر ارجاعات و منابع، کتابی بینقص باشد. بنده در مقدمه برخی از مشکلات منطقی را دیدم، مثلاً در سطر سوم صفحه یک، گفته شده این فراز و نشیبها واکنشی به انحرافات و خرافاتی بوده که به مرور زمان در مسیحیت پدید آمده و به دنبال اندیشههای جدید بودهاند. منظورشان این بود که اصلاحاتی که در کلیسای پروتستان صورت گرفته، واکنشی به خرافات و انحرافات در مسیحیت بوده است. اما به خوبی توضیح داده نشده که منظور از انحرافات و خرافات چیست و اساساً چرا این مسائل در مقدمه کتاب مطرح شدهاند. همچنین گفته نشده که چه اندیشههایی خرافی و انحرافی بودهاند. البته این بحث مفصلی دارد که نیت لوتر از آغاز اصلاحلات چه بوده است. به خود لوتر که نگاه میکنیم، درک روشنی از تحولات علمی آن زمان و حتی اومانیسم نداشته و قصد نداشته مسیحیت را با نیازهای زمان هماهنگ کند. معتقدم استفاده کردن از این کلمات مسئولیتهایی را به دنبال دارد که نباید به راحتی فراموش شود.
فیروزی بیان کرد: در بخشی دیگر آمده که اصلاحات پروتستانی بخشی از انحرافات مسیحیت را زدود. اما اساساً تعریفی از انحراف ارائه نشده و گفته نشده است منظور از این سخن، اصلاحات از دیدگاه چه کسانی است؟ معتقدم در این کلمات ارزشی که به کار برده شده، مقداری پیشداوری وجود دارد و از نظر بنده، چندان با روش علمی قابل مقایسه نیست. در جای دیگر از مفاسد مترتب بر کلیساهای خانگی وارد شده، اما توضیح داده نشده که منظور از مفاسد چیست و چرا در کتاب مطرح نشده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه سمنان یادآور شد: درباره عنوان کتاب که شناخت کلیسای پروتستان است، باید توضیحی دهم که این کتاب را که نگاه کردم، به این نتیجه رسیدم که حدود دویست و پنجاه تیتر دارد که خواننده را سردرگم میکند. کتاب تبدیل شده به یک مشت از تیترهایی که پشت سر هم میآید و در واقع برای مخاطب، گیجکننده میشود. همچنین در هیچ کجای کتاب، اشارهای به کلیسای کاتولیک یا ارتدکس نشده است. درباره کلیسای پروتستان هم مطالب زیادی به زبان فارسی در دسترس نیست، اما منابع انگلیسی بسیاری وجود دارند که روشمند و قابل استفاده هستند. همچنین در کتاب اشارهای به الهیات مدرن مسیحی نشده است.
وی گفت: پرسش دیگر این است که آیا این کتاب دارای جامعیت و مانعیت هست یا خیر؟ این کتاب بسیار موسع است و برخی مباحث در آن وجود دارد که باعث شده بسیار جامع شود و دیگر مانع اغیار نباشد، چراکه مطالبی در آن وجود دارد که لزوماً به کلیسا مربوط نمیشود. مسئله دیگر بیان مشکلات محتوای، نگارشی، ساختاری و اسنادی در این کتاب است. معتقدم در این زمینه مشکلات زیادی وجود دارد و از جمله اینکه دادههای زیادی در کتاب مطرح نشده است. مثلاً گفته شده کلیسای پروتستان در قرن شانزدهم که آغاز عصر خِرد بود پدید آمد، اما واقعیت این است که اصل خِرَد یا روشنگری، مربوط به سده هجدهم است، نه شانزدهم.
فیروزی تصریح کرد: در صفحه 19 کتاب درباره رنسانس گفته شده که نهضت ترجمه در جهان غرب در این عصر پدید آمد. این نیاز به سند دارد اما سندی برای آن ذکر نشده است. نکته دیگر اینکه رنسانس را به فتح قسطنطنیه ربط میدهند و معتقدند با این فتح شاهد رنسانس هستیم، در حالی که دست کم یک قرن پیش از فتح قسطنطنیه، رنسانس آغاز شده است، بنابراین مطلبی که در کتاب به آن اشاره شده، اشتباه است و این تناقض باید برطرف شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه سمنان اظهار کرد: در همین صفحه 19 گفته شده اومانیستها میکوشیدند به آباء کلیسا برگردند و به کلیسا حیات تازهای ببخشند، اما واقعیت این است که اومانیستها در پی بازگشت به کتاب مقدس نبودند، بلکه ویژگی اصلی آنها علاقه به دوران کلاسیک یونان باستان و نوشتههای یونانی و رومی و هرمسی و تمایل به تفسیر تنزیلی بوده است.
وی گفت: در صفحه 23 در ذیل تیترِ زمینههای اقتصادی آمده است که در قرن پانزدهم روستاها از سکنه خالی و از اقتصاد کشاورزی به اقتصاد صنعتی تبدیل شد، در حالیکه انقلاب صنعتی در قرن هجدهم رخ داده است، پس چگونه در قرن پانزدهم این تحولات رخ داده است. در بخشی از کتاب گفته شده حکومت دینی کالون به رشد دموکراسی کمک کرده است، اما این برای بنده جای سؤال است که در کجا به چنین چیزی اشاره شده است. بسیاری از مطالب کتاب نیز فقط یک منبع دارند و چندین بار نیز به همان منبع ارجاع داده شده است.
فیروزی در پایان سخنان خود اظهار کرد: نقل مطالب بدون سند میتواند به عنوان رونویسی یا کپی پیست تلقی شود و این مانع داوری درست داوران میشود، چراکه اصلاً مشخص نیست این مطالب از کجا آمدهاند و میتواند نوعی برداشت از سرقت ادبی نیز باشد، بنابراین اگر ارجاعات را به شکل صحیح بیاوریم، خود را از چنین اتهامی نیز مبرا خواهیم کرد.
انسجام و ترتیب محتوا و توجه به دوران معاصر؛ ویژگیهای این اثر
لیلا هوشنگی، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) در ادامه این نشست با موضوع «شناخت کلیسای ارتدکس» به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: این اثر باید در کنار بقیه مطالب مرتبط با مسیحیت و به طور خاص مسیحیت شرقی سنجیده شود. در زمینه مسیحیت یکی از ویژگیها این است که در ردههای کتابشناسی حیطههای گستردهای به آن اختصاص پیدا کرده است و خود بنده نیز در اثری که در این زمینه نگاشتهام، توضیح دادهام که این حیطه متنوع نیاز به ردهبندی و درجهبندی از منابع توسط مؤلف دارد، اما در این اثر چنین ضعفی وجود دارد که درجهبندی و رعایت اهم و مهم نشده است.
وی ادامه داد: البته این کتابی آموزشی نیز هست و نکات مشترکی هم با کتاب کاتولیک دارد. این کتاب در هفده فصل تدوین شده و ظاهراً مربوط به جلسات یک ترم است و انسجام و ترتیب محتوا دارد و به حیطههای تاریخی، اعتقادی، شعائر و رهبانیت و مسائلی نظیر زیارت به صورت جداگانه توجه کرده است. فصل آخر نیز به دوران معاصر توجه داشته است، در حالیکه بسیاری از آثار وارد دوران جدید نمیشوند.
هوشنگی افزود: یکی از محاسن این کتاب وجود پیوست و نمایه در آن است و به عنوان کتاب درسی، خلاصه درس و پرسشهای درسی را در انتها گنجاندهاند، اما نوعی عجله نیز در این کتاب وجود دارد، مثلاً بخشی که مربوط به پرسشهاست، به میزان زیادی به محفوظات توجه دارد و کسی که تعدادی از جملات را حفظ کند، به راحتی به سؤالات جواب میدهد، بنابراین نیاز زیادی به تأمل در کتاب و وجود خلاقیت در پاسخ به سؤالات نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) یادآور شد: مبحث دیگر در زمینه ساختار این است که منابع اصلی و اصیل دیده شده، اما هیچ اعتبار و درجهبندی منابع در کتاب دیده نمیشود. نویسنده 180 منبع نام بردهاند که فقط 93 مورد فارسی و بقیه انگلیسی هستند، اما به منابع دسته اول و تکنگاریها توجهی نشده است. در زمینه مقالات نیز به برخی موارد دسته اول توجه شده، اما میتوانست مقالات دیگری را نیز مورد توجه قرار دهد.
وی گفت: مؤلف در فصل اول یک نگرش تاریخی را پیش بردهاند، اما گاهی اوقات منابع تاریخی را به کتاب مقدس استناد دادهاند و این جای تعجب دارد، در حالیکه منابع اسطورهشناسی بسیاری وجود دارد که به عنوان کارهای متقن هستند و میتوان به آنها ارجاع داد. از سوی دیگر، انشقاقات، چندین بار در کتاب آمده و مباحث تاریخی دائماً در رفت و برگشت مکرر است. اما برای بنده عجیب است که بسیاری از منابع و اطلاعات را میتوانستند از کتاب نسطوریان استفاده کنند، ولی به میزان کافی چنین استفادهای نشده است.
هوشنگی بیان کرد: در درس هشتم، مسیحیت در کلیسای ارتدکس را به خوبی نشان دادهاند. درس نهم در زمینه الهیات، چه از حیث مطالب و چه منابع بسیار صریح بوده است. در فصل آخر نیز که به اهمیت دوره معاصر و وضعیت کنونی مطالعات ادیان پرداخته است، توضیح داده شده که برای این تحقیق چه تلاشهایی صورت گرفته است.
وی تصریح کرد: بنده میخواهم در ادامه توضیح دهم که پیروان کلیسای ارتدکس در کجای جهان هستند و مسیحیان ایرانی به ویژه کلیسای ارمنی در کجای این نقشه قرار میگیرند. در میان همسایگان ما روسیه بالاترین جمعیت ارتدکس را دارد. مؤلف نیز سه فصل را به انشعابات اختصاص داده، اما به خوبی به مناطق این دسته از مسیحیان و وضعیت آنها در ایران توجه چندانی نداشته است.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) در پایان سخنان خود گفت: البته در نقد کتاب باید توجه داشت که همیشه وقتی کاری تمام شود، بسیار راحت میتوان در مورد آن نظر داد، لذا باید توجه داشت که قصد ما نادیده گرفتن زحمات نویسنده کتاب نیست، بلکه صرفاً به نقد و بررسی کتاب پرداختهایم، لذا محسنات جای خود را دارد و نباید مورد فراموشی قرار گیرد.
انتهای پیام