جدیدترین شماره از فصلنامه مطالعات جامعه‌شناسی منتشر شد
کد خبر: 3980381
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۰

جدیدترین شماره از فصلنامه مطالعات جامعه‌شناسی منتشر شد

دومین شماره از دوره بیست‌وهفتم فصلنامه مطالعات جامعه‌شناسی به صاحب‌امتیازی دانشگاه تهران منتشر شد.

به گزارش ایکنا، در این شماره از فصلنامه «مطالعات جامعه‌شناسی» مقالاتی با این عناوین منتشر شده است: «مارسل موس و سنت دورکیمی: همبستگی اجتماعی و نقد فایده‌گرایی، فاشیسم و بلشویسم»، «جنبش خزینه اقدامات بهداشتی برای اصلاح وضع حمام‌ها و مقاومت‌های مردمی»، «رویکرد علم بومی و جهانی در ایران و ضرورت تعامل بین آن‌ها»، «بودجه‌ریزی دولتی و بازاری‌سازی آموزش عالی (مطالعه موردی: دانشگاه شیراز)»، «تحلیلی انتقادی بر نظریه‌های برابری جنسیتی در ورزش و چالش‌های موجود»، «انسان بدهکار و بدهی اجتماعی در ایران بعد از جنگ؛ تجربۀ تعدیل ساختاری»، «رابطه هزینه‌های آموزشی دولت و توسعه انسانی در ایران»، «در شهر و بی‌شهر؛ مردم‌نگاری تجربۀ حاشیه‌نشینی در میان حاشیه‌نشینان محلۀ سعیدآباد (با تاکید بر ابعاد اقتصادی و مناسبات قدرت و مدیریت شهری)»، «تبیین محیط‌زیست‌گرایی و مدل تعدیلی نظریه ارزش‌های فرامادی»، «بررسی تأثیر سازه‌های جامعه‌شناختی بر سلامت اجتماعی (مورد مطالعه: شهروندان شهر کاشان)»، «رابطه بین متغیرهای کلیدی اقتصاد و جرم: رهیافت مارکوف-سوئیچینگ»، «تحلیل مصرف فرهنگی و رسانه‌ای نسل‌های رسانه‌ای در رسانه‌های اجتماعی؛ مطالعه کاربران فضای مجازی در شهر تهران»، «روایت تجربۀ سیل‌زدگی در بین کنشگران اجتماعی شهرستان پُلدختر» و «طراحی و تبیین الگوی اثربخشی سرمایه اجتماعی بر بازیافت زباله (مورد مطالعه: شهروندان شهر تهران)».

رویکرد علم بومی و جهانی در ایران و ضرورت تعامل بین آن‌ها

در چکیده مقاله «رویکرد علم بومی و جهانی در ایران و ضرورت تعامل بین آن‌ها» آمده است: در حال حاضر ساختار و سازمان علم در کشور بیش از هر زمان دیگر با تداوم چالش مهم دو رویکرد عمده علم بومی و علم جهانی روبرو است. طرح و بررسی کلامی این موضوع به گذشته‌های بسیار دور از جمله در کار مؤلفان اخوان‌الصفا در قرن پنجم هجری در جهان اسلام و با شرح مبسوط جغرافیای دانش در مقدمه کتاب رسائل آن‌ها مربوط می‌شود. بنا به دلایل مختلف این موضوع طی قرن‌ها هیچ‌گاه در کانون بررسی‌های فلسفی و کلامی مورد توجه نبوده است. تحقیق پیرامون جوانب مختلف علم در ایران از منظر معرفت‌شناختی و جامعه‌شناختی تقریباً به سال‌های قبل از انقلاب بازمی‌گردد. طی دهه‌های اخیر عوامل متعددی سبب تقویت تمایل به تأسیس و توسعه علم بومی و تشدید چالش‌های آن در استفاده از علم جهانی را موجب شده است.

عدم توسعه پایدار علم در کشور، بحران در نظام کارایی آن، عدم کفایت سیاست‌ورزی علم نوین در کاهش معضلات ملی، تردید در قبال ثمربخشی نظریه‌های علمی مدرن در قبال ساختار پیچیده اجتماعی و فرهنگی کشور و نیز آمیختگی مقاومت فرهنگی همراه با خرده‌فرهنگ‌های متعارض با بنیادهای دانش نوین، زمینه رویش و پذیرش انگاره‌های علم بومی یا بومی‌شدن علم را موجب شده است. در حالی که ویژگی شناخته شده علم چه در دنیای باستان و چه در ازمنه جدید همانا فرامکانی و فرازمانی ماهیت علم است و یا به عبارت دیگر گفته می‌شود ساحت علم در ادراک و تفسیر آن از یک مقیاس جهانی پیروی می‌کند. در این رویکرد علوم عاری از هر نوع تعین مکانی قابلیت تولید، پذیرش، انتشار و کاربرد را در جغرافیای جهان پیدا می‌کنند. موضوعی که در این مقاله بدان پرداخته می‌شود بررسی به شیوه‌ای تحلیلی و نقادانه از جنبه‌ها و جهت‌های هر یک از رویکردهای فوق در یک فرایند معرفت‌شناسانه است. به عبارت دیگر هدف از تولید این نوشتار نقد و بررسی جنبه‌های متعارض این دو وجه از علم و تدقیق راهبردهایی ممکن جهت برساخت نوین از معرفت‌شناسی بومی در تعاطی و تعامل با ساحت علم جهانی است.

تحلیلی انتقادی بر نظریه‌های برابری جنسیتی در ورزش و چالش‌های موجود

در طلیعه نوشتار «تحلیلی انتقادی بر نظریه‌های برابری جنسیتی در ورزش و چالش‌های موجود» می‌خوانیم: نابرابری، روابط قدرت، سرمایه و ساختار جنسیتی، مسائل و موانع مهمی در مقابل شرکت زنان در ورزش ایجاد کرده‌اند. این مسائل در دهه‌های اخیر به توجه بیشتر به نظریه‌های برابری جنسیتی و مطالعات جنسیت در موضوع ورزش و زنان منجر شده است. نظریه‌هایی که علاوه بر تفاوت‌های گسترده، وجوه مشترکی درباره برخی راه‌حل‌های ارائه‌شده نیز دارند. تفاوت مبنای نظری این رویکردها با پیچیدگی‌های ناشی از شرایط عینی زنان منجر به برخی چالش‌ها شده است.

به‌ویژه در کشورهایی همچون ایران که کاربست برخی از این راهبردها در مواجهه با درهم‌تنیدگی موانع ساختاری، با چالش روبرو بوده است. این پژوهش، تحلیلی انتقادی از مهم‌ترین نظریه‌های برابری جنسیتی درباره ورزش و چالش‌های آن‌ها است و به صورت کیفی و با روش اسنادی انجام شده است. تحلیل این نظریه‌ها نشان می‌دهد برای حذف موانع پیش روی ورزش زنان و دستیابی به وضعیت برابر، شناخت دقیق مبانی نظری راهبردها و بستر اجتماعی موردنظر به یک اندازه ضروری است. در این صورت می‌توان انتظار داشت، سیاستگذاری‌ها با توجه به شرایط عینی جامعه طراحی شود و از اجرای راهبردهای متناقض و بازتولیدکننده نابرابری و تبعیض جنسیتی پیشگیری شود.

تبیین محیط‌زیست‌گرایی و مدل تعدیلی نظریه ارزش‌های فرامادی

نویسنده مقاله «تبیین محیط‌زیست‌گرایی و مدل تعدیلی نظریه ارزش‌های فرامادی» در طلیعه نوشتار خود آورده است: تخریب محیط‌زیست به عنوان مسئله‌ای جهانی عمدتاً ناشی از رفتارهای جامعه انسانی است. نابودی فزاینده منابع طبیعی که از مهم‌ترین چالش‌های محیط‌زیستی ایران می‌باشد بر این واقعیت صحه می‌گذارد که زمینه‌های اجتماعی، بستر لازم برای رفتارهای محیط‌زیستی را می‌گستراند. از دیدگاه جامعه‌شناسی محیط‌زیست، عوامل متعددی بر شکل‌گیری رفتارهای محیط‌زیستی تأثیر دارد. به نظر اینگلهارت، توسعه اقتصادی-اجتماعی، امنیت سازنده، تجهیز شناختی، تنزل مطلوبیت اقتصادی، مسائل عینی – ارزش‌های ذهنی و عوامل ساختی–نهادی به عنوان نیروهای مولد تغییر رفتاری هستند. توسعه اجتماعی به عنوان بنیادی‌ترین عامل تحول، مجموعه‌ای از شرایط علّی لازم برای داشتن دغدغه محیط‌زیستی را فراهم می‌کند.

هدف مقاله حاضر، ارائه یک مدل تعدیل یافته از نظریه ارزش‌های فرامادی اینگلهارت در مورد پیش شرط‌های لازم برای محیط‌زیست‌گرایی است. براساس این نظریه، کارایی ساختارهای اجتماعی جامعه در ابعاد مختلف، گستراننده بسترهای لازم برای رفتارهای محیط‌زیستی است و برهم کنش میان مجموعه‌ای از عوامل، فرصت‌ها و محدودیت‌هایی را برای رفتارهای محیط‌زیستی فراهم می‌آورد. توسعه اقتصادی به تنهایی به اتخاذ ارزش‌های فرامادی منتهی نمی‌شود، بلکه زنجیره‌ای از روابط علّی، خیزش این ارزش‌ها را تسهیل می‌کند. هر چند امنیت اقتصادی یکی از عوامل مهمِ تعیین‌کنندۀ فرامادی‌گرایی است، ولی سایر عوامل غیر اقتصادی نیز به تثبیت فرامادی‌گرایی کمک شایانی می‌کند. بدیهی است که فقدان این مؤلفه‌ها به عنوان عوامل مفقوده رفتارهای پایدار محیط‌زیستی شناخته می‌شوند.

مارسل موس و سنت دورکیمی: همبستگی اجتماعی و نقد فایده‌گرایی، فاشیسم و بلشویسم

در چکیده مقاله «مارسل موس و سنت دورکیمی: همبستگی اجتماعی و نقد فایده‌گرایی، فاشیسم و بلشویسم» می‌خوانیم: دورکیم و سنت دورکیمی در علوم اجتماعی ایران، تاکنون تحت سیطره هژمونی جامعه‌شناسی پارسونزی خوانده شده‌اند و تصویری محافظه‌کار و مدافع نظم موجود از آنها شکل گرفته است. این مسئله سبب شده تا نقدهای مهم این سنت فکری بر اشکال مختلف نظم موجود زمان خود یعنی فایده‌گرایی و اقتصاد بازار آزاد از یکسو و فاشیسم و بلشویسم از سوی دیگر در علوم اجتماعی ایران چندان محل توجه قرار نگیرد. این در حالی است که جامعه ما از یکسو برای نزدیک به سه دهه تحت تأثیر سیاست‌های بازار آزادی بوده و از سوی دیگر به واسطه فقدان تشکل‌های اجتماعی قدرتمند، همواره در معرض خطرات جامعه توده‌ای قرار داشته است. معرفی مارسل موس، خواهرزاده، شاگرد، جانشین و ادامه‌دهنده سنت دورکیم به علوم اجتماعی ایران با محور قرار دادن دو متن مهم او رساله هدیه و «ارزیابی جامعه‌شناسانه بلشویسم» که در بردارنده نقدهای موس بر فایده‌گرایان اقتصادی، فاشیست‌ها و تجربه بلشویسم است، گامی در جهت ترسیم چشم‌انداز دورکیمی دیگر است. دورکیمی رادیکال، که به نظر می‌رسد امروز بیشتر به کار تحلیل شرایط اجتماعی ایران خواهد آمد.

انتهای پیام
captcha