هادی امت؛ از رهبری پایگاه‌های مردمی تا فعالیت‌های علمی ـ فرهنگی
کد خبر: 3986355
تاریخ انتشار : ۰۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۹:۴۷
نگاهی به سیره اجتماعی دهمین امام شیعیان؛

هادی امت؛ از رهبری پایگاه‌های مردمی تا فعالیت‌های علمی ـ فرهنگی

امام هادی(ع)، نقش مادران در تربیت صحیح و شایسته فرزندان را بسیار مهم و تأثیرگذار دانسته و یکی از زمینه‌های تربیت صحیح را خانواده شایسته معرفی می‌کنند.

تأکید امام هادی(ع) بر نقش ویژه مادران در تربیت صحیح و شایسته فرزندانبه گزارش ایکنا، امروز، پانزدهم ذی‌الحجه مصادف با ولادت باسعادت دهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، امام علی بن‌محمد بن‌علی الهادی(ع) است. آن امام همام روز ۱۵ ذی‌الحجه سال ۲۱۲ هجری قمری در مدینه به دنیا آمده و روز سوم ماه رجب سال ۲۵۴ هجری قمری به دستور معتز خلیفه عباسی به شهادت رسیدند. امام علی‌النقی(ع) معروف به امام هادی(ع)، دهمین امامِ شیعیانِ دوازده امامی پس از پدر بزرگوارشان امام محمد تقی(ع) و پیش از پسرش امام حسن عسکری(ع) است. کنیه ایشان «ابوالحسن» است و برای اینکه با امام موسی کاظم(ع) و امام علی بن‌موسی الرضا(ع) که آنان نیز ابوالحسن نامیده می‌شدند، اشتباه نشود، او را «ابوالحسن ثالث» می‌نامند. مادر بزرگوار ایشان نیز سمانه مغربیه بوده ‌است.

به‌ اعتقاد شیعیان، امام هادی(ع) در کودکی پس از درگذشت پدرشان به امامت رسیدند. تمایل خلفای عباسی پیش از متوکل، یعنی واثق و معتصم به معتزله، فضای سیاسی و فکری نسبتا آزادی برای فعالیت و تدریس امام هادی(ع) در مدینه فراهم کرد. با روی کار آمدن متوکل و پررنگ شدن اهل حدیث، عرصه تا حد زیادی بر امام هادی(ع) و شیعیان ایشان تنگ شد. پس از آن بود که متوکل به تحریک عده‌ای مبنی بر تصمیم امام هادی(ع) برای شورش، ایشان را به پایتخت خود، سامرا فراخواند تا در این شهر نظامی، وی را از نزدیک زیر نظر گیرد.

امام هادی(ع) در سامرا زندگی نسبتا آزادی داشت اما برای ارتباط با شیعیان ناگزیر به نامه‌نگاری بود. این نامه‌ها به وکلایی ارسال می‌شد که امام(ع) در سرزمین‌های مختلف برای اداره امور شیعیان و دریافت خمس به‌کار گماشته بود. از مهمترین این وکلا، عثمان بن سعید بود که بعدها به‌عنوان اولین نایب امام دوازدهم شیعیان شناخته شد.

امام هادی(ع) در سامرا به مناسبت‌های مختلف مورد سوء ظن و آزار متوکل قرار گرفت. بعد از متوکل، منتصر و مستعین دوران کوتاهی حکومت کردند که نسبتاً فشار کمتری به امام هادی(ع) وارد ‌کردند. سرانجام معتز عباسی دستور مسمومیت امام هادی(ع) را صادر کرد. در جریان تشییعِ پیکر مطهر امام هادی(ع) به دلیل ازدحام جمعیت، تابوت ایشان به منزلشان بازگردانده و همان‌جا دفن شد. جایی که بعدها پسر بزرگوار ایشان، امام حسن عسکری(ع) در جوارشان دفن شد و حرم عسکریین نام گرفت.

فعالیت‌های علمی ـ فرهنگی

جهان اسلام در دوران امامت امام هادی(ع) از نظر فرهنگی و گرایش‌ها و کشمکش‌های فکری و اعتقادی از موقعیت و گستردگی ویژه‌ای برخوردار بود و بحث‌های علمی و اعتقادی و برخورد افکار و بینش‌های گوناگون با یکدیگر نسبت به موضوعات دیگر، جایگاه ویژه‌ای داشت. منشأ پیدایش این تحول فرهنگی، شرایط سیاسی - اجتماعی جامعه اسلامی به‌ویژه در سطح دستگاه رهبری بود.

اظهار تمایل حکمرانان عباسی این دوره نسبت به مسائل علمی و فرهنگی، باز شدن دروازه‌های علوم فلسفه و کلام ملت‌های دیگر بر روی مسلمانان و ترجمه بسیاری از کتاب‌های علمی آنان به زبان عربی، راه یافتن دو نفر از امامان شیعه(امام رضا(ع) و امام جواد(ع) به دستگاه خلافت و فراهم شدن موقعیت استثنایی برای بحث و مناظره با دانشمندان، سران مکتب‌ها و گروه‌های مختلف، از مهمترین عوامل پیدایش این شرایط بود. پیدایش چهره‌های برجسته علمی در زمینه‌های مختلف دانش‌های عقلی و نقلی در این دوره نشانه بارز دیگری بر گستردگی سفره دانش بشری در این مقطع زمانی است.

مأمون در دوران خلافت خود به معتزله گرایش پیدا کرد. معتصم و واثق نیز راه او را پی گرفتند. آنان براساس همین اعتقاد، قائل به مخلوق بودن قرآن شدند و از این طریق، بسیاری از دانشمندان و مخالفان خود را که به مخلوق بودن قرآن اعتراف نمی‌کردند، با شکنجه و زندان و قتل از میدان بیرون راندند، ولی هنگامی که متوکل به حکومت رسید، به اشاعره گرایش پیدا کرده و قائلان به مخلوق بودن قرآن را سخت کیفر کرد.

امام هادی(ع) که رهبری اندیشه اسلامی را بر عهده داشت و پیدایش چنین اختلافات فکری و دامن زدن آن را به سود دشمنان اسلام می‌دانست، بحث و جدال درباره مسئله یاد شده را بدعت در دین قلمداد کرد و یاران خود را از طرح چنین بحث‌هایی بر حذر داشت. مجالس بحث و مناظره بین امامان و دانشمندان و سردمداران مکاتب مختلف، میدان مناسبی برای نشر فرهنگ اسلام و زدودن شبهات از اذهان مردم و تبلور چهره اصلی امامت بود.

امام دهم(ع) نیز همچون پدران بزرگوارشان از این مجالس حداکثر استفاده را برای اهداف یاد شده کرده و علاوه بر شکست دادن چهره‌های علمی مزدوری همچون «یحیی بن اکثم»، بسیاری از حقایق را برای مردم روشن کرد. البته فعالیت‌های فرهنگی امام هادی(ع) به موارد یاد شده محدود نمی‌شود، بلکه در لابلای اسناد و متون تاریخی فعالیت‌های فرهنگی دیگری نیز برای آن حضرت ثبت شده است.

ایجاد زمینه مساعد تربیتی

امام دهم(ع)، در خانه و محیطی چشم به جهان گشود که فضای آن آکنده از عطر دل‌انگیز دانش، معنویت، تقوا، اخلاص و بندگی خدا بود و هر لحظه و روزی که از زندگی ایشان در دامان مادر پاکدامن و مهربان و مکتب سازنده و تربیتی پدر بزرگوارشان امام جواد(ع) می‌گذشت، دریچه‌ای از دانش و معرفت و کمالات نفسانی بر رویشان باز می‌شد و فضای خانه ایشان نیز همیشه پر از نور و معنویت بود.

احمد بن‌محمد بن‌عیسی به نقل از پدرش چنین می‌گوید: «هنگامی که امام جواد(ع) قصد داشتند از مدینه به عراق بروند، امام هادی(ع) را در دامنشان قرار دادند و فرمودند که دوست داری کدام یک از سوغات‌های عراق را برای تو هدیه آورم؟ امام هادی(ع) فرمودند که شمشیری که به سان شعله آتش باشد (کنایه از روحیه دلاوری و شجاعت) سپس، امام جواد(ع) خطاب به فرزند دیگرش موسی فرمودند که تو چه سوغاتی دوست داری؟ گفت فرش اتاق. امام جواد(ع) فرمودند که ابوالحسن به من شباهت پیدا کرده است و موسی به مادرش شباهت دارد».

این مطلب به خوبی نشانه آن است که خانواده به ویژه پدر و مادر زمینه‌سازی اولیه را برای تربیت صحیح بر عهده دارند. امام هادی(ع)، نقش مادر را در تربیت صحیح فرزند بسیار مهم دانسته و یکی از زمینه‌های تربیت صحیح را خانواده شایسته معرفی می‌کنند؛ چنانکه از علی بن‌مهزیار روایت شده است که آن حضرت در وصف مادر بزرگوارشان، چنین می فرمایند: «مادرم، به حق من عارف و اهل بهشت بود، شیطان سرکش به او نزدیک نمی‌شد و مکر ستمگر لجوج به او نمی‌رسید، در پناه چشم همیشه بیدار خدا بوده و در ردیف مادران انسان‌های صدیق و صالح قرار داشت».

داشتن الگو و سرمشق مناسب

از منظر امام هادی(ع)، زمانی که کودک متولد می‌شود، استعداد فطری و آمادگی ذاتی برای یادگیری و تربیت دارد و باید یک الگوی تربیتی صحیح را برای او ایجاد کرد تا از مشاهده رفتار آنان، به ویژه از والدین، الگو گیرد و از آنان تبعیت کند و اگر چنین الگویی فراروی فرزند نباشد، مسلماً تربیت او دچار انحراف خواهد شد.

امام هادی(ع) در مرحله اول، قرآن و اهل بیت(ع) را به عنوان بالاترین الگوی تربیتی معرفی می‌کند و چنین می فرماید: «نخستین خبری که حقانیت و صدق آن از قرآن به دست می‌آید و می‌توان کتاب خدا را بر آن گواه گرفت، حدیثی است که بر طبق کتاب خدا و پیامبر(ص) نقل شده است و اختلاف کلمه‌ای در آن نیست که فرمود: «من در میان شما دو چیز گران بها می‌گذارم؛ کتاب خدا و عترتم یعنی اهل بیتم را که هرگاه به آن تمسک جویید، گمراه نمی‌شوید و این دو هیچ‌گاه از هم جدا نشوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند»، و ما چون شواهد صدق این حدیث را به صراحت در قرآن می‌یابیم که می‌فرماید: «ولی و صاحب اختیار شما تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردند، همان کسانی که نماز را به پا می‌دارند و زکات را در حال رکوع می‌پردازند» و هر کس خدا و پیامبر او و کسانی را که به او ایمان آوردند (اهل بیت(ع) را ولی خود بگیرد، پیروز است، زیرا حزب خدا پیروز و سعادتمند است».

امام هادی(ع) و رهبری پایگاه‌های مردمی

یکی از ویژگی‌های مهم امامان معصوم(ع) برخورداری ایشان از پایگاه‌های مردمی است و چون دشمنان آنان(حکمرانان اموی و عباسی) به اهمیت این پایگاه و نقش آن در تداوم خط امامت واقف بودند، همواره سعی می‌کردند تا توده‌های مردم را از امامانشان دور نگهدارند و میان امت و امامت جدایی افکنند.

این سیاست در هر زمان به گونه‌ای اجرا می‌شد و هر چه از حیات امامت می‌گذشت و ابعاد فرهنگی، سیاسی و اجتماعی زندگی پیشوایان(ع) و نقش محوری آنان در حفظ و تداوم اسلام ناب محمدی و ستیز با قدرت‌های اهریمنی در سطح جامعه بیشتر روشن می‌شد، اعمال سیاست محدودیت دستگاه خلافت نسبت به آنان نیز افزایش پیدا می‌کرد.

سیاست یاد شده ارتباط امام هادی(ع) را با مردم محدود کرد، ولی از همین ارتباط محدود و رهنمودهایی که از امام(ع) نسبت به دوستان و شیعیانشان به یادگار مانده است، به نقش رهبری الهی پیشوای دهم(ع) نسبت به پایگاه‌های مردمی و اهتمام آن حضرت به این پایگاه‌ها که در راستای گسترش بینش و جنبش مکتبی امت مسلمان و کوتاه کردن دست‌های ظلم و ستم قدرت‌های طاغوتی از جامعه اسلامی صورت می‌گرفت، پی خواهیم برد.

حمایت و دستگیری از دوستان

علی بن‌جعفر از وکلای امام هادی(ع) بود که در پی سعایت از او نزد متوکل، دستگیر و به زندان افکنده شد و زمان زیادی را در زندان سپری کرد. یکی از درباریان و نزدیکان متوکل در قبال دریافت سه هزار دینار تعهد کرد او را از زندان آزاد کند. ولی وقتی خبر به متوکل رسید، سخت مخالفت کرد و گفت که او وکیل ابوالحسن هادی است و من تصمیم بر قتل او دارم.

علی بن‌جعفر پس از آگاهی از تصمیم متوکل سخت بیمناک شد. نامه‌ای به امام هادی(ع) نوشت و موقعیت سخت و خطرناک خود را برای آن حضرت یادآور شد. امام(ع) در پاسخ نوشت که در فکر او بوده و برایش دعا خواهد کرد. در پرتو دعای امام(ع) متوکل همه زندانیان از جمله علی بن‌جعفر را آزاد و از او عذرخواهی کرد.

مردی وحشت‌زده و در حالی که بر خود می‌لرزید بر امام نقی(ع) وارد شد و گفت: «فرزندم به جرم دوستی شما دستگیر شده و همین امشب او را می‌کشند». امام(ع) با خونسردی فرمودند: «بیمناک مباش! فرزندت فردا خواهد آمد». با دعای امام(ع) و امدادهای الهی روز بعد فرزندش آزاد شد و نزد پدر بازگشت».

تأسیس حوزه علمیه سامرا

تأسیس حوزه علمیه سامرا با ورود امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) به این شهر آغاز می‌شود که امام به صورت حضوری و مکاتبه‌ای به نشر معارف الهی می‌پرداخت و تعیین وکلا و نمایندگان از طرف ایشان در شهرهای مختلف ایران و عراق و حجاز در حکم گسیل دانشمندان به حوزه‌های جدید شیعی بود. چنانکه جاسم حسین بنا بر اخبار تاریخی مناطق اعزام نمایندگان امام(ع) را به چهار قسمت عمده تقسیم می‌کند. ناحیه بغداد، مدائن، سواد و کوفه ناحیه بصره و اهواز ناحیه قم و همدان ناحیه حجاز، یمن و مصر. به عنوان نمونه باید به برخی از روایات اشاره کرد که سؤال «محمد بن علی کاشانی» در موضوع توحید و پاسخ امام هادی(ع) رانقل کرده‌اند و این غیر از ارتباطاتی است که در مورد اخذ وجوهات شرعی انجام می‌گرفته است.

امام(ع) در جواب نامه‌ای که از «جبر و تفویض » سؤال شده است، جایگاه قرآن و اصالت آن را این‌گونه بیان می‌دارد: «بدانید خدایتان رحمت کند که ما در روایت و اخبار بسیاری که وارد شده، نگریستیم و چنین یافتیم که آنچه همه فرق اسلام که خدا را می‌شناسند، نقل کرده‌اند از دو گونه خارج نیست یا حق است که باید پذیرفت یا باطل است که باید رد کرد.

انتهای پیام
captcha