به گزارش ایکنا، امروز 14 مردادماه مصادف با روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی است. از نگاه اسلام و قرآن، یکی از بدیهیترین حقوق انسان، حفظ کرامت اوست که همه انسانها در مورد این حق اتفاقنظر دارند. کرامت، صفتی است که همه انسانها را فرامیگیرد و جزو ماهیت انسان به شمار میآید؛ زیرا کرامت، یک حق خدادادی انسان است لذا دیدگاه امام(ع) در امور حکومتی براساس این نوع نگرش به انسان و کرامت او شکل یافته است و زیرمجموعه حکومت خود را رعایت کننده حرمت افراد میخواهد، هر چند این افراد مجرم باشند و در غیر این صورت خود آنها را مجرم محسوب میکند و چون حتی در این حد و اندازه نیز به حفظ کرامت انسانی مردم بها ندادهاند، سزاوار باقی ماندن در منصب خود نیستند.
شاید بتوان اوج این پایبندی به حفظ کرامت انسانها را در یکی از جملات عهدنامه مالک اشتر یافت، آنجا که حضرت امیر به مالک دستور میدهد: «مردم دو دستهاند؛ یا برادر تو هستند در دین و یا نظیر تو هستند در آفرینش.»
بنابر دستور امام علی(ع) مردم چه مسلمان باشند یا نامسلمان حاکم باید کاملاً حقوق آنان را رعایت کند و اجازه هیچ عمل نادرست و شخص پسند را در قبال آنان ندارد. در حکومت ایشان این دستورات فقط در محدوده قلم و پوست محدود نمیشد و او خود اولین کسی بود که عمل میکرد.
در همین راستا محسن حقشناس، نهجالبلاغهپژوه در گفتوگو با ایکنا ضمن بررسی جایگاه کرامت انسانی در حکومت اسلامی گفت: یکی از موضوعات جدی که در نهجالبلاغه که به آن پرداخته شده مقوله کرامت انسان است. به صفات الهی که در وجود هر انسان قرار دارد کرامت انسانی گفته میشود. در جایی از نهجالبلاغه حضرت امیر کرامت را به خدا نسبت میدهند که به آن کرامت الهی میگویند مانند نامه 27 که به محمد ابن ابی بکر داده شد. در فرازهای متعددی حضرت کرامت را به خود اسلام نسبت میدهند و مصداق اَتم و اکمل کرامت اسلام را شخص پیامبر اکرم(ص) میدانند.
محسن حقشناس افزود: در جای دیگر از نهجالبلاغه حضرت کرامت را به فرشتگان نسبت میدهند مانند خطبه اشباح که به آن کرامت ملکوتی میگویند. در جای دیگر نهجالبلاغه به خود انسان کرامت را نسبت میدهند. حضرت میفرماید که آدم نباید خود را در معرض پستی قرار دهد یعنی آن کرامت به معنای اجلال نفس در مورد رذیلهها، پستیها، بیآبروییها و از بین رفتن حِرز خود و حِرز دیگران است.
کرامت؛ آزادی چارچوبدار و مشروع
وی یکی از مهمترین مؤلفههای کرامت از دیدگاه حضرت امیر را آزادی چارچوبدار و مشروع دانست و گفت: انسان قطعاً بنده خداست اما این بنده در مورد خیلی از موضوعات اختیار و آزادی دارد. تمام فضایل انسان از محل کرامت صادر میشود. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرماید: «الْكَرَمُ نَتِيجَةُ عُلُوِّ الْهِمَّة» کرامت من نتیجه بلندهمتی است؛ یعنی وقتی انسان به اهداف متعالی توجه میکند، همتش را بلند خواهد کرد.
مدیر بنیاد غدیر استان قزوین اضافه کرد: حضرت در جای دیگری از نهجالبلاغه میفرمایند: «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَی قَدْرِ هِمَّتِهِ» ارزش هر انسان بهاندازه همت اوست. مدیرانی که بلند نگاه میکنند مدیرانی که افقها را میبینند، بالاترین کرامت انسانی را دارند مرحوم شهید سرافراز حاج قاسم سلیمانی رضوانالله افق نگاهشان محدود به کشور ایران نبود و محدود به مسلمانان و شیعیان نبود؛ افق ایشان جهان هستی بود. این نتیجه بلندهمتی بود که کرامت نفس را در وجود عالی شهید حاج قاسم سلیمانی متبلور کرد.
کرامت؛ اجتناب از گناهها و پستیها
حقشناس با بیان اینکه حضرت امیر در نهجالبلاغه کرامت را اجتناب از گناهها و پستیها و اهداف پست میدانند، گفت: هر چقدر یک مدیر والا باشد، توانمندتر و کریمتر است؛ هر چقدر به دنبال موضوعات حقیر و کوچک باشد به همان اندازه از کرامت نفس دورتر خواهد شد.
مدیر بنیاد غدیر استان قزوین در ادامه به نامه 27 نهجالبلاغه اشاره کرد و گفت: حضرت کرامت نفس را در جایی خوشرویی میدانند، در نامه 27 نهجالبلاغه در مورد سفارشهایی که به فرماندار مصر یعنی محمد بن ابی بکر (که قبل از مالک اشتر فرماندار مصر بود) داشتند عنوان کردند که با مردم باکرامت نفس و خوشرویی برخورد کن. وقتی آدم عزیز شد بقیه را هم عزیز میبیند و این مطابق با منشور کرامت انسانی حضرت امیر در مورد مدیرانشان است.
این نهجالبلاغهپژوه افزود: بالاترین ارزشگذاری به کرامت انسان و گرامیداشت جایگاه انسان در نهجالبلاغه آمده است که میتواند به جرئت گفت نسخه دومی ندارد، در نامه 31،27 و 45 نمود پیدا کرده است. بسیاری از مدعیان حقوق بشر امروز کپیبرداریهای کلام حضرت امیر را به اسم خود آوردند. ویژگی حقوق انسانی در حکومت علوی این است که انسان در حکومت علوی با تمام وجود ارزش دارد یعنی حضرت علی به حاکمان خود سفارش میکنند که خود و مردم را کم نشمارند.
این مدرس نهجالبلاغه در ادامه سخنان خود به قسمتی از نامه 53 نهجالبلاغه اشاره کرد و گفت: در روابط متقابل بین حکومت و مردم و مردم با حکومت، در جایجای مختلف نهجالبلاغه موضوعات متعددی داریم که ازجمله بخشی از خطبات حضرت علی میفرماید وظیفه من نسبت به شما چیست و وظیفه شما نسبت به من چیست؟ حضرت علی(ع) خطاب به مالک اشتر میفرمایند: «وَ أَشعِر قَلبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُم وَ اللُّطْفَ بِهِم» مهربانى و محبت و لطف به مردم را شعار قلب خود قرار ده.
فلسفه حکومت اسلامی؛ رساندن انسان به درجه متعالی کرامت انسانی
حقشناس با بیان اینکه در دیدگاه امام علی(ع)، فلسفه حکومت، احیای حق، انهدام باطل و رساندن انسان از خاک به خدا یا همان رسیدن به درجه متعالی کرامت انسانی است. این آرمان والا جز با حکومت صالحان تحقق نمییابد. روشن است که امام باید کارگزاران خویش را از میان مدیران دارای کرامت انتخاب کند تا اشتباهات و انحرافات احتمالی به حداقل برسند.
وی اضافه کرد: معیارهای امام(ع) برای انتخاب کارگزاران در ردههای گوناگون، برگرفته از متن دین و مورد رضای خدا و پیامبر اکرم(ص) بود. از این رو در عهدنامه مالک اشتر برای هر صنفی از مسئولان حکومت، ویژگیهای خاصی را برشمرده است؛ مثلاً درباره صفات فرماندهان نظامی میفرماید: «برای فرمان دهی سپاه، کسی را برگزین که خیرخواهی او برای خدا و پیامبر(ص) و امام تو بیشتر و دامن او پاکتر و شکیبایی او برتر باشد و از کسانی که دیر به خشم آید و عذر پذیرتر باشد و بر ناتوان رحمت آورد و با قدرتمندان باقدرت برخورد کند، درشتی او را به تجاوز نکشاند و ناتوانی او را از حرکت بازندارد. سپس در نظامیان، با خانوادههای ریشهدار، دارای شخصیت حسابشده، خاندانی پارسا، دارای سوابقی نیکو درخشان که دلاور و سلحشور و بخشنده و بلندنظرند، روابط نزدیک برقرار کن. آنان همه بزرگواری را در خود جمع کرده و نیکیها را در خودگرد آوردهاند.» این بخشی از حقوق مردم بر گردن حکومت است که باید حاکمان صالحی داشته باشند.
حقشناس در ادامه برای تبیین بیشتر حقوق انسانها در حکومت اسلامی به تشریح خطبه 34 نهجالبلاغه پرداخت و گفت: حضرت امیر در خطبه 34 در رابطه با حقوق متقابل حکومت و مردم میفرماید: «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِي عَلَيْكُمْ حَقّاً وَ لَكُمْ عَلَيَّ حَقٌّ؛ فَأَمَّا حَقُّكُمْ عَلَيَّ فَالنَّصِيحَةُ لَكُمْ وَ تَوْفِيرُ فَيْئِكُمْ عَلَيْكُمْ وَ تَعْلِيمُكُمْ كَيْلَا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِيبُكُمْ كَيْمَا تَعْلَمُوا. وَ أَمَّا حَقِّي عَلَيْكُمْ فَالْوَفَاءُ بِالْبَيْعَةِ وَ النَّصِيحَةُ فِي الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِيبِ وَ الْإِجَابَةُ حِينَ أَدْعُوكُمْ وَ الطَّاعَةُ حِينَ آمُرُكُمْ» ای مردم، همانگونه که من بر شما حقی دارم، شما نیز بر من حقدارید. حق شما بر من آن است که همواره در رهنمودهای خالصانه نسبت به شما بکوشم؛ و در تأمین رفاه در زندگی همگانی، تمامی وسایل ممکن را فراهمسازم؛ و در تربیت و تعلیم همگان در سطح گسترده کوتاه نیایم؛ و در نظارت بر رفتار و کردار شما پیوسته هوشیار و هشداردهنده باشم و اما حق من بر شما آن است که در پیمان خود نسبت به ولی امر وفادار باشید و در کاستیها و ناهمگونیها که پیش میآید، خالصانه پیشقدم شوید، در حضوروغیاب حاکمان در رفع و تذکر دادن به مسئولین مربوط بکوشید و دستورات صادره را در تمامی ابعاد سیاستگذاری دولت، باجان و دل پذیرا باشید.
وی افزود: «فَالنَّصِيحَةُ لَكُمْ» یعنی اینکه اقدام من خالصانه باشد، رهنمودهای خالصانه، پدرانه و حکیمانه، بدون جهتگیری که در آنها همه اقشار و آحاد ملت یکسان مدنظر باشند. این بدین معناست که دولت اسلامی در سیاستگذاریهای خود باید مصالح امت را بهطور همگانی و بدون تبعیض در نظر گیرد.
حقشناس در ادامه گفت: «وَ تَوْفِيرُ فَيْئِكُمْ» وظیفه و تعهد حکومت اسلامی در برابر ملت را تأمین رفاه در زندگی همه مردم میشمارد که با ایجاد اشتغال و رونق دادن به کشت و کار و صنعت و تجارت و بالا بردن سطح درآمدها و ریشهکن ساختن بیکاری، میسر است. پس حکومت دارای کرامت انسانی باید به فکر تأمین رفاه حال تمامی اقشار جامعه باشد.
مدیر بنیاد غدیر استان قزوین افزود: «وَ تَعْلِيمُكُمْ كَيْلَا تَجْهَلُوا» یعنی وظیفه حکومت در برابر ملت، تعلیم و تربیت بهصورت فراگیر و فراهم کردن امکانات پیشرفت بهسوی مدارج عالیه دانش و ایجاد پژوهشگاههای علمی در تمامی زمینههاست. امکانات آموزشی برای همگان یکسان فراهم شود و این وظیفه حکومت اسلامی است.
تأدیب برای استواری در عمل است
وی اظهار کرد: اگر تعلیم برای زدودن جهل است «تعلیمکم کی لا تجهلوا»، تأدیب برای استواری در عمل است، «و تأدیبکم کی تعملوا». این وظیفه حاکم اسلامی است که در سایه رهآوردهای علم، مردم را به عمل وادارد؛ زیرا دانش، مقدمه و راه وصول به سالم زیستن است. این علم است که آبادانی به وجود میآورد و راه وصول به سعادت حیات را میسر میسازد و هر اندازه که سطح فرهنگ ارتقا یابد، سعادت و رفاه در زندگی بیشتر و بهتر فراهم میشود و لذا نظام حاکم که عهدهدار ارتقای سطح فرهنگ مردم است، باید بکوشد تا مردم را به وظایف خویش هرچه بیشتر آشنا سازد و به پیروی از راهبرد مدنیت پیشرفته تشویق کند و در صورت لزوم به اِلزام وادار کند و تمامی احکام انتظامی اسلام در همین راستا تشریع شده است.
مدیر بنیاد غدیر استان قزوین در ادامه به حق حاکم بر مردم اشاره کرد و گفت: «الوفأ بالبیعة» که در خطبه 34 آمده یعنی مردم در برابر پیمانی که با رهبر بستهاند باید وفادار باشند؛ زیرا با بیعتی که انجام دادهاند متعهد شدهاند تا تمامی امکانات خود را در اختیار دولت حاکم قرار دهند و او را در تمامی ابعاد کشورداری یاری رسانند و در هیچ بُعدی که یاری آنان نیاز است کوتاه نیایند.
حقشناس در ادامه افزود: «النصیحة فی المشهد و المغیب» دومین حق دولت بر مردم، خیرخواهی همگان برای دولتمردان، چه در حضور و چه در غیاب آنان. آحاد ملت باید همواره خیرخواه دولتمردان خدمتگزار باشند و چنانچه نقص و کاستی در کارشان یافتند، یا دریافتند که خطری آنان را تهدید میکند، مشفقانه با خود آنان در میان بگذارند.
این نهجالبلاغه پژوه در پایان گفت: نمونههای زیادی در نهجالبلاغه از این فرازها با ادبیات مختلف داریم که تقریباً کلیت موضوع این است که حضرت امیر حکومتی را برای مردم میپسندند که در راستای حاکمیت توحید، دستورات خداوند و پیامبر(ص) گام بردارد و سبب حفظ کرامت و جایگاه انسانی در مردم شود.
انتهای پیام