حجتالاسلام و المسلمین رسول منتجبنیا، از فعالان و کارشناسان سیاسی کشور، در گفتوگو با ایکنا درباره پیوندهای میان منطق دفاع مقدس با منطق نهضت امام حسین(ع) گفت: برای روشن شدن مشابهت یا به عبارت بهتر الگو بودن واقعه عاشورا برای دفاع مقدس، لازم است فلسفه حرکت امام حسین(ع) به درستی تبیین شود. امام حسین(ع) احیای امر به معرف و نهی از منکر، مبارزه با ظلم و دفاع از اسلام در مقابل تحریفات بنیامیه را از جمله اهداف قیام خود برشمردند که بازتابدهنده منطق و فلسفه نهضت حسینی است. از این منظر انقلاب اسلامی و به تبع آن دفاع مقدس هم از همین سرچشمه آب میخورد.
وی افزود: انقلاب اسلامی حرکتی در مقابل استبداد و ظلم و استکبار به رهبری امام(ره) و با تکیه بر آیات قرآن و سیره معصومین(ع) بود. در واقع انقلاب اسلامی یک حرکت ظلمستیزانه و عدالتطلبانه بر مبنای امر به معروف و نهی از منکر بود. در دوران مبارزه با رژیم شاهنشاهی عدهای از متدینین و علما معتقد بودند که برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر باید جلوی بیبند و باری، مظاهر فساد و بیحجابی و ... گرفته شود اما امام خمینی(ره) یک جمله فرمودند که ریشه همه این مفاسد رژیم ستمشاهی است و اگر این رژیم ساقط شود این مفاسد نیز برطرف میشود و لذا باید سراغ ریشه و اساس فساد و انحراف رفت و این هم مبتنی بر منطق قرآنی «فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ» است؛ وقتی که ظلم و ستم و کفر، جامعه را فراگرفته باید به سراغ ریشه این مفاسد رفت نه اینکه به دنبال قطع شاخهها و برگها بود.
حجتالاسلام منتجبنیا اظهار کرد: بر این اساس انقلاب اسلامی در مسیر الگوبرداری از قیام عاشورا، یک مبارزه ریشهای و امر به معروف و نهی از منکر بنیادین با ظلم و ستم و استکبار بود. این امر نشانه رابطه وثیق و واقعی انقلاب اسلامی با نهضت امام حسین(ع) است و انقلاب اسلامی نه فقط به لحاظ شور و حماسه بلکه در درجهای بالاتر به لحاظ منطق و فلسفه شکلگیری نشئت گرفته از عاشورا بود.
این کارشناس مسائل سیاسی بیان کرد: دفاع مقدس هم دفاع از حریم انقلاب، اسلام و تمامیت ارضی ایران بود و کسانی که جنگ را بر کشور تحمیل کردند به دنبال این بودند که انقلاب را به شکست بکشانند و وضع کشور را به دوران پیش از انقلاب برگردانند و تنها بحث صدام و اهداف او مطرح نبود، این جنگ در حقیقت تصمیم دنیای استکبار از غرب و شرق برای در نطفه خفه کردن انقلاب اسلامی بود و صدام تنها ابزاری برای پیشبرد این هدف بود.
وی ادامه داد: امام(ره) در برابر چنین حمله و جنگ سهمگینی به تأسی از امام حسین(ع) ایستادند و مقاومت کردند و پیروز هم شدند. امام(ره) از همان ابتدا معتقد بودند که این جنگ بین دو کشور ایران و عراق نیست بلکه جنگ بین حق و باطل، کفر و اسلام و دو مکتب متفاوت و مخالف هم است. البته ما خسارتهای فراوانی از این جنگ دیدیم اما آنها با تجاوز جاهلانه خود به ایران، به خودشان و به ما ظلم کردند اما ما برای دفاع شرافتمندانه مقابل این تجاوز تحمل خسارت کردیم.
حجتالاسلام منتجبنیا درباره اتخاذ رویکرد مردمی کردن دفاع مقدس از سوی امام(ره) گفت: پاسخ به این سؤال دو بعد دارد؛ نظری و علمی. به لحاظ نظری انقلاب متعلق به مردم بود و نه بر مردم تحمیل شده بود و نه اختصاص به قشر، صنف و گروه خاصی داشت. اساسا منطق قرآن هم چنین است و پیامبران هم برای این مبعوث شدند که «لیقوم الناس بالقسط». در واقع پیامبران برای وارد کردن مردم به صحنه برای برپا کردن قسط و عدل مبعوث شدند وهرگز مردم را به زور و اجبار برای قیام وادار نکردند.
وی ابراز کرد: امام(ره) هم با پیروی از این رویکرد در همه صحنهها به حضور مردم باور داشتند و از سال 1342 که مبارزه علیه شاه کم کم شکل گرفت شروع به آگاهیبخشی و افشای جنایات و ماهیت حکومت پهلوی کردند و وظایف دینی و ملی مردم را در این مسیر تبیین کردند و این روند آگاهیبخشی را حدود 15 سال ادامه دادند.
منتجبنیا یادآور شد: امام(ره) شاید به خاطر تبعید و زندان به حسب ظاهر با مردم فاصله داشتند اما در قلب مردم حضور داشتند و هر موقع سخنرانی میکردند مردم به هر نحوی که شده رادیویی پیدا میکردند تا سخنان ایشان را بشنوند یا بیانیه امام(ره) را پیدا کنند. امام(ره) با اینگونه اقدامات و هدایتها مردم را برای چنین انقلابی آماده کردند و زمانی که وارد ایران شدند این میوه رسیده بود و تنها نیاز داشت یک باغبان مدیر و مدبر آن را بچیند و لذا دوستانی که در نوفل لوشاتو با امام(ره) بودند با بازگشت امام(ره) به کشور مخالف بودند اما ایشان بیان میکردند که باید حتما به ایران برگردم و هیچ تعلل و تأخیری جایز نیست و این ناشی از شناخت دقیق مردم انقلابی و شهیدداده توسط امام(ره) است.
وی تصریح کرد: در واقع منطق امام(ره) این بود که باید مردم آگاه شوند و نباید انقلاب را بر مردم تحمیل کرد، تا خودشان انقلاب را به سرانجام برسانند و این در حقیقت نظریه انقلاب قرآن و اسلام است و امام(ره) هم معتقد به چنین رویکردی بودند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب اظهار کرد: در عرصه عملی نیز وقتی جنگ بر کشور تحمیل شد من جزو اولین کسانی بودم که در خط مقدم حضور داشت و از لحظه اول بمباران پایگاههای هوایی، نه از روز اول، حضور داشتم به نحوی که به فاصله چند دقیقه، در محل اصابت موشکها بودم و پس از آن ماهها در اتاق جنگ فعالیت میکردم و رابط بین نیروها و امام(ره) بودم ولذا آنچه میگویم تجربیات و مشاهدات عینی و ملموس است. برای نمونه به یاد دارم در اتاق جنگ نشسته بودم که بعضی از فرماندهان گفتند آبادان در حال سقوط است و یکی از فرماندهان ژاندارمری که از پشت خط حرف میزد به شدت خود را باخته بود. گوشی را به من دادند تا با او صحبت کنم. از او پرسیدم چه اتفاقی افتاده و او گفت قضیه تمام شده و ارتش صدام در حال وارد شدن است و خرمشهر و آبادان سقوط میکند و جمهوری اسلامی هم تمام میشود. من به او گفتم اینطور نیست که شما میگویید و او به من جواب داد این حرفهایی است که شما آخوندها بالای منبر برای ما میگویید و واقعیت چیز دیگری است.
وی ادامه داد: همچنین برخی فرماندهان عالیرتبه بیان میکردند ما نمیتوانیم مقاومت کنیم، تجهیزات نظامی و نیرو نداریم، ارتش به هم ریخته و سپاه هم منسجم نیست اما ارتش عراق از هر لحاظ قدرتمند است. در این فضا بنیصدر با همین تحلیلی که نظامیان داشتند خودش را باخته بود و نمیتوانست جنگ را به درستی مدیریت کند. من در پایگاه وحدتی دزفول کنار بنیصدر بودم و در حالی که ما سعی میکردیم نیروها را دلگرم کنیم و مردم را به صحنه بیاوریم، بنیصدر مردم و نیروها را دلسرد میکرد.
منتجبنیا بیان کرد: این به خاطر آن بود که نگاه بنیصدر به ظاهر و نیروهای نظامی و تجهیزات بود اما نگاه امام(ره) به خدا، مردم و پیروی از منطق قرآن بود که «كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةً كَثيرَةً بِإِذنِ اللَّهِ». در واقع امام(ره) متکی به اراده پروردگار و حضور مردم در صحنه بود و در حقیقت کلید پیروزی را در مردمی کردن صحنه دفاع و نبرد میدانست و براین اعتقاد بود که ارتش و سپاه بدون پشتوانه مردمی چه به لحاظ نظامی و چه به لحاظ تدارکات و لجستیک، نمیتوانند جنگ را به پیش ببرند.
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه اگر مردم به صحنه جنگ وارد نمیشدند قطعا شکست میخوردیم، گفت: ارتش بعث عراق در روزهای آغازین جنگ، در حال قطع جاده مواصلاتی بین لرستان و خوزستان بود و میخواست خوزستان را قیچی کند، به قدری مستأصل شده بودیم که با کمک دوستان، علما و بچههای انقلابی و حزباللهی آن منطقه، گفته بودیم در مساجد دزفول و اندیمشک اعلام کنند که مردم شیشههای آب را به صورت کوکتل مولوتف دربیاورند و به پشت بام بروند تا وقتی که نیروهای عراقی وارد شهرها شدند از پشت بام به آنها حمله کنند ولی با حضور مردم و لطف پروردگار و رهبری امام(ره) جنگ به گونهای مدیریت شد که پیروزیهای بزرگی را به دست آوردیم.
منتجبنیا در پایان اظهار کرد: امام(ره) در نظر و عمل مردم را باور داشت و معتقد به میدان آوردن آنها در دفاع مقدس بود و این دیدگاه را در امور سیاسی و انتخابات نیز داشت زیرا مردم را صاحب کشور و ولی نعمت مسئولان میدانست. امام(ره) در این راستا جمله عجیبی به این مضمون دارند که مردم حتی اگر در تصمیمگیری اشتباه کنند بهتر از آن است که مسئولان بخواهند نظر خود را بر مردم تحمیل کنند. امیدواریم نظام جمهوری اسلامی برهمین مبنا بتواند حرکت کند و همچنان نظامی اسلامی و مردمی باقی بماند.
انتهای پیام