امروز، نیمه شعبان المعظم، سالروز ولادت باسعادت منجی عالم بشریت، حضرت مهدی موعود(عج) است. معرفی حضرت مهدی موعود(عج) به کودکان وظیفه هر پدر و مادر شیعه است. آموزش مسائل مذهبی و ارزشها و معرفی خدا و اولیای الهی(ع) به کودکان و به طور کلی آموزش مسائل فراحسی و مافوق مادی در سنین اولیه کودکی با استدلال عقلی ممکن نیست؛ چراکه آنها از لحاظ ساختار ذهنی به مرحلهای نرسیدهاند که بتوانند این امور را درک کنند، اما اکنون که قوه استدلال قوی ندارد نباید دست از آموزش برداشت و کاری نکرد. باید از راه دیگری غیر از استدلال عقلی خشک با آنها برخورد کرد.
یکی از مسائل مهم در زمینه نحوه ارتباط برقرار کردن میان کودکان و امام زمان(عج)، آموزش غیر مستقیم است. یعنی از طریق غیر روش عادی موجود برای آموزش استفاده کنیم. نباید در این زمینه برای کودکان کلاس گذاشت و آنها را مجبور به نشستن و یادگیری کرد که در این صورت چیزی جز دلزدگی برای ایشان به دنبال ندارد.
ایکنا به منظور بررسی راهکارهای ایجاد آشنایی کودکان با زمان(عج) و نیز معرفی دو مفهوم انتظار و غیبت به گفتوگو با رضا دژبخش، پژوهشگر قرآنی کودکان و نوجوانان پرداخت. وی در ادامه به تشریح نکاتی در این زمینه پرداخته است که از نظر میگذرد.
«نکته مهم این است که ابتدا باید نسبت خود با حضرت حجت(عج) و موضوع انتظار و غیبت مشخص کنیم؛ یعنی ابتدا نسبت خود به عنوان یک انسان بزرگسال با این قضیه را روشن کنیم. چنانچه نسبت ما با این قضیه روشن شود، بهتر میتوانیم راجع به کوکان تصمیمگیری کنیم.
یکی از عللی که آموزشهایی مانند قرآن کریم و ... برای کودکان جهتگیری دقیقی ندارد، این است که ارتباط و نسبت خود ما بزرگسالان با قرآن خیلی دقیق و مشخص نیست، یعنی زمانی که تکلیف ارتباط خود ما با قرآن مشخص نیست، نمیدانیم با کودکان باید چگونه رفتار کنیم. زمانی که بدانیم قرار است با قرآن رشد کنیم، همین مسئله را در حد سن کودکان به ایشان منتقل خواهیم کرد.
در بحث انتظار و غیبت نیز به همین شکل است. ما باید ابتدا تکلیف خود را با امام زمان(عج) مشخص کنیم که چه نسبتی با حضرت داریم. حضرت صاحب(عج) امام ما هستند و انسان باید هر حرکتی که در زندگی خود انجام میدهد، در پیروی امام خود باشد. ایشان پیشوا، امام و جلودار هستند و ما به دنبال ایشان حرکت میکنیم.
غیبت نیز بدان معناست که انسان امام و پیشوای خود را به صورت ظاهری مشاهده نمیکند و این مسئله شرایط ویژهای ایجاد میکند. این مسئله خود باعث میشود که غیبت به عنوان دوره رشدی برای پیروان امام باشد و باعث میشود تا انسان از امامی که به ظاهر او را مشاهده نمیکند، پیروی کند.
از سوی دیگر موضوع انتظار نیز به نوعی تکمیل همین بحث است. مفهوم انتظار در نگاه شیعه به معنای اینکه انسان در جایی نشسته و دست به زیر چانه خود زده و از پنجره بیرون را تماشا کند، نیست. انتظار بدان معناست که اگر انسان منتظر امام زمان(عج) است تا ایشان تکلیف او را مشخص کند، انتظاراتی که امام از پیروان خود دارد را انجام دهد.
اول پدر و مادر تکلیف خود را بدانند
اگر فردی منتظر امام زمان(عج) است باید بداند که تکلیف او در رابطه با امور مختلف زندگی از دیدگاه امام زمان(عج) چیست و بدان عمل کند. انسانی که رابطه خوبی با امام زمان خود دارد و میداند که چه تکالیفی بر عهده دارد و باید آنها را نسبت به امام زمان(عج) انجام دهد، باید وظایف خود را به درستی انجام دهد تا به نقطهای برسد که امام زمان(عج) تکلیف او را معلوم کند. یعنی پیش از آنکه امام زمان(عج) تکلیفی برای انسان مشخص کند، پیروان ایشان باید وظایف و آنچه را که میدانند از نظر امام زمان(عج) صحیح است، انجام دهند.
حال اگر افراد بخواهند نسبت و وظایف خود با امام زمان(عج) را به کودکان منتقل کنند، باید به وظایف خود در این زمینه نیز آگاه باشند. کودکان در دورههای مختلف سنی اقتضائات مختلفی دارند. کودکان در دوره اول زندگی خود که همان پنج سال اول است، خیلی از مسائل محیط اطراف را مانند بزرگسالان متوجه نمیشوند. اما در همین شرایط نیز کودکان به صورت فطری با حقایق ارتباط برقرار میکنند.
یکی از نکات مهمی که از سوی پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت مطرح میشود این است که دریافت کودکان به صورت فطری است. این سؤال مطرح میشود که اگر روش دریافت کودکان فطری است، چرا روش انتقال مفاهیم به ایشان باید به صورت قصه باشد؟ بنابراین، با توجه به دریافت فطری کودکان، الزاما نباید مطالب را با قصه گفتن به ایشان منتقل کرد.
باید در نظر داشته باشیم زمانی که قصد داریم تا با کودکان صحبت کنیم، باید طوری با ایشان رابطه برقرار کنیم که مطالب را به خوبی فهمیده و دچار ابهام نشوند. مطرح کردن مسائلی که برای کودکان ابهام ایجاد میکند، امر مناسب و مطلوبی نیست. زبان کودکان را در نظر گرفتن هم حرف دین و هم حرف عقل است. بزرگسالان باید مسائلی را به کودکان بگویند که بتوانند آن را با ذهن کودکانه خود دریافت کرده و دچار ابهام نشوند.
برای مثال کودکان نمیتوانند بسیاری از معجزات پیامبران(ع) و ... را درک کنند. باید بدانیم که انس گرفتن کودکان با انبیا(ع) و اهل بیت(ع) فقط با قصه گفتن و داستان تعریف کردن ایجاد نمیشود. کودکان باید با امام زمان(عج) انس داشته باشند اما اینکه بتوانند جایگاه امام زمان(عج) را بفهمند، در دورههای بعدی سن ایشان اتفاق خواهد افتاد.
در دوره اول زندگی یعنی پنج سال اول، کودکان هیچ درکی نسبت به مفهوم امام و ولی به آن صورتی که بزرگسالان تصور میکنند، ندارند. کودکان در این سن فقط مفهوم پدر و مادر را فهمیده و درک میکنند. در این سن اگر بخواهیم امام زمان(عج) را به کودکان بشناسانیم، صرفا نباید از تعریف کردن و قصه گفتن استفاده کنیم؛ چراکه انس کودکان با امام زمان(عج) به این صورت ایجاد نمیشود.
امام زمان(عج)؛ پدری مهربان
اگر بخواهیم موضوعی در رابطه با امام زمان(عج) را در پنج سال اول زندگی کودکان به ایشان بیان کنیم، باید اینگونه مطرح کنیم که حضرت حجت(ع) یک پدر مهربان بزرگ است که حتی از پدر ایشان مهربانتر است و حتی امام(ع) پدر خود پدر و پدربزرگشان و در واقع پدر تمام انسانها هستند. البته لزومی ندارد راجع به امام زمان(عج) به صورت مستقیم با کودکان صحبت کنیم.
کودکان در خانواده همانطور که همگان معتقدند دریافت فطری دارند و خانوادهای که خود امام زمانی هستند و انتظار در میان افراد آن جریان داشته و عشق به حضرت حجت(عج) دارند، این حس را به صورت غیر مستقیم و بدون اینکه نیاز به صحبت با کودکان باشد، به ایشان منتقل میکنند.
پدر و مادری که عاشق امام زمان(عج) بوده و منتظر واقعی هستند، همواره در میان خانواده در این رابطه گفتوگو داشته و باعث میشوند تا کودکان نیز خود به خود با این مسائل ارتباط برقرار کنند. بنابراین، صحبت کردن با کودکان در این سن در حالی که نمیدانیم ظرفیتهای دریافتی ایشان چگونه است، معمولا ممکن است که برای کودکان آسیبزا باشد. یعنی اگر آنها را نسبت به امام زمان خود بدبین نکند، نوعی تصویر مبهم افسانهای در رابطه با امام زمان(عج) در ذهن ایشان ایجاد خواهد کرد.
امروز ذهن و خیال کودکان به طور طبیعی با وجود رسانههای مختلف و فضای مجازی به نوعی آلوده شده است و چنانچه بخواهیم در رابطه با امام زمان(عج) و مسائلی همچون غیبت و انتظار به صورت مستقیم گفتگو کنیم، کودکان این سخنان را در کنار چیزهایی که قرار میدهند که اکنون دیدهاند و نوعی ابهام برای آنها ایجاد خواهد شد.
در پنج سال دوم زندگی که تفکر کودکان کمی بیشتر فعال میشود، میتوان در رابطه با امام زمان(عج) با ایشان گفتوگو کرد. اینکه کودکان به امام زمان(عج) عشق داشته باشند، این مسئله به واسطه جریان داشتن این مفهوم در میان خانواده و مدرسه به ایشان منتقل میشود. چنانچه قصد دادن اطلاعات به کودکان در رابطه با حضرت حجت(عج) هستیم، باید اطلاعاتی به ایشان داده شود که برای آنها قابل درک باشد.
کودکان در پنج سال دوم زندگی خود نکاتی را میتوانند درک کنند که برای ایشان ملموس باشد. برای مثال ممکن است پدر یک خانواده به مأموریت کاری رفته باشد و افراد خانواده منتظر بازگشت او باشند. پدر و مادر میتوانند از چنین مفاهیمی برای انتقال مفهوم انتظار به فرزندان استفاده کنند که برای ایشان قابل درک باشد.
صحبت مستقیم با کودکان نکنیم
بنابراین، نیازی به صحبت مستقیم با کودکان در رابطه با امام زمان(عج) وجود ندارد؛ چراکه محبت پدر و مادر به حضرت حجت(عج) خود به خود به کودکان نیز منتقل خواهد شد. باید اجازه دهیم تا کودکان کمی عاقلتر شده و از مرز 10 سالگی عبور کنند تا چنین مفهومی برای ایشان موضوعیت پیدا کرده و به سطحی دست پیدا کنند که بتوانند امام و مفهوم ارتباط با امام زمان(عج) را درک کنند. پیش از این سنین، فقط موضوع انس با امام(ع) از سوی خانواده و آن هم به صورت غیر مستقیم به کودکان منتقل میشود. کودکان در این سنین فقط به این موضوع دست پیدا که امام زمان(عج) شخصیتی است که همگان ایشان را دوست دارند و با ظهورشان تمامی مشکلات برطرف خواهد شد.
والدین باید مراقب باشند تا فرزندانشان در معرض سخنان غیرمعقول در رابطه با امام زمان(عج) قرار نگیرند تا دچار آسیب نشوند. کودکان نیاز دارند که به امام زمان(عج) عشق داشته باشند تا زمانی که شخصیت عقلانی ایشان به حدی برسد که بتوانند امام(عج) را به خوبی بشناسند و در این زمان است که میتوان با ایشان گفتوگو کرد.
آغاز آموزش از ۱۰ سالگی
آموزش به کودکان در رابطه با ارتباط ایشان با امام زمان(عج) و آشنایی آنها با مفاهیمی همچون غیبت و انتظار به صورت رسمی باید از زمانی که کودکان کمی عاقلتر شده و حداقل از سن 10 سالگی عبور میکنند، آغاز شود. صبحت کردن راجع به موضوع مهدویت با کودکان باید حداقل از 10 سالگی به بعد انجام شود تا تأثیر مثبتی در زندگی ایشان داشته باشد. البته این مسئله بدان معنا نیست که کودکان تا این سن چیزی از امام زمان(عج) نشنیده باشند، بلکه باید در محیطی زندگی کنند که یاد و نام حضرت حجت(عج) در آن جریان داشته باشد و در فضای انتظار حضرت حجت(عج) تنفس کنند.
کودکان در پنج سال ابتدایی زندگی خود نباید در معرض آموزش مستقیم قرار گیرند اما این مسئله بدان معنا نیست که هیچ چیزی از آداب ندانند، بلکه ایشان از طریق رفتار و محیط خانواده خود و به صورت مستقیم در معرض فراگیری آداب قرار خواهند گرفت. در رابطه با مفهوم مهدویت و انتظار نیز کودکان باید در محیطی که این مسئله جاری است، تنفس کنند اما آموزش مستقیم راجع به این موضوع پیش از 10 سالگی اصلا مناسب نیست و پس از 10 سالگی نیز باید ظرفیت مخاطب را برای گفتوگو کردن در این زمینه درنظر گرفته شود. موضوع مهم این است که ابتدا بزرگسالان خود بدانند که توقعشان از امام زمان(عج) چیست و با تکلیف و نسبت خود با آن حضرت آشنا باشند تا بتوانند در این زمینه نسبت به آموزش صحیح کودکان اقدام کنند».
گفتوگو از مجتبی افشار
انتهای پیام