به گزارش ایکنا، عماد افروغ، جامعهشناس و استاد دانشگاه، شامگاه 30 فروردین ماه در نشست علمی «عدالت در نهجالبلاغه» که با همکاری کانون توحید، انجمن اندیشه و قلم و بنیاد اندیشه و احسان توحید برگزار میشود با بیان اینکه ما شخصیتهای بزرگ خودمان را بیش از آن که کشف کنیم مفروض میگیریم، گفت: بنده سعی کردهام امام علی(ع) را کشف کنم و برای این کار روش هم دارم.
وی افزود: به بحثهای حاشیهای که در مورد سند نهجالبلاغه و اینکه منسوب به امام علی(ع) هست یا نیست کاری ندارم؛ متنی در اختیار من هست و من باید توان تحلیل محتوا داشته باشم و به شخصیت مؤلف و گوینده این سخنان پی ببرم و این راه درست است و در مقطعی این کار را انجام دادم.
افزوغ افزود: در ابتدا به کتاب آگوستین قدیس مراجعه کردم و بعد شهر خدا را خواندم و فرصتی شد از ابتدا تا انتهای نهجالبلاغه را بخوانم و فهمیدم چه شخصیت بزرگی داریم و قدر آن را نمیدانیم و نهجالبلاغه مهجور است. همچنین وقتی میخواهیم سراغ یک موضوع در نهجالبلاغه برویم باید ببینیم بشر چه مباحثی در این باره کرده و چه تئوری و پرسش و پاسخهایی موجود است و آن وقت به نهجالبلاغه مراجعه کنیم ببینیم که علی(ع) چه وزن و جایگاهی دارد.
افزوغ با اشاره به تعریف عدالت از منظر بشر با بیان اینکه عدالت را باید در ذیل حق تعریف کرد، اضافه کرد: این تعریف جاافتاده یعنی «اعطاء کل ذی حق حقه» را میپذیرم و میپسندم ولی سؤال این است که حق چیست، ذی حق کیست و آن جایگاه کجاست؟ آیا حق قراردادی است یا خیر؟ الان چند تئوری عمده در بحث عدالت داریم؛ اول طبیعتگرایی که میگوید انسانها به صورت طبیعی برابر خلق نشدهاند و حق برابر هم ندارند؛ رویکرد دیگر پذیرش تساوی خلقت اولیه انسانهاست و تفاوت افراد را در نابرابری اجتماعی میداند. رویکرد سوم شایستهگرایانه است که منافاتی با طبیعت یکسان افراد ندارد زیرا برخی استعداد و قابلیت و تلاش بیشتری دارند. رویکرد دیگر، رویکرد بی طرفانه دولت است که میگوید اجازه دهیم در بازار هر نوع رقابتی رخ دهد و هر کسی بٌرد برده است.
افروغ در ادامه سخنانش تصریح کرد: اگر کسی فکر کند از نگاه امام علی(ع) فقط عدالت فردی مهم است و جامعه مهم نیست عدالت او را نفهمیده است؛ نکته دیگر اینکه نسبتی بین حق و هستی وجود دارد یعنی حق، قراردادی نیست. انسانها در برابر خداوند یکی هستند و امام علی(ع) فرمودند که مردم دو صنف هستند یا برادر دینیاند و یا برابر در انسانیت. انسان هم به حیث فردی، گروهی و عضویت در جامعه هستی دارد و همه اینها نیازهایی به دنبال دارد.
استاد دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه حق مسکن و اشتغال و حق حیات ابتداییترین حقوق یک انسان است، اضافه کرد: انسانها به اعتبار تعلق به گروه و جامعه خود هم حقوقی دارند. مثلا ترکزبانها هم به هویت قومی و هم به هویت ملی خود افتخار میکنند. حق ثبات و امنیت و وحدت و عدالت اجتماعی هم حق ملی است.
افروغ با بیان اینکه بدون باور به خدا و توحید، عدالت معنایی ندارد و عدالت شانی از توحید است، اظهار کرد: امام در خطبههای 34، 216 و در نامه به مالک اشتر از حقوق حرف زده است؛ در خطبه 34 امام، حق خود بر گردن مردم و حق مردم بر گردن خود را بیان فرموده است. ایشان فرمودند حق شما بر گردن من این است که خیرخواه شما باشم، بیتالمال را عادلانه توزیع و به آموزش شما توجه کنم و حق من بر گردن شما این است که نسبت به بیعت خود وفادار باشید و در نهان و آشکار مرا نصیحت کنید. کجا سراغ داریم که نصیحت کردن به والی و حاکم حق مردم تلقی شود؟
وی با اشاره به خطبه 216 گفت: در این خطبه هم حق خیرخواهی و نصح به صورت صریح و شجاعانه مطرح شده است، فرمودند؛ با من چنانکه با پادشاهان سرکش حرف میزنید سخن نگویید و چنانکه از افراد خشمگین کناره میگیرید دوری نکنید و با ظاهرسازی با من رفتار نکنید و گمان نبرید اگر حقی بر من نشان دادید برایم مشکل باشد زیرا کسی که شنیدن حق بر او دشوار باشد عمل به آن برایش دشوارتر است. ایشان میفرماید من نیازمند نصیحت هستم زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم نمیدانم مگر اینکه خدا مرا حفظ کند. یعنی نوع مواجهه با والی باید این باشد که بدون ترس و واهمه حرف خود را بزند.
استاد دانشگاه تربیت مدرس با اشاره به نامه مالک اشتر، اظهار کرد: اولین حق احصاءشده در این نامه حق عطوفت است، مهربانی با رعیت و دوستیورزیدن به آنان را برای دل خود توشه قرار بده؛ حق دیگر عفو و بخشش است، اگر رعیت خطایی کردند به آن منگر از و گناهانشان درگذر. امام علی(ع) از کوچکترین خطای امرای خود نمیگذشت ولی تاکید فرموده از گناهان مردم درگذر و آن وقت در جامعه امروز، مسئولی داشتیم که گفت دولت برای من خط قرمز است.
وی در بخش دیگری از سخنانش افزود: سومین حق، پرهیز از اقتدارگرایی و قانونگرایی صوری و ظاهری است. امام معتقد است قانون روح دارد و روح قانون، عدل است. استاد مطهری معتقد است که قانون فرع بر عدالت است و روح قانون مهمتر از خود قانون است. در اینجا نکتهای مطرح است و گفته شده همه در برابر قانون یکسان هستند؛ علی الظاهر حرف زیبایی است ولی من به لحاظ جامعهشناختی میگویم این درست نیست؛ من قصد دارم از فقرا و محرومان دفاع کنم، چرا باید قانون برای همه یکسان باشد؟ آیا کسانی که در مناطق جرمخیز زندگی میکنند استعداد بیشتری برای ارتکاب جرم ندارند؟ بنابراین قوه قضائیه باید به این مقوله توجه کند.
وی ادامه داد: نکته دیگر حقطلبی و حقمداری است؛ مبادا نیکوکار و بدکار در دیدهات یکسان آید. دیدگاه امام جمع میان مساواتگرایی و شایستهگرایی است. موضوع دیگر عدالتخواهی است، مسئله دیگر در این نامه، مشاوره و نظارت است؛ سپس در کار عاملان خود بیندیش و به میل خود و بی مشورت با دیگران به کاری منصوب نکن، یعنی شایسته را انتخاب کن. امروز فرصتها الزاما در اختیار شایستگان قرار نمیگیرد. موضوع دیگر وفای به عهد است؛ اگر با دشمنت پیمانی نهادی بر عهد خود وفا کن و بالاخره پرهیز از انحصارطلبی است.
استاد دانشگاه تربیت مدرس با بیان اینکه امروز ما بین عدل و جود، خلط کردهایم و گاهی منت هم بر سر مردم میگذاریم، در حالی که امام علی(ع) به شدت بر عدل پای فشرده است، اظهار کرد: بنده معتقدم با ارزشترین مفهوم در فلسفه سیاسی و اجتماعی امام علی(ع)، عدالت است و آزادی با همه ارزش خود همتراز عدالت نیست. در حکمت 437 به ارجحیت عدل اجتماعی بر جود اشاره کرده است و امام علی(ع) نسبت به آن متصلب است و هیچ انعطافی ندارد. ایشان وقتی بحث جود و بخشش فردی مطرح است بخشدهترین فرد است ولی وقتی عدالت اجتماعی، مطرح است هیچ انعطافی ندارد و جود در اینجا معنا ندارد زیرا والی میتواند از حق خودش ببخشد نه از حق دیگران.
افروغ تصریح کرد: امام علی(ع) به صورت کلی عدل را در نابودی دشمن خیلی مؤثر میداند یعنی با سیره عدالتورزی میتوان بر رقیب و دشمن داخل و خارج پیروز شد. تفسیری که از شورشهای این چند سال اخیر در جامعه شاهد بودیم تفسیر صوابی نبود، بی عدالتی شد و نتیجه آن را دیدیم. ایشان میفرمایند روز دادگری بر ظالمان به مراتب سختتر از روز ستم بر ستمگران است و این هم جایگاه عدالت را نشان میدهد. گفتیم دیدگاه طبیعتگرایی معتقد به خلقت نابرابر انسانهاست ولی امام(ع) معتقدند که انسانها خلقت برابر دارند؛ در خطبه 185 و در نامه مالک بر این نکته تاکید فرمودند. در جای دیگر دارند «الله الله فی الطبقة السفلی». امروز در جامعه ما نابرابری خلق شده است.
این جامعهشناس و استاد دانشگاه با بیان اینکه امام علی(ع) گرسنگی گرسنگان را معلول کامیابی نامشروع توانگران میداند، اضافه کرد: امام(ع) نگاه منظومهای و تقسیم کار دارد؛ یعنی پزشکی که وضعش خوب است ثروتش از آسمان که نیامده و اگر بیمار نباشد او هم درآمدی ندارد و هزار عقبه دارد تا یک نفر یک لقمه دهان خود بگذارد ولی در جامعه امروز ما هر چیزی با معیار پول سنجیده میشود، حتی فعالیتهای فرهنگی و علمی که شرمآور است. ارتقاء استادان و افزایش پایان نامه و مقاله، منتج به پول بیشتر میشود و این تئوری در خود آمریکا منتقدان جدی دارد.
افروغ تصریح کرد: برخی مشاغل حساس و کلیدی هستند و برای اینکه متصدی برای این مشاغل جلب کنیم باید پول بیشتری بدهیم ولی چرا انگیزه معنوی وجود ندارد و چرا فقط پاداش مالی؟ کاری میکنند که حرص و رقابت مالی در افراد بیشتر شود و وای به حال شرف و انسانیت و نیات درونی. جامعه خودخواهی که فقط در شرایط حساس نوعدوست است ودر شرایط عادی مانند گرگ به جان هم میافتند. ما را اینطور بار آوردهاند زیرا سیاستهای دولت مؤثر است.
وی تاکید کرد: امام علی(ع) در بحث عدالت مانند اسفند روی آتش است نه مانند برخی از علمای ما که اگر کسی داغ کرد بگویند این آقا مشکل دارد، و بی تفاوت باشند و امام(ع) این افراد را عالم مورد نظر خود نمیداند. امام علی(ع) به خدا قسم خوردند که بیتالمال را هر کجا بیابم بر میگردانم ولو اینکه با آن ازدواج کرده و کنیزانی خریده باشند زیرا در عدالت گشایش برای عموم وجود دارد. میفرمایند نیرومند در نزد من پست و ناتوان و ضعیفترین افراد در نزد من محبوبترین است. ضعیفکشی نمیکنند.
افروغ تصریح کرد: در خطبه 105 نهجالبلاغه هم به بحث عدالت تاکید دارند؛ متاسفانه امروز به لحاظ توزیع مواهب اقتصادی، وضعمان از دورههای تاریک، بهتر نیست. اوضاع بد است و توجیه دینی و مصلحتاندیشیهای کاذب هم دارد و رانتخواری در منتها درجه خودش است.
انتهای پیام