به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین جواد محدثی، استاد حوزه هشتم خردادماه در نشست «جایگاه الهینامه نویسی در ادبیات دینی»، گفت: دعا یکی از عرصههای ظهور و بروز قدرت بیان و توصیف و بهرهگیری از ادبیات است؛ آثار ادبی فراوانی در قالب شعر و نثر وجود دارد که موضوع آن نیایش و دعاست و معمولا ادیبان و صاحبان ذوق و قلم سعی میکنند زیباترین ادبیات و الفاظ و کلمات را برای نیایش با خدا برگزینند.
وی افزود: چه در نیایشهای نثر و نظم و چه عربی و فارسی، محور بیان، الطاف الهی و اعطایی است که خدا به موجودات عالم دارد و گاهی بیان نیازهای بنده در پیشگاه خداوند و اظهار فقر و نیاز و مسکنت و صغارت در برابر خداوند و گاهی هم بیان نعمتهای خداوند است و خوب است انسان قبل از بیان حاجت به درگاه خدا، نعمتهای او را به نشانه قدرشناسی برشمارد.
محدثی بیان کرد: معمولا در عرف اینطور مطرح است که دعا و نیایش صرفا درخواست و عرض حاجت به درگاه خداست در صورتی که هم بیان اوصاف پروردگار و بازشماری نعمتهای الهی و هم خواستن حاجتهایی است که اجابت آن فقط از ذات کبریایی خداوند بر میآید. اگر به پیشینه آثار دعایی نگاه کنیم شاید بتوان گفت قدیمیترین اثر در این زمینه زبور حضرت داود(ع) است؛ در قرآن هم اشاره شده که داود(ع) صوت و بیان زیبایی داشت و با خدا مناجات کرده و در این مناجات پرندگان و کوهها با او هم صدا میشدند.
این ادیب و نویسنده در ادامه گفت: آنچه از زبور داریم اصل آن نیست و نمونههایی که هست یا به فارسی یا به انگلیسی و عربی است ولی آیا حضرت داود(ع) با همین زبانها با خدا راز و نیاز میکرد؟ به همین دلیل زیبایی و لطافت بیان داود(ع) در این ادعیه و نیایشها در ترجمه به دست نمیآید و البته به صورت کلی فصاحت و بلاغت موجود در زبان اصلی، در ترجمه دیده نمیشود به همین دلیل خواندن زبور داود(ع) به فارسی دل ما را نمیبرد و شاید جذابیتی ندارد.
محدثی اضافه کرد: در فرهنگ اسلامی و در ادعیه امام علی(ع)، حضرت سجاد(ع) در صحیفه سجادیه، دعای عرفه امام حسین(ع)، کمیل و مناجات شعبانیه و ... این چند محور یعنی هم بیان اوصاف الهی، هم بیان نعمتهای خداوند و هم ابراز عجز و انابه و فروتنی و خضوع ودرخواست حاجت وجود دارد. در متون ادبی فارسی هم قصاید و رباعیات و سرودههای مناجاتی فراوانی وجود دارد که به نحوی الهینامه محسوب میشوند.
استاد حوزه علمیه گفت: کسانی زحمت کشیده و اشعار مناجاتی را گردآوری کردهاند که یکی از آنها کتاب چندصد صفحهای به نام «شعر توحیدی» است که استاد مجاهدی از اشعار شعرای گذشته تا معاصر جمعآوری کرده و محورهای آن بیان اوصاف الهی و مسائل الهیاتی و توحیدی است.
محدثی اضافه کرد: در دیوان شعرای مختلف هم اگر مراجعه شود معمولا در ابتدای آن، قصاید توحیدی و بعد اشعاری که جنبه مدح و ثنای پیامبر(ص) اکرم دارد و بعد اشعاری با مضامین دیگر آمده است؛ کتابی با عنوان نیایش از الکسیس کارل هست که به فارسی ترجمه شده یا کتاب نیایش از دکتر شریعتی داریم؛ کتاب «دست دعا؛ چشم امید» هم ترجمهای زیبا از مناجاتهای خمس عشر از امام سجاد(ع) است که با قلم هنرمندانه سیدمهدی شجاعی ترجمه شده است.
استاد درس خارج حوزه علمیه اضافه کرد: آثار خواجه عبدالله انصاری هم چه آنها که جنبه الهینامه دارد و مابقی آثار هم از دیگر متونی است که میتوانیم به آنها ارجاع بدهیم. خواجه عبدالله کتابی به نام صد میدان دارد که عمدتا عرفانی است یا رسائل جامع خواجه عبدالله مجموعهای از سرودهها و مناجات ایشان است؛ کتاب دیگری به نام سخنان پیرهرات وجود دارد که مجموعه زیباترین سخنان نظم و نثر خواجه عبدالله و شامل هفت رساله از جمله دل و جان، کنزالسالکین، قلندرنامه، هفت حصار، محبتنامه و الهینامه است.
وی با بیان اینکه الهینامه خواجه عبدالله انصاری بسیار دلنشین و ممتاز است، افزود: از جمله او در این کتاب آورده است؛ الهی خواندی، تاخیر کردم، فرمودی، تقصیر کردم، الهی عمر خود بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم؛ الهی ای بود و نابود من تو را یکسان، از غم مرا به شادی برسان؛ الهی در دلهای ما جز تخم محبت خود مکار و بر تن و جانهای ما جز الطاف و مرحمت خود منگار و بر کشتهای ما جز باران رحمت خود مبار؛ پادشاها گریخته بودیم تو خواندی، ترسان بودیم بر خوان لاتقنطوا تو نشاندی، الهی بر سر از خجالت درد داریم و در دل از حسرت درد داریم و رخ از شرم گناه زرد داریم. الهی اگر دوستی نکردیم دشمنی هم نکردیم اگرچه بر گناه مصریم بر یگانگی تو مقریم؛ الهی اگر گوییم ثنای تو گوییم و اگر جوییم رضای تو جوییم؛ الهی بنیاد توحید ما را خراب مکن و باغ امید ما را بی آب مکن و به گناه روی ما سیاه مکن. الهی دلی ده که در کار تو جان باشیم و جانی ده که کار آن جهان سازیم؛ الهی مگوی که چه کردهای که دروا شویم، مگو چه آوردهای که رسوا شویم؛ الهی به صلاح آر که نیک بی سامانیم و جمع دار که بد پریشانیم؛ الهی ظاهری داریم شوریده، باطنی در خواب، سینهای داریم در آتش و دیدهای داریم پرآب و گاه در آتش سینه میسوزیم و گاه در آب چشم، غرق آب. آنچه به جان زنده است از زندگانی محروم است.
محدثی تصریح کرد: این اشعار هم ذکر حاجت بنده نیازمند به خدای بی نیاز و هم توصیفی از اوصاف و شایستگیهای خداوند متعال است. الهینامه به آثاری گفته میشود که حالت مناجات دارد و جملات آن با الهی شروع میشود؛ شاعران و ادیبان الهینامههایی را در طول قرون گذشته داشتهاند و یکی از ایشان مرحوم آیتالله حسنزاده آملی است که الهینامهای دارد و از قبیل این جملات است که در سالهای اخیر بوستان کتاب آن را چاپ کرده است.
الهی آمدم ردم مکن، آتشینم کردهای سردم مکن؛ الهی عمری کو کو میگفتم و حالا هو هو میگویم؛ الهی در بسته نیست ما دست و پا بستهایم؛ الهی خوشا آنان که در جوانی شکسته شدند که پیری خود شکستگی است؛ الهی از من آهی و از تو نگاهی؛ الهی عمری آه در بساط نداشتم و اینک جز آه در بساط ندارم؛ الهی در شگفتم از آنچه کوه را میشکافد تا به معدن جواهر دست یابد و خویش را نمیکاود تا به مخزن حقایق برسد. الهی اگر حسن (حسن زاده آملی) مال مییافت و حال نمییافت از حسرت چه میکرد؛ الهی داراتر از من کیست که تو دارایی من هستی.
این نویسنده در ادامه بیان کرد: بنده خودم هم تجاربی در این مسیر داشتم و کتابی به نام الهینامه نوشتهام که با الهینامههای مرسوم و متداول علما و بزرگان در برخی موارد تفاوتهایی دارد که در جلسات آینده بحث خواهد شد.
وی تاکید کرد: باید در پرتو خواندن این نوع الهینامهها ارتباط قلبی خود را با خدا بیشتر کنیم و در آثار و نوشتهها از عبارت این نوع آثار بهره ببریم و حفظ کنیم و آنها را در ذهن و قلب خود مرور کرده و وارد فرهنگ عمومی کنیم.
انتهای پیام