کد خبر: 4139768
تاریخ انتشار : ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۸:۳۳

مجموعه مقالات قرآن‌پژوهی فرهنگی اجتماعی منتشر شد

مجموعه مقالات قرآن‌پژوهی فرهنگی اجتماعی در کتابی با عنوان «قرآن، جامعه، تاریخ، فرهنگ» به قلم سیدمحمود نجاتی حسینی(خراسانی) منتشر شد.

مجموعه مقالات قرآن‌پژوهی فرهنگی اجتماعی منتشر شدبه گزارش ایکنا؛ مجموعه مقالات قرآن پژوهی فرهنگی اجتماعی در کتابی با عنوان «قرآن، جامعه، تاریخ، فرهنگ» به قلم سیدمحمود نجاتی حسینی(خراسانی) و به همت نشر آرما منتشر شد.

قدمت پژوهیدن متن مقدس قرآن، این سرمتن ادیان ابراهیمی، به خاستگاه آن در قرآن‌پژوهی سنتی و کلاسیک یعنی پیشینه «تفسیر» در سده اول هجری قمری/ هفتم میلادی برمی‌گردد، هنگامی که دانش‌پژوهان نومسلمان به این حس رسیدند که گره‌گشایی از مسایل فرهنگی مذهبی مبتلابه اجتماع اسلامی نوپا، «مدینةالنبی»، نیازمند تفحص، تأمل و تفهم دقیق و عمیق محتوای پر و پیمان، اما پیچیده و گسترده متن مقدس است. آن جا بود که تفسیر کلاسیک قرآن شکل گرفت، دانش تفسیری که تاریخ ادبیات آن پس از گذشت چهارده سده از ظهور اسلام و بروز قرآن همچنان در حال فربه‌تر، متنوع، متکثر و متمایز شدن از «مطالعات متون مقدس ابراهیمی» و «مطالعات متون مقدس شرقی» است.

سده‌ها بعد به ویژه در زمانه قرون وسطی و جنگ‌های صلیبی(سده دهم میلادی) چالش‌های امپراتوری اسلامی با تمدن و سیاست غرب در اروپای وام‌دار سنت یهودی - مسیحی، نهاد سیاسی - عقیدتی کلیسای جهانی واتیکان و آکادمیای جهانی مسیحی و دانش‌پژوهان اهل کتاب(یهودی – مسیحی) را با انگیزه‌های مذهبی سیاسی علمی به سمت ترجمه قرآن و شناخت و تفهیم متن مقدس جهان اسلام، که دیگر رقیب متون مقدس یهودی – مسیحی (تورات و انجیل) محسوب می‌شد، به سمت «قرآن‌شناسی‌های دیگر» جهت داد.

بعد‌ها در قرون وسطی متأخر(سده‌های ۱۳ تا ۱۵ میلادی) و به موازات جریان انتقال دانش و فرهنگ از جهان امپراتوری اسلامی(عمدتاً با محوریت فرهنگ ایران باستان و خراسان بزرگ) به غرب در حال بازسازی فرهنگی و همزمان با شروع نهضت ترجمه، دانش‌های تخصصی مسلمین(از فلسفه تا الاهیات و عرفان و نیز علوم پایه و طبیعی) به زبان لاتین و نیز پس از رنسانس فرهنگی غرب(سده ۱۶ میلادی) تا روشنگری و دوره مدرنیته اولیه(سده ۱۸ و ۱۹ میلادی) از نو شناخت قرآن و موج‌های معاصر «قرآن‌پژوهی» به شکل مدرن آن ابداع و نهایتاً در سده‌های مدرنیته میانین و متأخر نیز(بیستم و بیست و یکم) این دانش تخصصی مدرن شده در دین‌پژوهی به عنوان محور اصلی مطالعات اسلامی تکمیل و تثبیت شد.

این پیشینه بسیار کوتاه و فشرده از آن جهت در این شروع آمد، تا نشان داده شود، چرا و چگونه به دانش و ادبیات «قرآن‌پژوهی مدرن» حتی بیش از گذشته کلاسیک و سنتی آن نیاز وجود دارد. هرچند هنوز «علوم انسانی اجتماعی مدرن» (تاریخ، اقتصاد و سیاست، حقوق و اخلاق، انسان‌شناسی، روان‌شناسی اجتماعی و ملکه این علوم - جامعه‌شناسی) فرصت و امکان چندان زیادی برای مواجهه فرهنگی و اجتماعی با متن مقدس قرآن، تفحص، کاویدن عمیق، دقیق و گسترده مسائل و مضامین و «ایده‌های قرآنی» مرتبط با این علوم مدرن به دست نیاورده‌اند و نیز هر چند هنوز برخلاف جریان پر پیشینه در غرب برای «مطالعات متون مقدس»، دانش چندرشته‌ای «مطالعات اجتماعی فرهنگی متون مقدس» نحیف است.

اما نیاز حیاتی دانش‌پژوهان جهان اسلام به «فهم اجتماعی فرهنگی» متن مقدس قرآن، به ویژه هنگامی که با انگیزه صرف دانش‌پژوهانه و رعایت قواعد «منطق پژوهشی علم مدرن» و ضوابط «هرمنوتیک دینی» آن هم از سوی دانش‌پژوهان علوم اجتماعی همراه شده باشد، ولو به صورت کاوش‌های مقدماتی و مبنایی آن، باید از جایی آغاز شود و لذا می‌تواند از چند جهت سودمند، کاربردی و راهبردی نیز باشد.

دستکم از دو جهت این مطالعات اجتماعی فرهنگی قرآن، که در این کتاب «قرآن‌پژوهی فرهنگی اجتماعی» نامیده شده است، حائز اهمیتند: «فهم پاسخ مدرن برای پرسش‌های سنتی؛ فهم پاسخ سنتی برای پرسش‌های مدرن» به عبارتی؛

*مراجعه به متن مقدس قرآن، برای خوانش پاسخ متنی - سنتی از نوع «الاهیات قرآنی» برای پرسش‌های اجتماعی فرهنگی مدرن، آن گونه که در علوم اجتماعی مدرن طرح بحث شده‌اند.

*مراجعه به متن مقدس قرآن، برای خوانش پاسخ خاستگاه متنی – سنتی از نوع «الاهیات فرهنگی اجتماعی قرآنی» به پرسش‌های سنتی، آن گونه که در دانش‌های دینی و معارف اسلامی و شیعی طرح بحث شده‌اند.

«قرآن‌پژوهی اجتماعی فرهنگی» به این سبک و سیاق، قطعاً می‌تواند دیگر دانش‌های تخصصی دین‌پژوهی رایج در جهان غرب و اسلام را نیز از حیث تئوریک، آمپیریک و متدیک پشتیبانی و تغذیه فکری کند. منظور ما بیش‌تر دانش‌های تخصصی مانند «اسلام‌شناسی، مطالعات قرآنی، علوم اجتماعی ادیان، تاریخ و باستان‌شناسی دین و انسان‌شناسی – جامعه‌شناسی دین» است.

همچنین در ذیل فرهنگ دینی محلی بومی جهان اسلام، «قرآن‌پژوهی اجتماعی فرهنگی» مورد بحث، می‌تواند ایده‌های علمی تخصصی دقیق‌تر و درست‌تر در اختیار سنت و جریان «اسلامی شدن علوم انسانی اجتماعی» نیز قرار دهد و با نگاه انتقادی این جریان اعتقادی - ایدئولوژیکی را به سمت علمی شدن جهت دهد. حتی امکان بازسازی سنت مغفول و مهجور و متروک، اما مهم دانش«جامعه‌شناسی دینی» RELIGIOUS SOCIOLOGY (نگاه دینی به جامعه) در موازات و در مقام مقایسه و داد و ستد فکری با سنت بسیار مهم و رایج دانش «جامعه‌شناسی دین» SOCIOLOGY OF RELIGION (نگاه جامعه‌ای به دین) نیز وجود دارد.

گذشته از تأثیراتی که «قرآن‌پژوهی فرهنگی و اجتماعی» برای تحول نظری روشی در جریان فکری دانش‌های درگیر در علوم انسانی اجتماعی مدرن دارد، این نوع پژوهش می‌تواند حتی «معارف دینی و اسلامی شیعی سنتی» (از فلسفه و فقه، تا کلام و تفسیر و حدیث، و از اخلاق تا عرفان) را نیز به صورتی رادیکال متحول کند و این دانش‌های دین‌پژوهانه سنتی نسبتا «انتزاعی – اعتقادی» را از بیخ و بن «انضمامی – انتقادی» کند.

با این وصف و برای تحقق این اهداف دانش‌پژوهانه در دین‌پژوهی و قرآن‌پژوهی، این گام مقدماتی در کتاب حاضر، که مؤلف امیدوار است گامی مبنایی برای توسعه و تقویت سنت و جریان «قرآن‌پژوهی فرهنگی اجتماعی» نیز باشد، (البته با ترس فکری و لرز عقیدتی و بیم و امید علمی) برداشته شده است.

در جلد اول این مجموعه چند مسئله و مضمون اجتماعی فرهنگی مطرح در علوم اجتماعی مدرن، خاستگاه «قرآن‌پژوهی فرهنگی اجتماعی» قرار داده‌ شده است که به صورت عنوان‌های زیر و به ترتیب در کتاب پیش روی آمده‌اند:

درآمد: ماهیت امر اجتماعی - فرهنگی در ذهن - زبان قرآن

پروبلماتیک مطالعات قرآنی سنتی و مدرن - برخی نکات انتقادی راهبردی برای فلسفه مطالعات قرآنی

زمانمندی دینی تاریخی اجتماعی در قرآن: منطق و سبک قرآن در تاریخ روایی رستگاری – رهایی

منطق گفتگویی قرآن: الزامات حکمتی- فلسفی، دلالت‌های الاهیاتی-متافیزیکی، رهنمود‌های گفتمانی – ایدئولوژیکی

ماهیت دین درقرآن: قرآن و بازنمایی امردینی اجتماعی فرهنگی (رئال) و الاهیاتی (ایدئال)

«گفتمان پیشرفت» از منظر قرآن: ایده‌هایی برای یک مطالعه پدیدارشناسی الاهیاتی فرهنگی و هرمنوتیک اجتماعی دینی

پی درآمد: قرآن در صحنه زندگی اجتماعی- دریافت‌های متعارف مردم عادی از قرآن

انتهای پیام
captcha