کد خبر: 4276410
تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۷
آرش زینال‌خیری:

جذب نسل جوان به هنر انقلابی حمایت مستمر می‌خواهد + صوت

یک تهیه‌کننده سینما و تلویزیون گفت: متأسفانه بین نسل جوان و آموزه‌های انقلابی فاصله افتاده و نیاز است در گذر زمان و حمایت متداوم از هنر انقلاب، آنها را جذب آموزه‌های مورد نظر کرد.

هنر انقلاب سال‌هاست در کشورمان دستمایه سمینارها و جشنواره‌های مختلف بوده است اما آنچه در عالم واقع شاهدش هستیم، گواه این امر نیست. در هنر امروز کشورمان آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد سودآوری مادی است البته اینکه هنر درآمدزایی اقتصادی داشته باشد امری پسندیده و ضروری است اما وقتی تنها دلیل ممکن باشد منتج به اتفاق چشمگیری نخواهد شد.

در میان نظریه‌پردازانی که پیرامون هنر انقلاب دیدگاه‌های خود را بیان کرده‌اند نظرات مرتضی آوینی پیرامون این هنر انقلاب، کارکردی امروزی‎‌تر دارد. دیدگاه اشراقی این هنرمند روی این امر تمرکز دارد که هنر انقلابی باید مخاطب داشته باشد تا بتواند جریان‌سازی داشته باشد اما این شرط دلیلی بر رعایت نکردن چارچوب‌ها نیست.

درباره هنر انقلاب ذکر نکته‌ای ضروری است که معمولاً کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. هنر انقلاب اگر با ساختار مطلوب عرضه شود اتفاقات خوبی را رقم خواهد زد. برای نمونه به آثار مجید مجیدی اشاره می‌کنم که در جشنواره‌های خارجی به نمایش درآمد و تصویرسازی خوبی از ایران انقلابی پیش روی جهانیان قرار داد. این اتفاق در دیگر عرصه‌های هنر انقلاب نیز رخ داده و می‌‌توانست به شکلی جدی‌تر ادامه داشته باشد اما به دلیل نبود سیاست‌های حمایتی هیچگاه این خواسته محقق نشد.

ایکنا برای ارزیابی دقیق‌تر از موضوع با آرش زینال‌خیری؛ تهیه‌کننده سینما و رئیس بسیج هنرمندان که هم‌اکنون فیلم سینمایی «پیشمرگ» را روی پرده دارد به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

ایکنا – در هفته هنر انقلاب به سر می‌بریم. در این هفته برنامه‌های متعددی از سوی نهادهای فرهنگی و هنری برگزار می‌شود که به انحای مختلف در پی پرداختن به این معنا هستند اما پیرامون عنوان هنر انقلاب تعریف دقیق و واحدی وجود ندارد. در ابتدای بحث پیرامون این عنوان، دیدگاه خود را بیان کنید.

هنر در جهان امروز به بیراهه رفته و از مسیر انسانی دور شده است. این اتفاق هم به واسطه انقلاب‌های سیاسی و فرهنگی متعددی که در غرب رخ‌داده به وجود آمده است. با وقوع انقلاب اسلامی تلاش شد در تمامی بخش‌های هنر شاهد رجعت به سمت آموزه‌های انسانی و اخلاقی باشیم. هنر در انسان باید بتواند روح و روان مردم را جلاء داده و از گرایش‌های شیطانی دور کند. بگذارید از گذشته مثال بزنم. در تاریخ هنر و ادبیات این سرزمین، بزرگانی چون؛ حافظ، مولانا و... بودند که با اشعارشان روح انسان‌ها را صیقل می‌داد و به سمت ارزش‌های والای انسانی هدایت می‌کرد درحالی‌که در همان دوران، بودند شاعرانی که شعرشان در خدمت لهو و لعب بود. این رویکرد در دیگر اشکال هنر نیز وجود داشته است. برای نمونه اگر به مجسمه‌ها یا نقاشی‌های دوره‌های سلجوقی نگاه کنید می‌توانید متوجه حضور هنر انسانی شوید البته این رویکرد در تمامی صدهای تاریخ هنر این سرزمین وجود داشته و هم‌اکنون نیز وجود دارد.

جالب است بدانید در پیکرتراشی‌هایی که از زمان هخامنشیان به‌جامانده توجه به ارزش‌های انسانی و اخلاقی دیده می‌شود. برای مثال به حجابی که برای زنان لحاظ شده، اشاره می‌کنم. این مسئله نشان می‌دهد در فرهنگ ایران قبل اسلام نیز مقید بودن به ارزش‌های اخلاقی و انسانی فاکتوری مهم و ویژه بوده است. این غنایی که در تاریخ کشورمان وجود دارد متأسفانه در زمان حال به شکل مطلوبی درک نمی‌شود چون کارهایی هستند و که با برهنگی و سیاه‌نمایی، تصویر ناپسند را ارائه می‌دهند که زیبنده فرهنگ غنی ایران اسلامی نیست.

ایکنا – در سخنانتان روی این امر تأکید شد که با وقوع انقلاب اسلامی تلاش شد تا ارزش‌های اخلاقی و انسانی مجدد به اشکال مختلف هنر، بازگرداننده شود. به عنوان فردی که سال‌هاست در هنر این سرزمین فعال هستید در پنج دهه گذشته، کدام دوره را در پرداختن به هنر انقلاب موفق‌تر می‌دانید.

دهه مشخصی را نمی‌توانم نام برم که در آن هنر انقلاب به شکلی ایده‌آل موردتوجه قرار گرفته باشد اما به‌هرحال باید گفت دهه 60 آغازگر اتفاقات مطلوب در هنر این سرزمین بوده و در این مقطع به شکل جا‌افتاده‌تری به آموزه‌های مورد نظر توجه شده است اما اگر می‌بینیم تا دهه‌های اخیر هنر انقلاب شکلی کم‌فروغ‌تر به خود گرفته، دلیلش کم‌کاری مدیران و گرایش آنها به سمت بخش خصوصی بوده است. ایراد بخش خصوصی  این است که سودآوری مادی اصلی‌ترین دلیل برای تولید است. این رویکرد ناشی از دیدگاه غربی است و همین عامل سبب شده هنر به موضوعات انسانی و اخلاقی نگاهی کم‌رنگ‌تر داشته باشد.

جدا از توضیحاتی که بیان کردم باید تأکید کنم در حوزه هنرهای فردی توانسته‌ایم موفقیت‌های بیشتری به دست آوریم زیرا وقتی سخن از فرد می‌شود دیگر سیاست‌گذاری‌ها و تصمیمات دولتی، چندان نقشی پیدا نمی‌کند و تنها همت هنرمند است که اهمیت دارد. نمود بارز این سخن را در هنرهای تجسمی به خوبی می‌توانیم، مشاهده کنیم.

ایکنا – تأکید ویژه شما روی آموزه‌های انسانی و اخلاقی در شرایطی است که در اندیشه‌های اومانیستی غرب هم تکیه به روی این ویژگی دیده می‌شود.  توضیح دهید که ارزش‌های مدنظر انقلاب چه تفاوتی با آنچه غرب می‌گوید، دارد؟

به نکته درستی اشاره کردید. انسانیت مدنظر ما آن چیزی است که در دین اسلام مورد نظر است. این سخن به این معنا نیست که ارزش‌های انسانی در دین مبین اسلام امری جدا و مجزا از دیگر فرهنگ‌ها است زیرا در ادیان ابراهیمی، نگاه به اخلاقیات را به شکل الهی دارم البته در برخی مکتب‌های انسانی نیز ارزش‌های اخلاقی و انسانی وجود دارد اما چون هویت و ریشه این اندیشه‌ها بر پایه حق و حقیقت نیست، نمی‌توان برای آن اصالت قائل شد.

ایکنا – درباره کمبودها و ضعف‌ها در هنر گفتید اما این نکته مشخص نشد در به وجود آمدن این مشکلات سیاست‌گذاری‌های دولتی سبب این اتفاقات بوده یا کم‌کاری هنرمندان هم در این عرصه نقش خود را داشته است.

من دلیل اصلی را سیاست‌گذاری و عملکرد مدیران می‌دانم زیرا هدایتی که آنها روی هنر داشته‌اند، باعث شده بسیاری از هنرمندان دلسرد شده و گوشه‌نشین شوند حتی برخی از هنرمندان متعهد این سرزمین به دلیل نبودن حمایت‌های لازم، مجبور شدند به سمت هنرهایی متمایل شوند که وجه بازاری و گیشه دارد و تنها برای سودآوری تولید شده است. این امر هم به‌هیچ‌وجه زیبنده هنر انقلاب نیست. این مسئله به صورت ویژه در سینما نمود بارز دارد. در هنر هفتم سینماگر انقلابی با سختی تمام، فیلم انقلابی یا دفاع مقدسی می‌سازد اما وقتی به بحث اکران این اثر می‌رسیم شاهدیم بدترین شکل نمایش برای تولیدات مربوطه در نظر گرفته می‌شود. همین عامل اثر مربوطه را به زمین زده و انگیزه را از سازنده برای کار بعدی خواهد گرفت.

یک تصور نادرست دیگر که در هنر کشورمان رایج شده این است که فیلم‌های انقلابی مخاطب ندارد درحالی‌که این نکته صحیح نیست. ما آثار پر تماشاگری چون «لیلی با من است» و «اخراجی‌ها» را داریم که از پرفروش‌ها بوده‌اند. این امر موضوع نشان می‌دهد اگر بتوانیم به شکلی تماشاگرپسند و درست به آموزه‌های انقلابی توجه کنیم مطمئناً مردم از آن استقبال خواهند کرد اما وقتی خود را در کلیشه‌های ظاهری خلاصه می‌کنیم طبیعی است به تماشاگر اجازه می‌دهیم از کارهای مربوطه فاصله بگیرند. نکته بعد که عموماً به آن دقت نظر نمی‌شود به نحوه عرضه محصولات فرهنگی مربوط می‌شود. بگذارید به دلیل آشنایی که با سینما دارم باز هم از این هنر مثال بزنم. اینکه چه زمانی یک فیلم انقلابی روی پرده رود تا مخاطب بیننده آن باشد موضوع بسیار مهمی است که می‌تواند به دیده شدن بهتر و بیشتر آثار انقلابی کمک کند.

کد

لازم به ذکر است منظور از عملکرد مدیران تنها به عملکرد مدیران فرهنگی و هنری مربوط نمی‌شود زیرا در دیگر عرصه‌ها نیز می‌توان این کم‌کاری‌ها را مشاهده کرد. برای نمونه حمایت آموزش‌وپرورش از سینما، اهرم بسیار خوبی در موفقیت فیلم‌های دینی و انقلابی است. این اتفاق در دهه 60 و 70 به خوبی رخ می‌داد و ما شاهد حضور دانش‌آموزان در سینماهای کشور بودیم. این رویکرد جدا از موفقیت‌های اقتصادی باعث ذائقه‌سازی در بین مخاطبان شد اما امروز دیگر این اتفاق کمتر رخ می‌دهد. درباره دیگر نهادها و سازمان‌ها هم می‌توان اظهارنظر کرد زیرا سرمایه‌گذاری دیگر سازمان‌ها روی آثار هنری کم‌رنگ‌تر از گذشته شده است.

برای اینکه مدیران نگاه و رویکردشان پیرامون تولیدات انقلابی بهتر شود پیشنهادم این است بیشتر به سینما رفته و با مردم فیلم ببیند! یکی از دردهای ما این است مسئولان فرهنگی و هنری به سالن‌های نمایش نمی‌روند چون اگر آنها با مردم هم‌نشین آثار هنری می‌شدند بهتر و بیشتر به الزام حمایت از تولیدات انقلابی واقف می‌شدند. مردم بهترین افرادی هستند که انتظار می‌رود پیرامون عملکرد مدیران قضاوت داشته باشند.

اما درباره نقش هنرمندان هم باید بگویم هنرمند در تمامی بخش‌ها همانند طفلی است که با حمایت والدین رشد می‌کند پس ما نمی‌توانیم هنرمندان را در به وجود آمدن شرایط موجود مقصر بدانیم. برای درک بهتر فیلم «پیشمرگ» را مثال می‌زنم. این کار توانست سیمرغ بهترین فیلم مردمی را از جشنواره فیلم فجر به خود اختصاص دهد اما چه اتفاقی رخ‌ داده که این کار در اکران عمومی آنگونه که انتظار می‌رفت، دیده نشد. دلیل این امر جدا از اکران به نحوه معرفی محصولات سینمایی هم مربوط می‌شود. اگر بتوانیم داشته‌ها و امتیازات کارهایی چون «پیشمرگ» را به‌درستی به مردم معرفی کنیم مطمئن باشید مردم از کارهای این‌چنینی حمایت می‌کنند اما وقتی این اتفاق رخ نمی‌دهد مردم تصور می‌کنند کاری سطحی و شعاری تولید شده و نسبت به آن اقبال نشان نمی‌دهند.

برای سخن فوق دلیل دارم. بسیاری از مخاطبان سینما وقتی به تماشای برخی از سالن‌های نمایش فیلم‌های به اصطلاح کمدی می‌روند عموماً با حال خوب از سینما بیرون نمی‌آیند اما به‌شخصه دیدم تمام افرادی که فیلم «پیشمرگ» را دیدند از فیلم رضایت کامل داشتند چون فیلم قصه یکی از قهرمانان این سرزمین را روایت می‌کند که همه وجودش را برای امنیت این سرزمین حرف می‌زند.

ایکنا – بحث دیگری که پیرامون هنر انقلاب وجود دارد به ارتباط نسل جوان با این موضوع برمی‌گردد. چگونه می‌توان از هنر بهره برد تا نسل جوان را جذب مفاهیم مورد نظر کرد؟

متأسفانه بین نسل جوان و آموزه‌های انقلابی فاصله افتاده است. این مسئله نیز به واسطه یک یا چند کار حل نمی‌شود بلکه نیاز است در گذر زمان و حمایت متداوم از هنر انقلاب، نسل جوان را جذب آموزه‌های مورد نظر کرد. یکی از اهرم‌های برای هدایت نسل جوان، آموزش و پرورش است. امروز این نهاد متصور است برای دانش آموزان تنها کارهای انیمیشن مناسب است درحالی‌که در کنار تولیدات پویانمایی نیاز است تا با حمایت خود از آثار انقلابی، نسل جوان را به سمت ارزش‌ها متمایل کنند. 

ایکنا - بحث پایانی ما به نحوه عرضه هنر انقلاب در مجامع بین‌المللی مربوط می‌شود آیا این امکان وجود دارد تا هنر انقلاب را به‌گونه‌ای عرضه کرد تا بتوان به واسطه آن مردم دنیا را با حقیقت انقلاب آشنا کرد؟

در این زمینه نتوانستیم آن‌چنان‌که انتظار می‌رفت موفقیتی به دست آوریم البته در حوزه سینما اتفاقات در جشنواره‌های خارجی رخ‌ داده اما در نهایت منتج به اتفاقات چندان چشمگیری نشده است.

گفت‌وگو از داوود کنشلو

انتهای پیام
captcha