کد خبر: 4293807
تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۴۰۴ - ۰۷:۵۱
فلسفه اشک/ ۱۲

گریه‌های معنوی در قرآن و روایات

گریه حسرت و خشیت در قرآن کریم و تعدادی از روایات، بزرگ شمرده شده و تأثیرهایی که در روایات برای گریه بیان شده است، در مورد گریه‌هایی است که در عملکرد فرد تأثیر داشته باشد و فقط اشک خالی نباشد.

دوشنبه***** گریه‌های معنوی در قرآن و روایاتاشک و گریه برای امام حسین(ع) فقط یک واکنش عاطفی نیست، بلکه تجلی عمیق یک فلسفه انسانی و معنوی است. این اشک‌ها، زبان بی‌زبانی است که ظلم‌ستیزی، عدالت‌خواهی و عشق به آزادی را فریاد می‌زند. گریه برای امام حسین(ع)، در واقع بازخوانی مظلومیت حقیقت در طول تاریخ است؛ یادآوری این که چگونه راستی در برابر زور ایستاد و با خون خود، جاودانگی اخلاق و ایمان را ثبت کرد. این اشک‌ها، قطره‌های آگاهی‌اند که وجدان‌های خفته را بیدار می‌کنند و پرسشی همیشگی پیش روی انسان می‌گذارند: «آیا تو نیز در راه حق، چون حسین ایستاده‌ای؟» 

فلسفه گریه برای اباعبدالله(ع)، نوعی پیوند عاطفی و معنوی با اسوه شجاعت و ایثار است. این اشک‌ها، فقط برای غم کشته شدن یک انسان نیست، بلکه برای از دست رفتن نماد مقاومت در برابر باطل است. هر قطره اشک، بیعت دوبار‌ه با آرمان‌های حسینی است و تجدید پیمانی است با راهی که او برگزید. به تعبیری، گریه برای امام حسین(ع)، تمرینی برای حفظ حافظه جمعی امت و زنده نگاه داشتن درس‌های عاشورا است تا ظلم‌ستیزی و دفاع از حق، هرگز به فراموشی سپرده نشود.  

این مسئله سبب شد تا خبرگزاری ایکنا همزمان با ماه محرم امسال به موضوع مهم «گریه، کارکرد‌ها و آثار آن» بپردازد و بخش‌هایی از کتاب «فلسفه اشک» نوشته سیدعبدالله حسینی را به نظر مخاطبان خود برساند. این کتاب از سوی مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی منتشر شده است که در ادامه بخش دوازدهم با عنوان «گریه در متون دینی» را از کتاب یاد شده می‌خوانید.

در قرآن کریم از گریه خشیت و گریه حسرت سخن به میان آمده و در چند مورد به این نوع گریه اشاره شده است: درباره برگزیدگان و خاصان و مقربان درگاه الهی است؛ کسانی که خداوند به آنها نعمت داده است که وقتی آیات خداوند را می‌شنوند، به سجده افتاده و اشک می‌ریزند.

«أُولئِکَ الَّذِینَ أَنعَمَ اللّهُ عَلَیهِم مِنَ النَّبِیِّینَ مِن ذُرِّیَّهِ آدَمَ وَ مِمَّن حَمَلنا مَعَ نُوحٍ وَ مِن ذُرِّیَّهِ إِبراهِیمَ وَ إِسرائِیلَ وَ مِمَّن هَدَینا وَ اجتَبَینا إِذا تُتلی عَلَیهِم آیاتُ الرَّحمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُکِیًّا؛ آنان، پیامبرانی بودند که خداوند بر ایشان نعمت ارزانی داشت؛ از فرزندان آدم و از کسانی بودند که همراه نوح [بر کشتی]سوار کردیم و از فرزندان ابراهیم و اسرائیل و از کسانی بودند که [آنان را]هدایت نمودیم و برگزیدیم؛ [و]هرگاه آیات [خدای]رحمن بر ایشان خوانده می‌شد، سجده کنان و گریان به خاک می‌افتادند».

مورد دیگر در سوره اسرا و درباره مؤمنانی است که تحت تأثیر آیات الهی به سجده و گریه می‌افتادند: «قُل آمِنُوا بِهِ أَو لا تُؤمِنُوا إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا العِلمَ مِن قَبلِهِ إِذا یُتلی عَلَیهِم یَخِرُّونَ لِلأَذقانِ سُجَّداً * وَ یَقُولُونَ سُبحانَ رَبِّنا إِن کانَ وَعدُ رَبِّنا لَمَفعُولاً * وَ یَخِرُّونَ لِلأَذقانِ یَبکُونَ وَ یَزِیدُهُم خُشُوعاً؛ بگو به این [قرآن]ایمان بیاورید یا نیاورید [بدانید]کسانی که پیش از [نزول]آن دانش داده شده‌اند، چون این کتاب بر آنان خوانده شود، سجده کنان به روی می‌افتند و می‌گویند: منزّه است پروردگار ما، که وعده پروردگار ما به طور قطع انجام شدنی است؛ و بر زمین می‌افتند و می‌گریند و بر فروتنی آنان می‌افزاید».

مورد سوم درباره تعدادی از مؤمنان مسیحی است که تحت تأثیر سخنان پیامبر چشم‌هاشان پر از اشک شده بود و خداوند برای این کارشان بهشت را به آنها وعده داده است؛ درعین حالی که یهودیان، نکوهش شده‌اند.

«وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنزِلَ إِلَی الرَّسُولِ تَری أَعیُنَهُم تَفِیضُ مِنَ الدَّمعِ مِمّا عَرَفُوا مِنَ الحَقِّ یَقُولُونَ رَبَّنا آمَنّا فَاکتُبنا مَعَ الشّاهِدِینَ؛ و، چون آنچه را به سوی این پیامبر نازل شده، بشنوند، می‌بینی بر اثر آن حقیقتی که شناخته‌اند، اشک از چشم هایشان سرازیر می‌شود؛ می‌گویند: پروردگارا! ما ایمان آوریدیم؛ پس ما را در این زمره گواهان بنویس».

در روایات هم، گریه ندامت و گریه خشیت بزرگ شمرده شده‌اند. از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است: «مَن بَکَی عَلَی ذَنبِهِ حَتَّی تَسِیلَ دُمُوعُهُ عَلَی لِحیَتِهِ حَرَّمَ اللَّهُ دِیبَاجَه وجهِهِ عَلَی النَّارِ؛ هر کس برای گناهش گریه کند تا که اشکش بر ریشش جاری شود، خداوند نرمی چهره اش را بر آتش حرام می‌کند».

در روایتی از پیامبر اکرم نقل شده است: «البکاء من خشیه الله مفتاح الرحمه، وعلامه القبول، وباب الاجابه؛ گریه از خشیت خداوند، کلید رحمت و علامت قبول [عبادت]و باب اجابت است».

«عن أبی عبد الله علیه السلام قال: مامن شئ إلا وله کیل ووزن إلا الدموع فان القطره منها تطفئ بحاراً من نار وإذا اغرورقت العین بمائ‌ها لم یرهق وجهه قتر ولا ذله فإذا فاضت حرمه الله علی النار ولو أن باکیا بکی فی أمه لرحموا؛ امام صادق علیه السلام فرمود: [ارزش]هر چیزی به پیمانه آن است؛ مگر اشک که قطره‌ای از آن دریایی از آتش را خاموش می‌کند؛ وقتی چشمی پراشک می‌گردد، آن چهره، خواری و ذلت نمی‌بیند. وقتی اشک چشم جاری می‌شود، خداوند آتش را بر او حرام می‌کند و اگر چشمی بر امتی بگرید، مورد رحمت قرار می‌گیرند».

امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده است که فرمود: «أَتَی شَبَاباً مِنَ الأَنصَارِ فَقَالَ إِنِّی أُرِیدُ أَن أَقرَأَ عَلَیکُم فَمَن بَکَی فَلَهُ الجَنَّه فَقَرَأَ آخِرَ الزُّمَرِ وَ سِیقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلی جَهَنَّمَ زُمَراً إِلَی آخِرِ السُّورَه فَبَکَی القَومُ جَمِیعاً إِلَّا شَابّاً فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَد تَبَاکَیتُ فَمَا قَطَرَت عَینِی قَالَ إِنِّی مُعِیدٌ عَلَیکُم فَمَن تَبَاکَی فَلَهُ الجَنَّه قَالَ فَأَعَادَ عَلَیهِم فَبَکَی القَومُ وَتَبَاکَی الفَتَی فَدَخَلُوا الجَنَّه جَمِیعاً؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله جوانی از مردم مدینه را دید و فرمود: من برای شما قرآن می‌خوانم، هر کدام از شما را که گریه گرفت، پاداش او بهشت است. رسول خدا صلی الله علیه و آله آیه آخر سوره زمر را قرائت کرد: وَ سِیقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلی جَهَنَّمَ زُمَراً... همه گریه کردند؛ مگر یک جوان. وی به رسول خدا گفت: یا رسول الله صلی الله علیه و آله! من کوشش کردم که گریه کنم، اما چشم من پراشک نشد. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: من دوباره برای شما می‌خوانم؛ هر کس که خود را به شکل گریه کننده در آورد، پاداش او بهشت است. پس دوباره قرائت فرمود، همه گریه کردند و آن جوان هم خود را به شکل گریه کننده در آورد و همه مستحق دخول در بهشت شدند».

در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است: «مَا مِن شَیءٍ إِلَّا وَلَهُ کَیلٌ وَوَزنٌ إِلَّا الدُّمُوعُ فَإِنَّ القَطرَه تُطفِئُ بِحَاراً مِن نَارٍ فَإِذَا اغرَورَقَتِ العَینُ بِمَائِهَا لَم یَرهَق وَجهاً قَتَرٌ وَلَا ذِلَّه فَإِذَا فَاضَت حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَی النَّارِ وَلَو أَنَّ بَاکِیاً بَکَی فِی أُمَّه لَرُحِمُوا؛ هر چیزی اندازه و وزنی دارد، (یعنی ارزشش به تناسب اندازه و وزن آن است) مگر گریه، که یک قطره از گریه، دریایی از آتش را خاموش می‌کند. وقتی چشمی پراشک می‌گردد، صورت را غبار اندوه و ذلت نمی‌گیرد و وقتی اشکش را جاری می‌کند، خداوند آن را بر آتش حرام می‌کند. اگر کسی برای امتی گریه کند، به آن امت هم رحم می‌شود».

در روایت دیگری آمده است که امام صادق علیه السلام به ابوبصیر فرمودند: «إن خفت أمرا یکون أو حاجه ترید‌ها فابدأ بالله فمجده وأثن علیه کما هو أهله وصل علی النبی وآله وتباکی ولو مثل رأس الذباب إن أبی کان یقول [إن]أقرب ما یکون العبد من الرب وهو ساجد یبکی؛ اگر از چیزی می‌ترسیدی و یا حاجتی داشتی، پس خداوند را تمجید کن و او را حمد و ثنا بگو آن گونه که شایسته است و بعد بر محمد و آلش درود بفرست و بعد خود را به گریه بینداز حتی اگر به اندازه سر پشه‌ای گریه کنی. پدرم می‌گفت: نزدیک‌ترین حالت بنده به خدا زمانی است که در سجده است و گریه می‌کند».

در روایتی در فقه الرضا علیه السلام آمده است: «خوشابه حال بنده‌ای که سکوتش تفکر، نگاهش عبرت و کلامش ذکر باشد و خانه‌اش به اندازه او و بر لغزش هایش گریه کند و مردم از دست و زبان او در امان باشند.» البته این تأثیر‌هایی که برای گریه بیان شده است، گریه‌هایی است که در عملکرد فرد تأثیر داشته باشد و تنها اشک خالی نباشد.

از سید العابدین علی ابن الحسین علیه السلام روایت شده است: «خوف آن نیست که گریه کند و اشکش جاری گردد، مادام که تقوایی که او را از محارم الهی باز دارد، نداشته باشد؛ و گرنه چنین خوفی، خوفی کاذب است.»

انتهای پیام
captcha