امیرحسین اسدی، کارآفرین نمونه کشوری و کارشناس کسبوکار، در گفتوگو با ایکنا، درباره مهمترین توصیههای خود به کارآفرینان اظهار کرد: وقتی صحبت از کارآفرینی میشود، باید موضوع ایده و شناسایی آن طوری باشد که بتواند در جامعه، در کشور خودت و در بازار هدف، بهطور عملیاتی وارد شود. ایدهای که قابل پیادهسازی نباشد، نمیتواند مبنای کارآفرینی قرار گیرد.
وی ادامه داد: در کارآفرینی میخواهیم از ایده، پول دربیاوریم و کسبوکار راه بیندازیم. ممکن است در دانشگاه یا پژوهشکدهها هدف ما صرفاً علمافزایی و دانشافزایی باشد اما وقتی وارد فضای کسبوکار میشویم، هدف باید سودآوری و پاسخ به نیاز بازار باشد.
اسدی تأکید کرد: اگر ایدهای داریم که نمیتوانیم آن را بفروشیم، پس نمیتوانیم از آن کسب درآمد کنیم. اگر ایدهای داریم که امکان تولید ندارد، یا نمیتواند نیاز مردم را پاسخ دهد، این ایده به درد کارآفرینی نمیخورد. ایده باید قابلیت تبدیلشدن به محصول را داشته باشد.
وی درباره ویژگیهای یک ایده عملیاتی گفت: ایده عملیاتی ایدهای است که ابزار تولیدش وجود داشته باشد، مکانیزم تولید آن فراهم باشد، قوانین و مجوزهای لازم برای استفاده از آن وجود داشته باشد، بازار مشخصی برای آن تعریف شده باشد، و بتواند در یک بازه زمانی معین وارد بازار شود. همچنین این ایده باید با فرهنگ و ساختار کشور همخوانی داشته باشد، خریدار داشته باشد و خدمات پس از فروش برای آن در نظر گرفته شود.
این کارآفرین نمونه کشوری اظهار کرد: اگر هر یک از این ارکان وجود نداشته باشد، آن فناوری یا دانش وارد بازار نمیشود. در انبارها میماند، در کتابخانهها خاک میخورد و در این میان هم منابع ملی و هم منابع مالی کارآفرین هدر میرود. بنابراین ایدهای ارزش دارد که بتواند در یک زمان مشخص، در یک مکان مشخص و با شرایط مشخص وارد بازار شود و مشتری بابت آن پول پرداخت کند.
وی درباره ایده «بورس ایده» که از سوی برخی نمایندگان مجلس مطرح شده نیز گفت: موضوعاتی مثل بورس ایده این روزها زیاد مطرح میشود و حتی در نطقهای نمایندگان مجلس هم دیده میشود اما واقعیت این است که الان چتری به نام هوش مصنوعی آمده؛ شما اگر یک ایده به آن بدهید، دههزار ایده به شما میدهد. ما در کشور مشکل ایده نداریم، مشکل عمل داریم، مشکل فروش داریم، مشکل بازاریابی داریم، مشکل اجرا و مدیریت داریم.
این کارشناس حوزه کسب و کار تصریح کرد: «بورس ایده»، ایده خوبی است، ایکاش بورسِ اجرا هم داشتیم، بورس تجاریسازی، بورس فروش، بورس محاسبه قیمت تمامشده، بورس ابزار، بورس منابع مالی، بورس تأمین مالی و بورس بازار. اگر اینها هم در کنار بورس ایده باشد، خیلی عالی میشود، چون هدف نهایی، صادرات محصول و رضایت مشتری است.
اسدی ادامه داد: ایده فقط یکی از اجزای زنجیره ارزش است که نهایتاً باید به رضایت مشتری ختم شود. خیلی از کسانی که وارد این مسیر میشوند، چون زیرساخت و فرایند لازم را ندارند، سرخورده میشوند. بنابراین مهم است که سقف خواستهها و اهدافمان را در ابتدا کمی واقعگرایانهتر تعریف کنیم و از بازارهای خاص شروع کنیم، نه اینکه از اول سراغ جامعه هدف وسیعتر برویم.
وی افزود: بهعنوان یک انسان، میتوانیم سقف آرزوهای بزرگی داشته باشیم. مثلاً مرحوم دکتر روستاآزاد، رئیس دانشگاه شریف، میگفت «من دوست دارم روی ماه نماز بخوانم.» این نوع آرزوها ایرادی ندارد اما اگر این بلندپروازیها با فرآیندهای داخلی کشور همراستا نباشد، نتیجهای جز خستگی و شکست ندارد.
این کارشناس کسبوکار تأکید کرد: در حدیث داریم که انسان باید بلند فکر کند اما گامهای کوچک بردارد. اگر بلندفکری با برنامهریزی خرد همراه باشد، ارزشمند است اما اگر فقط بلندپروازی باشد و هیچ برنامه عملی برای رسیدن به آن نباشد، فقط انرژی انسان را هدر میدهد.
اسدی در ادامه با اشاره به شرایط خاص کشور در حوزه مدیریت و برنامهریزی گفت: ما در کشور، بیشتر برنامهروزی داریم تا برنامهریزی. یعنی بهجای آنکه برنامه ۱۰ ساله یا ۲۰ ساله بریزیم، مجبوریم براساس شرایط روز تصمیم بگیریم؛ چون یک روز جنگ است، یک روز صلح، یک روز تحریم. در چنین فضایی، برنامهریزیهای بلندمدت خیلی سخت میشود.
وی افزود: اما میتوانیم با یک نگاه واقعگرایانه، برنامههای چهارساله طراحی کنیم و متناسب با مزیتهای کشور، قدمبهقدم جلو برویم. اگر کسی با چنین رویکردی حرکت کند، باید گفت دمت گرم، برو تا آخرش و ادامه بده.
اسدی در پاسخ به این پرسش که مهمترین مشکل کارآفرینی در کشور چیست، گفت: در هفتهای که گذشت به چهار شهر مختلف سفر کردم. از شش یا هفت کارخانه بازدید داشتم. باورکردنی نیست، ولی از این کارخانهها، ششتای آنها اصلاً نمیدانستند که کسبوکار یعنی چه! یعنی هنوز بسیاری از کارخانهداران نمیدانند مفهوم واقعی کارآفرینی چیست.
وی اظهار کرد: مشکل فناوری داریم، درست؛ مواد اولیه بهخاطر تحریم نداریم، درست؛ بهرهوری پایین است، درست؛ قیمت تمامشده بالاست، درست؛ مزیت رقابتی نداریم، درست اما اگر بخواهم ریشه همه اینها را بگویم، باید بگویم که مشکل اصلی خود ما هستیم. اگر این را بپذیریم، بقیهاش هم قابلحل است.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام