«بانوی عمارت» سریالی بود که شاید قبل از پخش کسی این میزان استقبال را برایش متصور نبود، اما به مدد قصهای جذاب این اثر توانست در نظر مخاطبان مقبول افتد، به طوری که بازیگر اصلی آن راه چندین ساله را با این سریال یک شبه پیمود. در این راستا خبرنگار ایکنا گفتوگویی با عزیزالله حمید نژاد، کارگردان این مجموعه، داشت که در ادامه با آن همراه میشویم.شما در دوره کاریتان اثر تاریخی نداشتهاید. چه عاملی باعث شد به این عرصه وارد شوید؟دغدغه تولید اثر تاریخی همواره در من وجود داشت و هشت سال پیش طرحی را در دست داشتم، اما سیناپس آن مطابق نظرم پیش نرفت و مراحل تولید آن انجام نشد. معتقدم تاریخ این سرزمین موضوعات بسیاری جذابی در خود دارد که میتوان در قالب قصه به آن پرداخت. درباره بانوی عمارت هم باید بگویم که وقتی این اثر به من پیشنهاد شد آن را پذیرفتم، چون قصه آن را دوست داشتم. در گذشته هم آثار تاریخی دیگری به من پیشنهاد شده بود که چون علاقه خاصی به موضوعات آنها نداشتم، از پذیرفتن آن سر باز زدم.سریال «بانوی عمارت» توانست مخاطبان بسیاری را پای تلویزیون بنشاند و طیفهای گوناگونی مخاطب این اثر بودند. آیا این میزان موفقیت برایتان قابل پیشبینی بود و برای ساخت فصل دوم آن برنامهریزی خاصی دارید؟با توجه به قصهای که سریال داشت و حساسیتهایی که در اجرا به خرج میدادم، حدس میزدم این سریال با استقبال مخاطبان مواجه شود، اما تا این اندازه برایم قابل پیشبینی نبود. در ضمن هنوز برای ساخت فصل دوم این سریال تصمیم قطعی نگرفتهام. البته این پیشنهاد از جانب سیما وجود دارد، اما با توجه به مشکلاتی که در زمان ساخت «بانوی عمارت» داشتیم و حتی پس از پایان تصویربرداری با نویسنده فیلمنامه قرارداد بسته نشد و همهچیز رها شد، ادامه این روند نیازمند تأمل است. بانوی عمارت به دلیل تلاشهایی که شد سریال استانداردی برای جذب مخاطب است و نباید صرفاً به خاطر منافع شخصی و پر کردن آنتن فصل دوی آن ساخته شود. باید همه جوانب را در نظر گرفت تا سری بهتری برای مخاطب تولید شود.در سخنانتان گلهمندی آشکار است. آیا این دلخوری بابت ممیزیهایی است که روی اثر انجام شده است یا امکانات اولیه؟با وجود اینکه در بخشهایی از سریال ممیزی اعمال شد، اما به مجموعه آسیب نرساند، بلکه عوامل مختلفی در نارضایتی دخیل هستند؛ از جمله مسائل سختافزاری و مدیریتی. در این میان مسائل اقتصادی هم بخشی از مشکلات است و با وجود اینکه سریال حدود شش ماه است تصویربرداری شده و کاملاً تمام شده است، اما هنوز با بسیاری از عوامل تسویهحساب نشده و بهتر است این مسائل تلخ را بیشتر باز نکنم.
یکی از آسیبهای رایج در آثار تاریخی تلویزیون، برداشتهای سیاسی از تاریخ معاصر است. به همین جهت بسیاری از آثار با استقبال مخاطب مواجه نمیشود، اما در «بانوی عمارت» شما از سیاسیکاری پرهیز و قصهای کاملاً مجزا از سیاست را روایت کردید. لطفاً درباره این نگرش برای ما توضیح دهید.
در نگارش فیلمنامه سعی شد داستان در بخشهایی به سمت مشروطهخواهی متمایل شود، اما بههیچوجه زیر بار این موضوع نرفتم و تأکید داشتم که قصه کاملاً عاری از مسائل سیاسی باشد، زیرا مخاطبان واقعاً سیاستزده شدهاند. به همین جهت با خلاصه داستانی که برای فصل دو این مجموعه آماده شده بود و داستان را به سمتوسوی مسائل سیاسی برده بود موافق نبودم. استفاده ابزاری از اثری نمایشی برای رسیدن به یک خواسته سیاسی یکی از آسیبهای جدی این قبیل تولیدات است، زیرا دانش مخاطبان را نادیده میگیرد و این مسئله بههیچوجه برای تماشاگر تلویزیون خوشایند نیست. برای همین به آن واکنش نشان میدهد. همانگونه که گفتم تلاش کردم فقط داستان خودم را بیان کنم.
بازیگرانی که در «بانوی عمارت» ایفای نقش کردند کاملاً مناسب نقششان بودند. در این میان حسام منظور نقطه عطف این اثر بود که بازی زیبا و خیرهکنندهای داشت. آیا او انتخاب اول شما برای این نقش بود یا انتخاب دیگری هم داشتید؟
حسام منظور انتخاب اولم برای نقش شازده نبود. او یکی از کسانی بود که به من معرفی شد. در ضمن من بازیهای او را در تئاتر ندیده بودم، اما همین اندازه میدانستم که در تئاتر کارنامه خوبی دارد. بههرحال جدا از بازی، معیارهای فیزیکی نیز برایم مهم بود که حسام منظور با آن ویژگیها همخوان بود. البته دیگر بازیگران هم به خوبی از عهده نقششان برآمدند، چون برایم بازی خوب و درخشان در اولویت بود، اما، چون نقش حسام منظور درگیریهای زیادی در درام قصه داشت بیش از دیگران دیده شد.
در کنار شخصیت مثبت، نقش منفی این اثر هم کاملاً حسابشده و مقبول بود. انتخاب صالح میرزا آقایی به باورپذیری این نقش کمک بیشتری کرد. در این مجموعه شاهدیم که نقش منفی خود قربانی است. درباره این موضوع برایمان توضیح دهید.
من هم شخصیت جهانگیر را دوست داشتم، زیرا شخصیت آن لایههای مختلفی داشت و همین مسئله اولاً کمک کرد تا شخصیت غیرقابل پیشبینی شود و تماشاگر آن را باور کند و این مسئله به شخصیتهای مثبت هم کمک کرد تا بهتر دیده شوند، زیرا برای موفقیت یک سریال تلویزیونی نقشهای مثبت و منفی قادرند یکدیگر را تکمیل کنند.
اگر قرار باشد این سریال فصل دوم داشته باشد، حتماً باید با سرمایه بهتری جلوی دوربین رود، چون در بخشهایی از مجموعه خالی بودن صحنه کاملاً عیان بود. آیا برای این موضوع تدبیری اندیشیدهاید؟
بله، چون در بخشهایی از سریال ما هیچگونه بودجهای در اختیارمان نبود تا ساختوساز کنیم، برای همین ناچار شدیم از لوکیشنهای واقعی استفاده کنیم. بخش اصلی این سریال در عمارت طباطباییهای کاشان تصویربرداری شد. همچنین بخشهای فرعی بسیاری هم وجود داشت که آنها نیز در مکانهای مختلف تصویربرداری شد.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام