به گزارش ایکنا؛ پنجمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «پژوهشهای عقلی نوین» به صاحبامتیازی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی (پژوهشکده اسلام تمدنی) و مدیرمسئولی سیدعباس صالحی منتشر شد.
عناوین مقالاتی که در این شماره انتشار یافته بدین قرار است: «مقایسه فرونسیس در اندیشههای هایدگر و ملاصدرا»، «تفکر سیستمی حکمت متعالیه در شناخت محیط زیست (مطالعهی موردی: زمین)»، «تأثیر عوامل غیر معرفتی بر معرفت در فلسفه فارابی»، «تأمّلاتی در زوج مفاهیم «اصیل» و «اعتباری» در راستای مباحث وجود و ماهیت»، «بررسی و تبیین نقش زبان در بازنمود واقعیت و برآیندهای معرفتشناختی آن از دیدگاه ملاصدرا»، «بازخوانی اخلاقیِ مسئله گوشتخواری در عرفان اسلامی».
تفکر سیستمی حکمت متعالیه
در آغاز مقاله «تفکر سیستمی حکمت متعالیه در شناخت محیط زیست (مطالعهی موردی: زمین)» آمده است: «از قرن بیستم تفکر سیستمی به عنوان یک تفکر کلنگر و کارآمد در مطالعهی سیستمهای پیچیده با تأکید بر درک اصول مهمی، چون «همبستگی و تعامل بین اجزا»، «هدفمندی» و «تکاملپذیری» در سیستم مورد توجه اندیشمندان قرار گرفت. در این میان آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته است تبیین فلسفی این نوع از تفکر میباشد. مقالهی حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی تفکر سیستمی در حکمت متعالیه ـ به عنوان یک نظام جامع فلسفی توحیدمحورـ و بازتاب آن در شناخت محیط زیست بهویژه زمین ـ خاستگاه تکون و تکامل موجودات ـ صورت گرفته است. بررسی اصول هستیشناسی حکمت متعالیه، چون اصالت وجود، تشکیک وجود، وحدت وجود، وجود ربطی و حرکت جوهری نشان از آن دارد که نگاه ملاصدرا به پدیدههای طبیعی، چون زمین بر اساس تفکر سیستمی است و اصول اساسی این تفکر و مزایای آن در آن وجود دارد. در چنین رویکردی هستی یک کل با اجزای به همپیوسته است و زمین به عنوان جزئی مهم از این سیستم جامع به صورت یک سیستم یکپارچه و هدفمند، در سیری استکمالی به سوی منبعی قدسی در حرکت است. بیشک این نوع از تفکر، طبیعتشناسی نوینی را فراروی دستاندرکاران محیط زیست قرار میدهد.».
تأثیر عوامل غیر معرفتی بر معرفت در فلسفه فارابی
در چکیده مقاله «تأثیر عوامل غیر معرفتی بر معرفت در فلسفه فارابی» مهدی عباسزاده چنین آمده است: «بحث از عوامل غیرمعرفتی مؤثر بر معرفت، از مباحث جدید معرفتشناسی است. این عوامل، اموری هستند که با وجود اینکه نظری، شناختی و معرفتی به شمار نمیآیند، اما در شکلگیری و گسترش یا در فروپاشی و فروکاهش برخی از معارف انسانی مؤثراند. در مشائیان مسلمان، التزام به عقلگرایی باعث شده است توجه به این عوامل قدری کمرنگ شود، اما در این میان، فارابی دارای وضعیتی خاص است. او در آثار و رسالههای خویش تا حدی به این عوامل توجه داشته، لیکن اگر فصوص الحکم را نیز بدانها بیافزاییم و آن را جزء آثار فارابی بدانیم، این مبحث در کانون توجه او قرار خواهد گرفت، چه او در این رساله طرحی از معرفت شهودی پایهریزی میکند که مستقیماً تحت تأثیر عوامل غیرمعرفتی و به ویژه اعمال فردی انسان است. مدعای نوشتار حاضر این است که در فلسفة فارابی، اجتماع انسانی و نیز افعال و کنشهای فردی به مثابه عوامل غیرمعرفتی بر معرفت انسان مؤثراند و با توجه به نسبت وثیق عمل و نظر، این تأثیرگذاری طی فرآیندی انجام میگیرد که دارای پنج ویژگی اساسی است.»
تأمّلاتی در زوج مفاهیم «اصیل» و «اعتباری»
در طلیعه مقاله «تأمّلاتی در زوج مفاهیم «اصیل» و «اعتباری» در راستای مباحث وجود و ماهیت» آمده است: «مسئله اصالت وجود یا ماهیت، همانند سایر مسائل فلسفی، بر مبادی تصوّری ویژهای ابتنا دارد. در نگاه اوّل، مبادی تصوّری این مسئله عبارتند از: «وجود»، «ماهیت»، «اصیل» و «اعتباری». مقاله پیش رو عهدهدار بحث در باب دو مفهوم اخیر است. در ابتدا به روش توصیفی و تاریخ فلسفهای، تتبّع فراوانی در آثار پیشینیان انجام گرفت، امّا به جز سهروردی، صرفاً در آثار برخی متفکّران متأخّر، اشارات آگاهانهای در باب ویژگیهای مفاهیم اصیل و اعتباری یافت شد. بنابر منطوق سخنان فیلسوفان، «اصیل» به معانی محقّق در خارج، قابل اشارۀ حسّی، منشأ آثار، اثر پذیر، مجعول بالذّات، موجود بالذّات و ... است. از آنجا که مفاهیم «اصیل» و «اعتباری» هماره متمّم یکدیگر به کار رفتهاند، با لحاظ اطلاقات «اصیل»، معانی گوناگون مفهوم «اعتباری» نیز قابل فهم خواهند بود. از مجموع سخنان صدراپژوهان و منتقدان ایشان چنین استنباط میشود که هر یک از مفاهیم «اصیل» و «اعتباری»، حائز سه معنای عام، خاص و أخص است. برای دستیابی به این معانی، تمرکز بر سه شرط «تحقّق خارجی»، «منشئیت آثار» و «مجعولیت بالذّات» اهمّیت فراوان دارد؛ علاوه بر آن، بایستی تمایز مفاهیم «بالتّبع» با «بالعرض» و تقابل آنها با «بالذّات» را نیز لحاظ نمود.»
نقش زبان در برآیندهای معرفتشناختی از دیدگاه ملاصدرا
در چکیده مقاله «بررسی و تبیین نقش زبان در بازنمود واقعیت و برآیندهای معرفتشناختی آن از دیدگاه ملاصدرا» که در این شماره منتشر شده میخوانیم: «از جمله پرسشهای اساسی در موضوع رابطه زبان و واقعیت، پرسش از نقش زبان و میزان تاثیرگذاری آن در توصیف عالم واقع بر اساس رابطه شناخت و واقعیت است. در تبیین نقش مداخلهگرانه زبان در توصیف واقعیت، دو رویکرد کلی وجود دارد. در رویکردهای سنتی بر اساس رئالیسم خام، زبان هیچگونه دخالتی در بازنمایی واقعیت ندارد و تنها ابزار بیان واقعیت است در حالیکه در رویکردهای جدید با توجه به تفاعل ذهن و عین، بر نقش مداخلهگرانه زبان در توصیف واقعیت تاکید میشود. در این مقاله ضمن مرور اجمالی بر رویکردهای رایج تلاش خواهد شد تا دیدگاه ملاصدرا در خصوص پرسش یاد شده، مورد بررسی قرار گیرد. دستاورد این پژوهش نشان خواهد داد که نظریه ملاصدرا در خصوص نقش خلاق نفس در ظهور صورتهای حسی و خیالی میتواند مبنای قابل توجهی در تبیین نقش زبان در بازنمایی واقعیت ایفا کند. علاوه بر این تبیین حکایتهای مختلف زبان از واقعیت واحد، ذاتی بودن معنا و نیز ذاتی بودن صدق برای زبان از مهمترین برآیندهای نظریه ملاصدرا است.»
انتهای پیام