آیتالله محسن غرویان، استاد برجسته حوزه علمیه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، به بیان نکاتی در باب زمینهها و جوانب گسترش فعالیتهای تکفیری و شکلگیری گروه داعش و پاسخ به چند پرسش در این زمینه پرداخت که در ادامه این گفتوگو را میخوانید.
ایکنا: جناب استاد! تحلیل شما از زمینه و عوامل پیدایش و رشد و گسترش دامنه فعالیتهای تکفیری و شکلگیری گروهی نظیر داعش چیست؟
در این زمینه چند مسئله مؤثر است. یک نکته در پیدایش تفکرات افراطی گروهی مثل داعش این است که در میان تفکر اهل سنت چه از حیث مباحث کلامی و چه از حیث مباحث اصولی و فقهی توجه به منبعیت عقل و عقلانیت بسیار کم است یا اصلاً وجود ندارد. به نظر من خود این بیتوجهی و بیاعتبار کردن عقل و عقلانیت در فقه و اصول و کلام اهل سنت، منشأ بسیاری از این انحرافات کلامی، فکری و فلسفی و همچنین انحرافات در اصول و فقه شده است.
این چیزی است که در شیعه مطرح نیست. تشیع بهای عظیمی به منبعیت عقل در مباحث فلسفی، کلامی و اصولی داده است و در فقه هم یکی از منابع چهارگانه ما عقل است. اگر ما از عقل فاصله بگیریم، دچار همین افراط و تفریطها خواهیم شد.
نکته دوم تجمد بر ظواهر دینی و ظواهر آیات و روایات است. تجمد به معنای جمود است؛ یعنی این که ما در معارف دینی صرفاً بر ظواهر الفاظ و کلمات تعصب به خرج بدهیم و جمود کنیم و به تأویل و تفسیر آنها نپردازیم. این عامل هم در پیدایش این تفکرات افراطی همانند داعش و وهابیت به نوعی منشأ شده و میشود.
نکته سوم هم عدم توجه به مقتضیات زمان و مکان و مصالح بالفعل جوامع اسلامی است. این یعنی حساسیت و تعصب بر سر مسائل و مطالبی که الان در شرایط فعلی اولویت ندارند و این که ما حساسیتهای دینی و مذهبی خودمان را بر آنها متمرکز کنیم. افراطیون به مسائل غیرمهم و غیرحساس میپردازند و روی آنها تمرکز میکنند و براساس همان توهمات و تصورات دسته چندم و غیرمهم تعیین خط و مرز دشمنشناسی خاصی تولید میکنند و کسانی را دشمن محسوب میکنند و بعد رفتارهای بسیار تند و خشن نسبت به آنها انجام میدهند. از دیدگاه من این چند نکته در شناخت منشأ و مبدأ این تفکرات افراطی بسیار مهم است.
ایکنا: بر اساس آن چه در مورد این گروههای افراطی گفته میشود، افرادی که به این گروهها جذب میشوند در برخی جلسات شرکت میکنند تا بعضی آموزشهای دینی و مذهبی را ببینید و گفته میشود که اینها پس از چند جلسه خود را بینیاز از این آموزشها میبینند. همچنین ما شاهد هستیم که سرکردههای این گروهها حتی علمای اهل سنت را هم نفی و حتی گاه تکفیر میکنند و برای خود تلقی نوعی اجتهاد دارند. در این مورد شما چه ارزیابیای از این روش اجتهادی دارید که سرکردههای این گروهها دارند؟
انسان یک موجود بسیار پیچیدهایست و قدرتطلبی، شهرت، اقتدار ... در او وجود دارد. به هر حال، ایجاد رعب و وحشت در مردمان دیگر، ریشه روانشناختی این قضیه و این جریانات است.
من الان در مورد داعش و رهبران اینها که مطالعهای میکنم و مطالبی میخوانم و میبینم، آن چه مشهود است این است که یک عنصر قدرتطلبی در اینها وجود دارد و اینها به دنبال قدرت و شهرت و به دست آوردن ریاست هستند. آن وقت این هوا و هوس قدرتطلبی را میآیند در پوشش دین و دینداری تفسیر و توجیه میکنند، اما هدف اصلی رسیدن به آن به اصطلاح خودشان خلافت و رسیدن به آن قدرت و اقتدار سیاسی است و میخواهند به ریاست برسند.
این هم نکتهایست که باید توجه کنیم و آن جلساتی را که میفرمائید دارند، آنها پوششی برای آن عنصر قدرتطلبی است که در نفس آنها وجود دارد.
ایکنا: تربیت دینیای که این افراد داشتهاند و انگیزههای دینیشان را به نظر شما چقدر باید به حساب آورد؟ چون بالاخره اینها انگیزههای دینی هم در این کارهای خود دارند.
خب، بله، دین همیشه میتواند مورد سوءاستفاده قرار بگیرد؛ کما این که اینها از شعارهای دینی، پوششهای دینی و از آن رگ مذهبیای که در افراد وجود دارد استفاده میکنند و جوانان را میگیرند و با احساسات دینی آنها را شستوشوی مغزی میدهند و از مفاهیم دینی استفاده میکنند و جوانها را تحت تأثیر افکار و اندیشههای افراطی خودشان قرار میدهند و خب میبینیم که آنها هم برای رفتن به بهشت و رسیدن به حور العین میآیند و این کارها را میکنند.
ایکنا: با وجود این که ما میبینیم که برخی جریانهای فکری در همین جهان اهل سنت هستند که در عین حال که ریشههای مشترکی با این گروههای افراطی دارند اما یک جریان متفکر و روشنفکر محسوب میشوند. آیا با این وجود به نظر شما مشکل همچنان همان مشکل عقلانیت در جهان اهل سنت است؟
بله. هم آن روشنفکری دینی و هم این دوری از عقل و عقلانیت دارای مراتب است و به اصطلاح مقول به تشکیک است؛ یعنی در گروههای مختلف مراتب مختلفی دارد. خود محمد بن عبدالوهاب که از رهبران وهابیت است و ابن تیمیه و این دست افراد با هم قرابتها و تفاوتهایی دارند.
ایکنا: به نظر شما چه اقدامی در مقابله با این جریانات باید انجام شود؟
الان این حرکتهایی که داعش انجام میدهد حرکات واقعاً غمانگیز، وحشتناک و خشونتهای بسیار بسیار ناپسندی است که به نام دین دارند انجام میدهند و فکر نمیکنم خدشهای بر اسلام در طول تاریخ اسلام بالاتر از خدشهای باشد که این داعش الان دارد به نام پیامبر(ص) و به نام اسلام و قرآن انجام میدهد. این ضربهای که اینها به حیثیت اسلام و مسلمین در جهان زدهاند، واقعاً بنیانکن است و باید علمای اسلام و مراکز دینی، چه شیعه و چه سنی، آدمهای فهمیده و عاقل جلوی اینها را بگیرند والا چهرهای که اینها از اسلام در دنیا دارند به دست میدهند، جز تنفر از دین و اسلام و قرآن ایجاد نمیکند؛ یعنی واقعاً چهره اسلام را با این جنایتهایی که دارند میکنند، ملکوک و زشت کردهاند.
همین امروز ما جلسهای داشتیم و دوستان از آلمان آمده بودند و یکی از آقایان اساتید گفتند که خود اوباما عکس سر بریدنهای داعش را در سایت شخصی خود قرار داده است و به جهانیان میخواهد بگوید که اسلام یعنی این و مسلمانان اینها هستند. اینها در تبلیغات خودشان میگویند که بن لادن، ابوبکر بغدادی، مسلمانها همینها هستند و برجهای دوقلوی آمریکا را همینها زدند، انفجارات و اعمال خشونتآمیز و تروریسیتی که مسلمانها انجام میدهند همینها هستند و با این روش آن چهره تروریستیای را که میخواهد از مسلمانان در دنیا ترسیم کند، به راحتی ترسیم میشود.
ما باید از کشور خودمان بیرون برویم و بعد ببینیم که در سایتها و بوقهای تبلیغاتی آنها چه سوءاستفادههایی از این جنایات داعش دارد انجام میشود و تمام اینها به نام مسلمانان و اسلام دارد به دنیا معرفی میشود. لذا باید علما مردم را آگاه کنند و البته در کنار بحثهای روشنگری و تبیین و مسائل علمی و فکری، باید از قدرت سیاسی و قدرت نظامی هم برای نابودی داعش استفاده شود.