کربلا... پای پیاده... اربعین...
کد خبر: 3458617
تاریخ انتشار : ۰۹ آذر ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۴

کربلا... پای پیاده... اربعین...

گروه اندیشه: جسم و جانم با حرم گشته عجین/ حال و روزم با غمت گشته غمین/ این سه جمله خواب شب‌های من است/ کربلا، پای پیاده، اربعین.

پاها ورم کرده است و دهان از شدت عطش خشکیده است اما هنوز راه زیادی تا مقصد مانده است. نگاهی به اطراف که بیندازی در می‌یابی که تنها نیستی و انسان‌های دیگری چون تو نیز به عشق پابوسی سالار همه آزاده‌های دنیا قدم در مسیر زیارت گذاشته‌اند.

مثل سپاه حسین(ع) که در میان آنها از غلام سیاه تا حر و زهیر گرفته و از حبیب مظاهر آن مرد سپید مو که سال‌هاست پا در رکاب اهل بیت(ع) بوده تا علی اکبر(ع) حضور دارد، این جا نیز از همه قشر آدم می‌بینی.

و چه شهری است کربلا که اینهمه انسان دلداده دارد. مگر این آدم‌ها از کربلا و حضرت حسین(ع) چه دیده‌اند که این‌گونه عاشقانه حاضرند بی‌توجه به سختی‌های مسیر پیاده به زیارت آن ضریح مقدس شش گوشه بروند.

اگر از آن رنگین پوست آفریقایی که کربلا آمده بپرسیم بی شک خواهد گفت اینکه امام حسین(ع) غلام سیاهی را در میان یاران خود پذیرفت یعنی این مرد بزرگ برایش رنگ و نژاد اهمیتی ندارد و این خُلق فرزند فاطمه(س) مرا شیفته خود کرده است.

جوانی را می‌بینی که چشمانش خیس از اشک است یاد حدیث پیامبر(ص) می‌افتی که فرمود خداوند هیچ کس را به اندازه جوانی که توبه می‌کند دوست ندارد. از او اگر سؤال کنی تو چرا آمده‌ای جواب خواهد داد حسین(ع) توبه حر و زهیر را پذیرفت و آنان را همراه خویش ساخت منم آمده‌ام تا شاید حسین(ع) مرا نیز بپذیرد.

می‌خواهم به او بگویم مولا جان هر چند خطا کردم اما من همانم که در محرمت سیاه پوشیدم. شب‌ها تا نیمه شب برای مظلومیت تو عزاداری کردم و تا صبح ظرف‌ها و استکان‌های جلسه روضه‌ات را با عشق شستم. آیا این خادمت را می‌پذیری.

آن زن را ببین که چادر بر سر با کودکی در آغوش و یا با کالسکه‌ای که نوزادی در درون آن آرام خوابیده مسیر طی می‌کند.کسی از او می‌پرسد بانو با این فرزند کوچک سخت نیست؟ و زن آهی می‌کشد و می‌گوید در رکاب حسین(ع) زن و مرد معنا ندارد. مگر در میان اسیران صحرای کربلا زن و فرزند خردسال وجود نداشت.

اینجا نمایشگاهی از زیبایی‌هاست. انسانیت موج می‌زند، یک عراقی تلاش می‌کند زائر امام را شبی به خانه‌اش مهمان کند. دارایی چندانی ندارد اما هر چه دارد را نذر آنانی کرده که با پایی خسته و قلبی پر امید قدم در مسیر دوست گذاشته‌اند.

افرادی که پیاده به زیارت سالار شهیدان می‌آیند از جهتی با هم غریبه‌اند چون نسبت خویش، قومی، خونی با هم ندارند اما عشق مولا چون رشته‌ای محکم آنان را به هم متصل کرده وچه زیبا شاعر می‌گوید عشق در جان و نسب در پیکر است/ رشته عشق از نسب محکم‌تر است.

 و اربعین یعنی 40 روز بعد از عاشورا همه به کربلا می‌رسند تا تجدید عهدی کنند با مولا و مقتدایی است که هر کس به دنبال زیبایی‌های عالم است باید آن را در راه و منش و مسیر او جست‌وجو کند. مسیر سالار شهیدان ما را زودتر به مقصدی می‌رساند که عارفان صد ساله طی کردند.

 حکیمه بهمن‌زاده/ خراسان جنوبی

captcha