به گزارش
خبرگزاري بينالمللي قرآن(ايكنا) از اردبيل، ملاک حشر، داشتن فهم و شعور است و به استناد قرآن جانوران نیز از این نعمت برخوردار بوده و آيات متعددي از قرآن كريم به وجود شعور در جانوران دلالت دارند. هرچند سطح فهم و شعور جانوران با انسان مساوی نیست، اما همان مقدار شعور و درک و داشتن اختیار، سبب میشود که آنها نيز دارای تکلیف باشد و بر اساس همین تکلیف، تسبیح حق میگویند و نماز میگزارند. بنابراين آفرینش جانوران بيهوده و عبث نبوده، بلكه هدف از آفرينش آنها، حشر بهسوی خداوند متعال است. اگر بنا باشد با مردن يك جانور، همه مراتب کمالی و درک معارفیاش که مربوط به روح است نابود گردد، پس آفرینش او عبث و بیهوده میبود، اما توجه به کلام خداوند «ثُم الی رَبهم یُحشَرُون» ما را به این نکته رهنمون میکند که جانوران نیز مانند انسانها دارای روحی فناناپذیرند و بسوی خداوند محشور خواهند شد.
آيه قرآني «وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ يَطِيرُ بِجَنَاحَيْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُكُم مَّا فَرَّطْنَا فِي الكِتَابِ مِن شَيْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ يُحْشَرُونَ*»
«هيچ جنبندهاى در روى زمين نيست و هيچ پرندهاى با بالهاى خود در هوا نمىپَرد مگر آنكه چون شما امتهايى هستند، ما در اين كتاب هيچ چيزى را فروگذار نكردهايم و سپس همه را در نزد پروردگارشان گرد مىآورند*» سوره مباركه انعام، آيه 38.
واژگان:
الدابه: «دابه هر جنبندهاى را كه بر روى زمين بجنبد گويند و در قرآن كريم، به تمام جنبدهها اعم از انسان و حيوانات اطلاق شده است و هرگاه در برابر انسان آمده مثل آيه فوق به معناى حيوانات است»(6).
امت: جماعتى را مىگويند كه در هدفى يگانه اشتراك داشته باشند. حشر نيز به معناى كوچ دادن جمعى از جايى به جاى ديگر است»(7).
همگي جانوران طايفهاي مانند شما نوع بشرند
تفسير الميزان در شرح آيه:
«دابَّه» یعنی هر جانوري که در زمین میجنبد و «طائر» پرنده در هوا را گویند و «امت» گروهی از مردم هستند که در هدف واحد اشتراک دارند، مثلا دین یا سنت یکسان و یا وحدت زمان و مکان آنان را مجتمع ساخته است و آیه شریفه میفرماید: «همه جنبندگان زمینی یا پرندگان آسمانی همه امتهایی مانند شما هستند»، یعنی مقاصد و غایات معین و واحدی دارند و در مقاصدی مانند رزق، جفتگیری، تهیه مسکن و چگونگی زندگی با هم مشابهت داشته و نیز مانند انسان دارای آراء و عقاید اجتماعی و فردی هستند که اجتماعشان بر اساس آنها بنا شده است.
اما در این آیه جهت اشتراک دیگری نیز ذکر شده و آن مسأله بازگشت به سوی خداست، چون حشر یعنی بازگشت و اجتماع مردم به سوی خداوند بوسیله برانگیختن و از جای کندن و به سوی کاری بسیح دادن و ملاک در حشر انسان زندگی ارادی و شعوری است که انسان میتواند راه سعادت یا شقاوت را به میل خود اختیار کند.
در حیوانات نیز همین شعور، منتهی به نحوی نازلتر وجود دارد و اینکه خداوند انسانها و حیوانات را برای جزا دادن در قیامت محشور میکند، دال برتساوی آنها با انسان در شعور و اراده نیست. ولیکن مرجع در حسابرسی همه آنها یکی است و آن صواب دادن به نیکان و انتقام گرفتن از ستمکاران میباشد و نیکوکاری و ستم در حیوانات هم جریان دارد و حشر دائر مدار همین امر است.
اما اینکه فرمود: «ما فرطنا فی الکتاب ... »، یعنی کتاب تکوین و آفرینش و لوح محفوظ کامل و تمام است و از هیچ چیز در آن فرو گذار نشده است و یا آنکه قرآن کریم که کتاب الهی است کامل و تمام است و در آن بیان همه چیز آمده است «و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شیء» «ما کتاب را در حالی بر تو نازل کردیم که بیان کننده هر حقیقتی است».
بررسي مسئله حشر جانوران در روز قيامت
با بررسی آیات قرآنی و روایات ائمه معصومین(ع) میتوان گفت جانوران همانند انسانها پس از مرگ محشور خواهند شد و در روز قیامت در حد آگاهی خويش حسابرسی میشوند. يكي از دلايل اين مسئله همان آيه 38 سوره انعام ميباشد. و یا در آیه شماره 5 سوره مبارکه تکویر به صراحت از حشر جانوران سخن به میان میآید: «و إذا الوحوشُ حُشِرَت»«و در آن هنگام كه وحوش جمع شوند».
همانطورکه میبینیم حیوانات در محشور شدن با انسانها مشترکند. اما باید دید ملاک حشر انسان چیست تا بتوانیم به ملاک حشر حیوانات دست یابیم. بايد گفت اصلیترین ملاک حشر انسان داشتن شعور و فطرت است که به کمک دعوت انبیاء راه مشروعی از اعتقاد و عمل را بهسوی انسان باز میکند. در قرآن آياتي وجود دارد كه شعور جانوران را با استناد بدانها ميتوان اثبات نمود كه از آن جمله ميتوان به آيه 16 سوره نمل، مكالمه سليمان نبي(ع) با هدهد يا آيه 41 سوره نور، كه آمده است:
«أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّـهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلَاتَهُ وَتَسْبِيحَهُ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ» «مگر نمیبینی که هرکس در آسمانها و زمین است، تا پرندگانی که در آسمان پر میگشایند، خداوند را تسبیح میکنند و همه آنها به تسبیح و نماز خود آگاهند و خداوند به هرچه میکنند، آگاه است».
این بخش آیه، پاسخ به توهمی است که برخی مطرح کردهاند که تمام کارهای جانوران غریزی است. از آنچه میکنند، خبر ندارند و همه رفتارشان بدون ادراک و علم است. آیه تصریح دارد که آنها به تسبیح و نماز خود علم دارند و چون علم دارند، کارشان غریزی نیست (يعني همه كارشان جنبه غريزي ندارد).
در زمينه حشر جانوران رواياتي از ائمه معصومين(ع) نيز ذكر شده است:
امام صادق(ع) از آباء گرامیشان نقل میکنند: «روزی پیامبر اکرم(ص) شتری را دید در حالیکه بار سنگینی بر دوشش قرار داشت و او را بسته بودند. پرسید صاحبش کجاست؟ خود را براي(پاسخگويي) شكايت فردا(روز قيامت) آماده كند(3).
منظور اين حديث آن است كه شتر بخاطر آزار و اذيتي كه صاحبش در حق او روا داشته است، فرداي قيامت در پيشگاه خداوند متعال شكايت خواهد نمود.
همچنين از پیامبر گرامی اسلام(ص) روایتی نقل شده که در قیامت برخی حیوانات شکایت میکنند که خدایا فلانی در حق من ظلم کرد. مرا بیجهت کُشت و سودی از من نبرد و نگذاشت از حشرات زمین تغذیه کنم(4).
و در حديث ديگري از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است كه فرمودند: «به حيوانات قرباني(حيواناتي كه در راه خداوند ذبح ميشوند) نيكي و احسان كنيد، زيرا آنها وسيله عبور شما از صراط هستند»(8).
و هم چنين روايات ديگري وجود دارند كه حكايت از رستاخيز حيوانات ميكنند، بهطوري كه هر حيواني كه مورد ستم و ظلم واقع شده باشد، چه از جانب صاحبش و يا از طرف حيوانات ديگر، در قيامت به حقوق او رسيدگي ميشود، كه در ذيل آيه شريفه سوره انعام، حديثي از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است كه از مفسرين هم آن را نقل كردهاند كه فرمودهاند: «خداوند تمام اين جنبندگان را روز قيامت برميانگيزاند و قصاص بعضي را از بعضي ميگيرد، حتي قصاص حيواني كه شاخ نداشته و ديگري بيجهت به او شاخ زده است از او خواهد گرفت»(9).
امّا در پاسخ به اين سوال كه چه حيواناتي به بهشت ميروند؟ اينكه بعد از قيامت عاقبت كار جانوران به كجا ميرسد، آيا به بهشت ميروند؟ يا به جهنم يا نابود ميشوند؟ و در قيامت فقط براي احقاق حق محشور ميشوند، در اينباره دليل روشني از آيات و احاديث معتبر در دسترس نيست و بايد گفت و الله العالم. بر فرض صحة اسناد اين روايات و اعتبار آنها، در مييابيم كه بعضي از حيوانات كه عمل ويژهاي در راه خدا از آنها سرزده و يا توسط صاحب خود، در راه خدا بكار گرفته شدهاند وارد بهشت ميشوند نه همه حيوانات، بطور مثال در حديثي از پيامبر اكرم(ص) آمده است:
«اَنّ خيول الغزاة في الدنيا خيو لهم في الجَنَّة»«اسبان عرصة جنگ(جنگهايي كه براي اعتلاي اسلام بوده است) اسبان بهشت خواهند بود»(10).
علامه طباطبايي در پاسخ به مسئله اختيار در جانوران در تفسير الميزان اشاره نمودهاند كه: «جانوران نیز مانند آدمیان تا اندازهای از موهبت اختیار بهره دارند. البته نه به آن قوت و شدتی كه در انسانهاست. شاهد مدعا اينكه دربرخی از موارد میبینیم حیوان بهملاحظه نهی صاحبش و از ترس شكنجهاش یا بخاطر تربیتی كه یافته از انجام عملی خودداری میكند. یا در مواردی كه عمل مقرون با موانع است، حركاتی نشان میدهد كه حاكی از مردد بودن حیوان در انجام آن كار است. اینها همه دلیلی است بر اینكه در نفوس حیوانات هم حقیقتی به نام اختیار و استعداد حكم كردن به سزاوار و غیر سزاوار وجود دارد.
چرا صحیح نباشد احتمال دهیم كه حق تعالی حد متوسط از همان اختیار ضعیف را ملاك تكالیف مخصوصی قراردهد كه مناسب با افق فهم آنان باشد و ما از آن اطلاعی نداشته باشیم؟ یا اینکه از راه دیگری با آنها معامله مختار بودن بكند و ما به آن معرفت نداشته باشیم و خلاصه راهی باشد كه از آن راه پاداش دادن به حیوان مطیع و مواخذه و انتقام از حیوان سركش صحیح باشد و جز حق تعالی كسی را بر آن راه آگاهی نباشد(5).
جمعبندي مطالب فوق نشاندهنده اين موضوعات است كه:
1) جانوران اهل تسبيح و نمازند و اين تسبيح و نمازگزاري، آگاهانه است.
2) جانوران از ادراك حسي و ادراك عقلي و توان درك معارف عقلي برخوردارند و تعليم و تربيت ميپذيرند، چنانكه سگ شكاري، در سايه تعليم و تربيت، در حاليكه گرسنه است، گوشت شكار را بي هيچ چشم داشتي به دندان ميكشد و به شكارچي تحويل ميدهد و اگر قرار بود بر اساس غريزه كار كند، بايد شكار را ميخورد، اما او امانتداري و عدم خيانت در امانت را آموخته، طبق آن عمل مي كند. به عبارت ديگر، او خوب و بد را ادراك كرده، ميداند خيانت در امانت، ستم در حق مربي و صاحبش ميباشد و بهسوي خوبي گرايش نشان داده است.
3) جانوران، ادراك و گرايشهايي دارند و به وسيله اين ادراكات، براي خود جلب منفعت و دفع ضرر ميكنند و با اراده خود به سمت آنچه براي خود خير ميپندارند، ميروند. رفتار حيوانات در مواقع شكار، خطر، جفتگيري و زندگي اجتماعي، نشانه ادراك و هدفمندي و رفتار بر اساس اراده و براي جلب منفعت و دفع ضرر است كه زيستشناسان به برخي از اسرار آن پي بردهاند.
4) هر موجودي كه ادراك خوب و بد دارد، يقيناً عدالت و ظلم را نيز تشخيص ميدهد. زيرا از مصاديق بارز خير و شر، عدل و ظلم است و شناخت خير و شر و عدل و ظلم، مقدمه رفتار است.
5) جانوران، شعور و اختيار دارند، البته سطح شعور و اختيار آنان به سطح انسان نميرسد اما همان مقدار شعور، ادراك، اختيار و اراده سبب ميشود كه داراي تكليف باشند و بر اساس همان تكليف، تسبيح حق بگويند و نماز بگزارند.
6) آنها همانند انسانها، هدف، مقصود و مقصدي دارند. هدف، مقصود و مقصد حيوانات، حشر به سوي خداوند متعال است و چرا چنين نباشد؟ موجودي كه چنين كمالات، بينش و گرايشي دارد، اگر با مردن نابود شود، در حقيقت موجودي عاطل و باطل است و آفرينشي عبث و بيهوده دارد. زيرا با مرگ همه اين كمالات نابود شده است. اين كمالات، اموري وجودي و مجردند و تنها روح مجرد ميتواند داراي چنين كمالاتي باشد.
پس حيوانات روح مجرد دارند و با مرگ نابود نميشوند و تا قيامت باقياند و بهسوي پروردگار جهانيان محشور ميشوند و اين حشر، هدف، مقصود، و مقصد آنهاست. آيه «ثمّ الي ربّهم يحشرون» دلالت دارد كه حيوانات مانند انسان داراي روحي فناناپذيرند و به سوي خداوند محشور ميشوند و در قيامت جمع ميشوند و بنابراين بر اساس رفتارشان حكم ميشود.
7) نشانه تكليفداري جانوران اين است كه سليمان نبي(ع)، هنگام غيبت هدهد، گفت: «اگر او عذر موجه نداشته باشد، عذابي دردناك يا مرگ در انتظار او است». اگر هدهد بر اساس ادراك و درك خوبي و بدي عمل نميكرد و صرفاً رفتار غريزي داشت، مجازات سنگين او قبيح بود. انبياء معصوماند و همه كارهايشان بر اساس عصمت و دستورهاي خداي سبحان است. همين اشاره است به علم و آگاهي و ادراك و گرايش و تكليفداري هدهد كه يك نوع پرنده است(11 و 12).
پس ميتوان گفت كه چون جانوران در حد خود اراده و شعور دارند، حشر هم دارند و مطابق مقدار اراده و شعوري كه خداوند به آنها داده است، مورد مواخذه قرار ميگيرند و سپس مستحق نعمت يا عذاب ميشوند(13). البته بعيد نيست بگوييم كه شيوه حشر انسان و حيوان مختلف است و هر كدام ويژگيهاي خاص خود را دارند(14).
ظلم و احسان مابين جانوران
«وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِن دَابَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا»«و اگر خدا بخواهد مردم را به سبب کارهايی که کردهاند بازخواست کند، بر روی زمين هيچ جنبندهای باقی نگذارد، ولی آنها را تا زمانی معين مهلت میدهد و چون مدتشان به سر آمد، به اعمال بندگان خويش آگاه است». (سوره مباركه فاطر، آيه 45).
از كلمه «دابَّه» معلوم ميشود جانوران نيز ظلمهايي دارند، ولي خداوند فعلاً عذاب آنها را به تأخير انداخته تا زماني كه در قيامت محشور شوند.
علامه طباطبايي در اين مورد نوشتهاند: «چون اين دو وصف(احسان و ظلم) در بين حيوانات هم هست و اجمالاً افرادي از حيوانات را ميبينيم كه در عمل خود ظلم ميكنند و افراد ديگري را مشاهده ميكنيم كه رعايت انسان را مينمايند، از اين رو به دليل اين آيات بايد بگوييم كه حيوانات نيز حشر دارند و مويد اين معنا ظاهر آيه «وَ لو يؤاخذ اللَّه الناس...» است»(15).
نتيجهگيري
در مجموع بايد گفت، ملاک حشر، داشتن فهم و شعور است و به استناد قرآن جانوران نیز از این نعمت برخوردار بوده و آيات متعددي از قرآن كريم به وجود شعور در جانوران دلالت دارند. هرچند سطح فهم و شعور جانوران با انسان مساوی نیست، اما همان مقدار شعور و درک و داشتن اختیار، سبب میشود که آنها نيز دارای تکلیف باشد و بر اساس همین تکلیف، تسبیح حق میگویند و نماز میگزارند.
پس دانستیم آفرینش جانوران بيهوده و عبث نبوده، بلكه هدف از آفرينش آنها، حشر بهسوی خداوند متعال است، چراکه حیوانات نیز در سطح خود کمالاتی دارند و در مسیر زندگی به چنین کمالاتی میرسند. اگر بنا باشد با مردن يك جانور، همه مراتب کمالی و درک معارفیاش که مربوط به روح است نابود گردد، پس آفرینش او عبث و بیهوده میبود، اما توجه به کلام خداوند «ثُم الی رَبهم یُحشَرُون» ما را به این نکته رهنمون میکند که جانوران نیز مانند انسانها دارای روحی فناناپذیرند و بسوی خداوند محشور میشوند. همچنين در اين نكته كه برخي جانوران كه در برخي احاديث آمده و اهل بهشت هستند شكي وجود ندارد، اما اينكه جانوران آيا بعد از حشر بهسوي پروردگارشان چه سرنوشتي خواهند داشت، مطلبي است كه نميتوان بدان اشاره نمود و در قرآن و احاديث نيز بطور اشكارا به چنين مطلبي اشاره نشده است.
اما اين موضوع كه باتوجه به آيات قرآني و احاديث، جانوران داراي اصناف، گروهها و جمعيتهايي هستند و نيز تكميل مطالب يادداشت حاضر در شماره بعدي بحث خواهد شد.
يادداشت از: تقي قاسمي خادمي، كارشناس ارشد بيولوژي جانوري و فعال قرآني.
منابع:
1) تفسير كاشف(جلد سوم)، سورههاى مائده تا انفال، علامه محمد جواد مغنيه، مترجم : موسي دانش، برگرفته از پايگاه: http://ghadeer.org
2) علامه محمد حسين طباطبايي، تفسير الميزان، برگرفته از پايگاه: http://tadabbor.org (خلاصه شده).
3) من لا یحضره الفقیه/ شیخ صدوق /ج 2 / ص 191.
4) بحار الانوار/مجلسی/ج 61 / ص4.
5) تفسیر المیزان/ ج 7/ ص 108 – 102.
6) سيد على اكبرقرشى، قاموس قرآن، ج 2 ص 323.
7) سيد محمد حسين طباطبايى، تفسيرالميزان، ترجمه: موسوى همدانى، ج7، ص 71 و 102.
8) وسائل الشيعه، تأليف شيخ حرّ عاملي، جلد 14، انتشارات آل البيت، چاپ اول، صفحه 209.
9) تفسير نمونه، ج 5، صفحه 226، تأليف آيت الله مكارم شيرازي و جمعي از نويسندگان، چاپ دوازدهم.
10) بحار الانوار، ج 6، ص 130.
11) محسن زاده، محمد علي. پرسمان - مرداد 1383، شماره 23 - حشر حیوانات، برگرفته از پايگاه: http://www.hawzah.net
12) برگرفته از پايگاه: http://www.mohsenzade.com
13) مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتاب اسلاميه، ۱۳۶۳ هـ .ش، ج ۵، ص 227.
14) ملا صدرا، محمد شيرازي، الحكمه المتعاليه في الاسفار العقليه، چاپ چهارم، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، ۱۴۰۱ هـ .ق، ج ۹، ص ۲۴۹. و ملاصدرا، ترجمه محمد خواجوي، رساله الحشر، تهران، انتشارات مولي، ص ۳۰، فصل سوم در حشر نفوس حيواني.
15) طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني، ج ۷، ص ۱۲۰، ذيل آيه ۳۸ انعام.