غفلت از ظرفیت‌های قرآن؛ آسیب حوزه علمیه/ استنادات قرآنی اهل بیت(ع) در احکام فقهی
کد خبر: 3475322
تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۸:۵۳

غفلت از ظرفیت‌های قرآن؛ آسیب حوزه علمیه/ استنادات قرآنی اهل بیت(ع) در احکام فقهی

گروه اندیشه: در علوم‌ انسانی دقت ما نسبت به قرآن به عنوان یک کتاب مرجع بسیار ضعیف است، بسیاری از دروس حوزه علمیه آنچنان که باید به قرآن توجه نمی‌کنند و بیشتر تکیه خود را بر احادیث متمرکز کرده‌اند. امام معصوم(ع) هیچگاه به حکم معصوم بودن خود به حکمی استناد نمی‌کردند و همواره آیات قرآن را منشأ استنباط‌های خود قرار می‌دادند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، دومین هم اندیشی جایگاه مطالعات قرآنی در تحول علوم انسانی بعد از ظهر 24 بهمن در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در این نشست حجت الاسلام و المسلمین علم‌الهدی، معاون پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: متاسفانه در علوم‌ انسانی دقت ما نسبت به قرآن به عنوان یک کتاب مرجع بسیار ضعیف است؛ البته می‌توانیم این کم توجهی را در حوزه‌های علمیه نیز شاهد باشیم. بسیاری از دروس حوزه علمیه آنچنان که باید به قرآن توجه نمی‌کنند و بیشتر تکیه خود را بر احادیث متمرکز کرده‌اند.
وی در ادامه گفت: زمانی که شخصی برای تفسیر یا استنباط حکمی به ائمه اطهار(ع) مراجعه می‌کردند ائمه(ع) به قرآن استناد می‌کردند. امام معصوم(ع) هیچگاه به حکم معصوم بودن خود به حکمی استناد نمی‌کردند و همواره آیات قرآن را منشا استنباط‌های خود قرار می‌دادند.
علم الهدی افزود: آنچنان که باید قرآن را منشا حل مشکلات خود قرار نداده‌ایم؛ هر کس به تناسب دانشی که دارد می‌تواند از قرآن استفاده کند. تصویر کنید هر یک از یهودی‌ها در خانه خود عصای موسی(ع) داشتند آن زمان می‌دیدید آنها با دنیا چه می‌کردند ما مسلمانان در خانه خود معجزه پیامبر(ص) را داریم. معجزه پیامبر اسلام(ص) جسم نیست که به اراده خداوند به مار تبدیل شود قرآن بیان ناطق زنده است.
معاون پژوهش پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: فلسفه آفرینش، ویژگی‌های بهترین انسان... در آیات قرآن مشهود است. زمانی که من با اهل فلسفه و کسانی که اهل معنا هستند گفت‌وگو می‌کنم می‌بینم آنها چگونه تأسف می‌خورند که چرا در زندگی خود آنچنان که باید با قرآن مانوس نشدند و عمر خود را صرف مطالعات قرآنی نکرده‌اند.
آسیب‌شناسی رشته علوم قرآن و حدیث
در ادامه نشست فتحیه فتاحی‌زاده گفت: در فرصت کوتاهی که امروز به من داده‌اند این امکان وجود ندارد که آسیب‌های رشته علوم قرآن و حدیث را باز کنم اما به هر حال بایستی وارد مسائل و چالش‌ها شد و چالش‌ها را شناسائی کنیم. در ابتدا باید آسیب‌ها را بشناسیم و باور کنیم که آسیب‌ها وجود دارد و در گام سوم در پس حل آنها باشیم.
وی در ادامه گفت: اولین آسیبی که با آن مواجه هستیم کم توجهی به نیازهای جامعه در علوم قرآنی است این تاثیر می‌طلبد که دانشجو رشته قرآن و حدیث به سمت نیازهای جامعه خود حرکت کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه الزهراء افزود: در حقیقت زمانی می‌توانیم در مطالعات بین رشته‌ای موفق باشیم که علوم و دانش‌های دیگر را به خدمت بگیریم و دانش آموختگان به سمت مطالعات بین رشته‌ای بروند و علاوه بر این باید در برنامه آموزشی یک اتفاقی بیفتد و واحد درسی جدیدی در سیستم آموزشی خود تعریف کنیم.
وی در ادامه ایستای در نظام آموزشی را یکی از مُعضلات بحث معرفی کرد و افزود: ما در فرآیند آموزشی با ایستایی و عدم پویایی مواجه هستیم. به نظر من اساتید و دانشجویان ما باید یک سری تحولات جدی را در برنامه خود قرار بدهند. به نظر من برای تحول و تغییر چند گام اساسی لازم است که یکی از آنها مدیریت و سرمایه‌گذاری در بحث دانش است.
فتاحی‌زاده گفت: به نظرم محتوای درسی ما باید در جهت رفع نیازهای فکری جامعه باشد. اگر قشر فرهیخته ما در سطح کلان در این مسیر حرکت کنند می‌توانیم امیدوار باشیم که تا حدودی نیازهای جامعه را مرتفع کرده‌ایم. پیشنهادم این است که برنامه‌‌ای تنظیم کنیم که بتوانیم بعد از اتمام دوره تحصیل برای رفع نیازهای جامعه گام‌های موثری برداریم.
این مدرس دانشگاه افزود: روش ارائه محتوا باید به سمتی برود که دانشجو بتواند تولید علم کند و توانایی استدلال و تحلیل داشته باشد دانشجویان ما گزارشگران افکار دیگران هستند؛ البته این حرکت رو به جلو است اما منجر به تولید علم نمی‌شود. بسیاری از اساتید ما سر کلاس کتاب را معرفی می‌کنند و دانشجو نیز اظهار رضایت‌مندی می‌کند اما این روش دانشجو را به تفکر و اندیشیدن وادار نمی‌کند.
وی در آخر گفت: ما در عصر ارتباطات هستیم؛ دانشجویی رشته علوم قرآنی که تحصیل خود را به پایان می‌رساند باید این توانمندی را داشته باشد که آموخته‌های خود را به دیگران انتقال بدهد؛ متاسفانه در علوم قرآنی ما در آموزش‌های رسانه‌های تصویری و رسانه‌های اجتماعی ضعیف عمل می‌کنیم.
ربط و نسبت علوم بشری و علوم وحیانی
حجت‌الاسلام و المسلمین مسعود ادیب گفت: گفت‌وگو برقرار کردن بین عقل و وحی یا به تعبیر دیگر رابطه و نسبت عقل و نقل از دیرباز مطرح بوده است از آنجایی که من دانشجو فلسفه هستم از بُعد فلسفی و معرفت‌شناسی به بحث نگاه می‌کنم نه از بُعد درون دینی.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید گفت: اولین سوالی که پیش روی ما قرار می‌گیرد این است که حجیت معرفت شناختی وحی از کجا آمده است؟ ما به عنوان انسان‌های که دسترسی به وحی نداریم چگونه می‌توانیم به وحی اعتماد کنیم. بدون شک اثبات وحی در ساحت عقلانیت دشوار است. انسان عاقل است و با دلایل عقلی نمی‌تواند صحت گفتار پیامبر(ص) را نشان بدهیم.
وی در ادامه گفت: حال که ما در ساحت استدلال نمی‌توانیم وحی را اثبات کنیم، چند گزاره مطرح می‌شود؛ نخست اینکه انبیاء الهی زندگی، منش و شخصیت آنها به گونه‌ای بود که کسی نمی‌تواند ادعا کند آنها سخن به گزافه گفته‌اند. نکته دیگر این است آنچه می‌گویند با بقیه معلومات در تعارض نیست شخصیت‌های مدعی وحی همواره در طول تاریخ منشا تحولات مثبت و جدی در جامعه بشری بودند و از عملکرد آنها می‌توانیم به آنها اعتماد کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه مفید قم گفت: به نظر می‌آید عقل محض مطابقت با واقعیت دارد این گزارها باید با عقلانیت محض سازگار باشد. اگر این گزاره‌ها را چشم ببیند و تائید کند اما عقل به لحاظ منطقی تصدیق نکند چشم به خطا رفته است. اگر در سخن بدیهیات عقلی در تعارض باشد طرف عقل محض را می‌گیریم و از ظاهر دست برمی‌داریم و معنا را تاویل می‌کنیم.
الزامات معرفت‌شناختی مطالعات میان رشته‌ای
احمد پاکتچی گفت: در طول نیم قرن اخیر اتفاقات مهمی در جهان علم افتاده است. مباحث میان رشته‌ای در مطالعات اخیر بسیار جا افتاده است؛ به خصوص در دهه 50 و 70 موج جریان پسااثبات‌گریان بسیارمورد توجه قرار گرفته‌ است.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) افزود: هر دانشی برای خود عادت تفکری دارد. دیسپلین، در ایران بیشتر رشته ترجمه شده است ولی همان معنای نظم و عادت انتظامانی که در طول آموزش به دست می‌آید بیشتر می‌تواند این واژه را تعریف کند.
نویسنده کتاب تاریخ تفسیر قرآن گفت: ما در تاریخ فرهنگ اسلامی با نظام‌گریزی بسیاری مواجه بودیم که از جمله می‌توان به «احمد حنبل» اشاره کنیم. برای ما نظام گریزی آسان است، ترکیب اسطوره و عقلانیت مشکل را حل نمی‌کند. ما از صدر اسلام در پی این بودیم که برای همه چیز پاسخی داشته باشیم و این اشتباه است.
این مدرس دانشگاه اظهار کرد: با یک جمله کلی و قضاوت نمی‌توان درباره 1400 سال علوم اسلامی و فقه و علوم قرآنی اظهار نظر کنیم؛ این بحث پیچیدگی‌های خود را دارد؛ این پیچیدگی‌های زمانی افزایش پیدا می‌کند که بخواهیم این علوم را علوم عرفی پیوند بزنیم؛ علوم انسانی درباره مبانی معرفت چالشی جدی دارند. ما در حوزه علوم قرآنی نمی‌توانیم اخباری و اصولی را یکی بگیریم، بازتاب مبانی معرفتی این علوم با هم متفاوت هستند.
وی در آخر در جمع‌بندی بحث خود گفت: ارتباط برقرار کردن بین علوم قرآنی با علوم عرفی جدید و علومی چون اقتصاد، روان‌شناسی و علوم‌اجتماعی... بسیار دشوار است. ابتدا باید از نظر مبانی معرفتی باید بررسی شود. این کار مانند پیوند کلیه است، ابتدا باید امکان‌پذیری‌ها سنجیده شوند و تا پیوند مبانی معرفتی مطالعه نشوند، نمی‌توانیم مشکلات حل کنید و تازه مشکلات جدیدی پیش‌روی این علم قرار می‌گیرد.
captcha