آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی در درس تفسیر:
مرگ در منطق قرآن، از پوست درآمدن است
گروه حوزه‌های علمیه: مفسر قرآن کریم و صاحب تفسیر گرانسنگ تسنیم گفت: مواد آفرینش عالم از حق است به همین دلیل باطل در آن راهی ندارد و سرانجام باطل نابودشدنی است.
به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) آیت‌الله‌العظمی عبدالله جوادی آملی امروز 25 بهمن ماه در درس تفسیر در مسجد اعظم قم با اشاره به برخی تعابیر مانند تفضیل بنی اسرائیل در لسان قرآن بر بقیه اقوام گفت: «فضلنا» که برای قوم بنی اسرائیل آمده از جهت تعدد ارسال رسول است و آن هم به دلیل لجاجت و خباثت آنان است و فضلی برای آنان محسوب نمی‌شود زیرا بیشتر آنان گرفتار خدعه و خیانت بودند و تعدادی هم که صالح بوده اند مورد تمجید قرآن هستند.
وی افزود: در نگاه مشرکان و کفار مرگ به معنای مردن و پوسیدن است، و می‌گویند ما بیش از یک مرگ نداریم و مرگ پایان زندگی است و انسان می‌میرد و می‌پوسد به همین دلیل می‌گویند موتتنا الاولی، آنها می‌گویند شمایی که می‌گویید ما دو تا مرگ و حیات داریم درست نیست؛ ما یک مرگ بیشتر نداریم و بعد از آن مرگ، زنده شدن و مرگ دیگری هم نیست.
مسئله‌ای که فهماندن آن به غربیها دشوار است
وی بیان کرد: در منطق قرآن ما مرگ و انتقال را می‌میرانیم و این ذائق است که مذوق را می چشد و فرو می دهد؛ فهم این مطلب به اندیشمندان امروز غرب هم دشوار است آنها هدفمندی را در حد رفاه می پذیرند و نیکی و خوبی را هم برای رفاه و محکم شدن بنای زندگی اجتماعی قبول دارند نه به خاطر قیامت؛ الان عصر علمی است و اگر الان عصر علمی نباشد، پس جه زمانی است اما با این همه رشد علمی می‌گویند که مرگ پایان این حیات است و ما می‌پوسیم.
اساس زندگی بعد از مرگ است
این مرجع تقلید بیان کرد: خیلی از سخنرانی‌ها و مقالات در مدار آزادی و امنیت و ... حرف دین را می زنند اگرچه از تصریح کردن به اینکه دین این حرف‌ها را زده ابا دارند وگرنه اساس دین، از مرگ به بعد است که با ابدیت ما کار دارد؛ غربیها نظام علی و معلولی را می پذیرند ولی برهان فاعلی و وجود فاعل را مادی تحلیل می‌کنند در صورتی که امام علی(ع) در تحلیلی فقط خدا را به عنوان فاعل در خلق گیاه معرفی فرموده است.
این مفسر قرآن اظهار کرد: حس‌گرایان و تجربه‌گرایان نمی‌دانند مرگ و عودت به عالم قیامت چیست؟ قرآن در چند سوره این برهان عمیق را بحث کرده و فرموده است که این عالم و خلقت بیهوده و عبث نیست، فرمود ما نه بازیگریم و نه شما برای بازی خلق شدهاید، این برهان را الان هم سخت است که به متفکران غرب بفهمانیم که حقیقت برای بعد از موت است و مرگ، پوسیدن نیست ولی اینها برهانشان این است که ما به روش پدرانمان هستیم.
آیت‌الله جوادی آملی عنوان کرد: حقیقت انسان «کادح الی ربک» است و مرتب از مرگ به برزخ و بعد هم جهنم یا بهشت می رود و در رجعت نیز این طور نیست که انسان در قالب دیگری درآید، فرمود شما به اعتبار چه چیزی تکبر می کنید مگر سرنوشت قوم تبع و لوط و دیگران را ندیدید ما کسانی را قبل از اینها خاک کردیم که شما یکدهم ثروت و قدرت آنان را ندارید و از قارون سرمایه‌دارتر را هم خاک کردیم.
ملاط آفرینش جهان، حق است
استاد برجسته حوزه علمیه اظهار کرد: قرآن در بیان برهان درباره ضرورت وجود قیامت گفته است که اگر هر کسی بیاید در دنیا و برود و بعد هم هیچ حساب و کتابی در کار نباشد دنیا بازیچه می شود ولی قرآن فرمود ما بازیگر نیستیم و دنیا را بازیچه نیافریدیم، عالم را به حق خلق کرده ایم و عالمی را که هیچ بود از ملات حق خلق کردیم و این خلقت، باطل نمی پذیرد.
خلقت آفرینش از عدم
این مفسر قرآن با بیان اینکه خدا عالم را از عدم آفرید و عدم چیزی نیست که خدا از او چیزی خلق کند بیان کرد: شبهه این است که خدا جهان را از چه چیزی آفرید اگر از شیء آفرید ازلی بوده و خدا برای خلقش لازم نبوده است و اگر از عدم آفرید نیستی است و از نیستی نمی شود چیزی ساخت و شیء هم یا وجود است و یا عدم که خلقت از شیء و لاشیء محال است، امام علی(ع) در خطبه‌ای از نهج‌البلاغه فرموده است که خدا اشیاء را لا من شیء آفرید نه من شیء که شبهه عدم نیاز فاعل پیش آید و نه من لا شیء تا شبهه عدم باشد، ملاصدرا در شرح این خطبه گفته است ما از انبیاء بزرگ هم نشنیده ایم که این طور حرف بزنند و رفع شبهه کنند.
وی افزود: ابن ابی الحدید می گوید من بیش از هزار بار این خطبه را خواندم و هر وقت می خواندم برایم تازگی داشت و از عظمت آن به سجده می افتادم من این سخن ابن ابی الحدید را به عرض علامه رساندم و گفتم این اغراق نیست؛ فرمود نه این آیات الهی و کلام خداست که در این خطبه متجلی شده و ظهور کرده است.
وی افزود: در نگاه مشرکان و کفار مرگ به معنای مردن و پوسیدن است، و می‌گویند ما بیش از یک مرگ نداریم و مرگ پایان زندگی است و انسان می‌میرد و می‌پوسد به همین دلیل می‌گویند موتتنا الاولی، آنها می‌گویند شمایی که می‌گویید ما دو تا مرگ و حیات داریم درست نیست؛ ما یک مرگ بیشتر نداریم و بعد از آن مرگ، زنده شدن و مرگ دیگری هم نیست.
مسئله‌ای که فهماندن آن به غربیها دشوار است
وی بیان کرد: در منطق قرآن ما مرگ و انتقال را می‌میرانیم و این ذائق است که مذوق را می چشد و فرو می دهد؛ فهم این مطلب به اندیشمندان امروز غرب هم دشوار است آنها هدفمندی را در حد رفاه می پذیرند و نیکی و خوبی را هم برای رفاه و محکم شدن بنای زندگی اجتماعی قبول دارند نه به خاطر قیامت؛ الان عصر علمی است و اگر الان عصر علمی نباشد، پس جه زمانی است اما با این همه رشد علمی می‌گویند که مرگ پایان این حیات است و ما می‌پوسیم.
اساس زندگی بعد از مرگ است
این مرجع تقلید بیان کرد: خیلی از سخنرانی‌ها و مقالات در مدار آزادی و امنیت و ... حرف دین را می زنند اگرچه از تصریح کردن به اینکه دین این حرف‌ها را زده ابا دارند وگرنه اساس دین، از مرگ به بعد است که با ابدیت ما کار دارد؛ غربیها نظام علی و معلولی را می پذیرند ولی برهان فاعلی و وجود فاعل را مادی تحلیل می‌کنند در صورتی که امام علی(ع) در تحلیلی فقط خدا را به عنوان فاعل در خلق گیاه معرفی فرموده است.
این مفسر قرآن اظهار کرد: حس‌گرایان و تجربه‌گرایان نمی‌دانند مرگ و عودت به عالم قیامت چیست؟ قرآن در چند سوره این برهان عمیق را بحث کرده و فرموده است که این عالم و خلقت بیهوده و عبث نیست، فرمود ما نه بازیگریم و نه شما برای بازی خلق شدهاید، این برهان را الان هم سخت است که به متفکران غرب بفهمانیم که حقیقت برای بعد از موت است و مرگ، پوسیدن نیست ولی اینها برهانشان این است که ما به روش پدرانمان هستیم.
آیت‌الله جوادی آملی عنوان کرد: حقیقت انسان «کادح الی ربک» است و مرتب از مرگ به برزخ و بعد هم جهنم یا بهشت می رود و در رجعت نیز این طور نیست که انسان در قالب دیگری درآید، فرمود شما به اعتبار چه چیزی تکبر می کنید مگر سرنوشت قوم تبع و لوط و دیگران را ندیدید ما کسانی را قبل از اینها خاک کردیم که شما یکدهم ثروت و قدرت آنان را ندارید و از قارون سرمایه‌دارتر را هم خاک کردیم.
ملاط آفرینش جهان، حق است
استاد برجسته حوزه علمیه اظهار کرد: قرآن در بیان برهان درباره ضرورت وجود قیامت گفته است که اگر هر کسی بیاید در دنیا و برود و بعد هم هیچ حساب و کتابی در کار نباشد دنیا بازیچه می شود ولی قرآن فرمود ما بازیگر نیستیم و دنیا را بازیچه نیافریدیم، عالم را به حق خلق کرده ایم و عالمی را که هیچ بود از ملات حق خلق کردیم و این خلقت، باطل نمی پذیرد.
خلقت آفرینش از عدم
این مفسر قرآن با بیان اینکه خدا عالم را از عدم آفرید و عدم چیزی نیست که خدا از او چیزی خلق کند بیان کرد: شبهه این است که خدا جهان را از چه چیزی آفرید اگر از شیء آفرید ازلی بوده و خدا برای خلقش لازم نبوده است و اگر از عدم آفرید نیستی است و از نیستی نمی شود چیزی ساخت و شیء هم یا وجود است و یا عدم که خلقت از شیء و لاشیء محال است، امام علی(ع) در خطبه‌ای از نهج‌البلاغه فرموده است که خدا اشیاء را لا من شیء آفرید نه من شیء که شبهه عدم نیاز فاعل پیش آید و نه من لا شیء تا شبهه عدم باشد، ملاصدرا در شرح این خطبه گفته است ما از انبیاء بزرگ هم نشنیده ایم که این طور حرف بزنند و رفع شبهه کنند.
وی افزود: ابن ابی الحدید می گوید من بیش از هزار بار این خطبه را خواندم و هر وقت می خواندم برایم تازگی داشت و از عظمت آن به سجده می افتادم من این سخن ابن ابی الحدید را به عرض علامه رساندم و گفتم این اغراق نیست؛ فرمود نه این آیات الهی و کلام خداست که در این خطبه متجلی شده و ظهور کرده است.
