شاعرانه‌ای برای پدران قرآنی
کد خبر: 3490528
تعداد نظرات: ۵ نظر
تاریخ انتشار : ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۹

شاعرانه‌ای برای پدران قرآنی

گروه فعالیت‌های قرآنی: در آستانه روز پدر، دخترهای «حسن دانش» و دیگر شهدای قرآنی فاجعه منا دلتنگی خود را با کِز کردن در گوشه‌ای و ساعت‌ها خیره شدن به قاب عکس پدر برطرف می‌کنند.

دلتنگی از آن دست چیزهایی است که وقتی بیاید برای یک همیشه هر چند کوتاه با آدم می‌ماند، آمدن‌هایش هم متفاوت است، مثلاً اینطور نیست که اگر بیاید همیشه به یک شکل سراغت را بگیرد.
یادی/شاعرانه‌ای برای پدارن قرآنی
گاهی تمام حجم دلتنگی‌ات می‌شود یک کز کردن گوشه اتاق و خیره شدن به گوشه‌ای تا ساعت‌ها، گاهی این دلتنگی لابه‌لای قطرات اشکی بی‌صدا و ناخودآگاه می‌آید و تو ناگزیری از آمدنش، گاهی هم در یک نگاه خلاصه‌ می‌شود که هنوز هم ردش را و سنگینی‌اش را حس می‌کنی، نگاهی که دیگر نداری‌اش.
یادی/شاعرانه‌ای برای پدارن قرآنی
گاهی هم این دلتنگی خودش را لابه‌لای طنین صدایی مخفی می‌‌کند، صدایی که دیگر عادت کرده‌ای به اینکه غیرمستقیم بشنوی‌اش اما با تمام وجود، از رادیو مثلاً یا از ....
گاهی هم خودش را لابه‌لای چند عکس پنهان می‌کند، عکس‌هایی که با تمام پیکسل‌هایشان خاطره داری و انگار که نشسته باشند و با تو حرف بزند. 
یادی/شاعرانه‌ای برای پدارن قرآنی
رنگ این دلتنگی اگر برای پدر باشد، فرق می‌کند، پدر، بودنش امید است و قوت دل که اگر نباشد سردِ سرد است دنیا برای فرزند. این روزها و در آستانه روز پدر بسیاری تلاش دارند تا با خرید هدیه‌ای زحمات اسطوره‌های زندگی خود را پاس بدارند، اما دخترهای «حسن دانش» وسط یک برزخ مانده‌اند، مانده‌اند که از آمدن روز پدر خوشحال باشند یا ناراحت.
یادی/شاعرانه‌ای برای پدارن قرآنی
دو دختر «محمدسعید سعیدی‌زاده» و «عمار» و «حیدر» دو فرزند خردسال «امین باوی» که این حجم از غمگین بودن به خاطر نبود پدر برایشان بی‌رحمانه است و هنوز قدرت درک این حجم از دلتنگی را ندارند، هم مانده‌اند که روز پدر را خوشحال باشند یا ناراحت،
سال قبل شاید فرزندان، محمدرضا جلالی، امین باوی، حسن دانش، محمدسعید سعیدی‌زاده، حمیدرضا عباسی، ابوالفضل علامی و دیگر درگذشتگان قرآنی بی‌صبرانه منتظر آمدن روز پدر بودند، امسال با اینکه تمام حواسشان به روز پدر هست، اما شاید تنها سالی باشد که انتظار آمدن این روز سخت آزارشان می‌دهد.
یادی/شاعرانه‌ای برای پدارن قرآنی
«پدر،
به خانه بیا،
با ملال خویش بساز
اگر که چشم تو به زندگی بسته ست
چه غم؟
که گوش تو و پیچ رادیو باز است».
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
کلثوم
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۵/۰۲/۰۲ - ۱۲:۲۴
0
0
بسیار عالی بود
سپاس که خاطره شهدای قرانی را زنده نگه می دارید
عمار
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۵/۰۲/۰۲ - ۱۷:۲۶
0
0
نثار پدران قرآنی شهید شده الفاتحه
vbawyokh
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۵/۰۲/۰۳ - ۰۰:۵۶
0
0
20
ابوالفضل
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۵/۰۲/۰۳ - ۱۱:۳۴
0
0
گاهی نه
همیشه کز می کنند ....
دکتر سید احمد میریان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۵/۰۲/۰۴ - ۰۸:۰۸
0
0
آن روزها ، سایه ات آنقدر بزرگ و گسترده بود که وقتی به قامت می ایستادی ، وسعت آن همه چیز را فرا می گرفت اما امروز......
دلم می خواهد به یکباره با تمام بغض تو را فریاد کنم .
یادم می آید وقتی غنچه ها تنگ شده درست مثل دل من برای تو
با اینکه نیستی برای دل خودم صدایت می زنم ، بابا
آنقدر با دست هایت انس گرفته ام که گاهی دلم لک می زند دستانم را بگیری.
ولی می دانم که هوایم را داری و من میان ازدحام غریب ، گم نمی شوم و تو هیچ وقت دستانم را رها نمی کنی.
captcha