5 راهکار تبدیل اقتصاد مقاومتی به گفتمان عمومی
کد خبر: 3503192
تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۷
یادداشت روز/

5 راهکار تبدیل اقتصاد مقاومتی به گفتمان عمومی

گروه سیاسی: اجرای هر سیاستی در سطح کلان از سوی دولت‌ها نیازمند اقناع عمومی و همراهی اجتماعی است که می‌توان از آن به تبدیل آن سیاست به گفتمان عمومی یاد کرد و اقتصاد مقاومتی نیز به عنوان یکی از سیاست‌های کلان از این امر مستثنی نیست که می‌توان 5 راهکار را برای تبدیل این سیاست‌ها به گفتمان عمومی برشمرد.

یکی از عوامل مهم تحقق شعار سال؛ «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل»، تبدیل اقتصاد مقاومتی به گفتمان عمومی جامعه یا به عبارتی تبدیل آن از یک گفتمان رسمی به یک گفتمان اجتماعی است. در چنین شرایطی است که هر یک از افراد جامعه به عنوان مطالبه‌گر عملکرد مسئولان در تحقق شعار سال وارد صحنه اجتماعی شده و در صورت مشاهده انحراف، قصور یا تقصیر از سوی مسئولان در قانونگذاری و اجرا، می‌تواند با فشار اجتماعی از طریق رسانه‌‌ها و شبکه‌های اجتماعی به عنوان چشم ناظر بر قدرت، هشدارها و تذاکرات لازم را به دستگاه‌ها و مسئولان مربوطه بدهند و مسیر پیش رو را تصحیح نمایند.

اما برای تبدیل شدن اقتصاد مقاومتی به گفتمان اجتماعی و عمومی راهی جز اقناع جامعه نسبت به ضرورت اتخاذ این سیاست وجود ندارد. در وهله اول باید به خوبی برای جامعه تبیین شود که اقتصاد مقاومتی چه چیزهایی نیست و در گام بعد از چیستی و «چه چیزهایی هست» آن صحبت کرد. به خصوص اینکه در اذهان عمومی جامعه اقتصاد مقاومتی با اقتصاد انقباضی و اقتصاد ریاضتی مترادف گرفته می‌شود و هنوز معنا و مشخصات این مدل اقتصادی برای مردم تفهمیم نشده است. این کار نیز جز با جلسات و برنامه‌های رسانه‌ای که کارشناسان اقتصادی از طیف‌های مختلف فکری نظرات خود را آزادانه بیان کنند امکان پذیر نخواهد بود.

در حقیقت اقناع جامعه درباره چیستی اقتصاد مقاومتی از مسیر شناخت «آنچه نیست‌های» اقتصاد مقاومتی می‌گذرد تا پیکره واقعی این الگوی اقتصادی از زوائد و حواشی پالایش شود و سپس حقیقت اقتصاد مقاومتی برای افکار عمومی روشن گردد.

نکته مهم دیگر برای اینکه اقتصاد مقاومتی به یک گفتمان عمومی بدل شود اقناع جامعه نسبت به چرایی اتخاذ این رویکرد و سیاست‌هاست. لازم است در این راستا وضعیت واقعی کشور به لحاظ اقتصادی برای مردم بدون پرده‌پوشی تشریح گردد تا ضرورت اتخاذ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی برای مردم نیز قابل درک باشد. مهمترین مسئله در اقناع افکار عمومی ارائه تحلیل‌های صادقانه و تصویر شرایط واقعی کشور است زیرا مردم ما نشان داده‌اند در صورت برخورد صادقانه آماده هرگونه همراهی با مسئولان در اجرای سیاست‌ها می‌باشند.

مسئله دیگر اینکه از آنجا که در اقتصاد مقاومتی توجه به تولید داخل محوریت دارد، پس لازم است مردم این توجه را ابتدا به طور ملموس در رفتار مسئولان کشور ببینند که خود این مسئله از صدها تبلیغ و کار رسانه‌ای اثرگذارتر است. به عبارتی از آنجا که سیاست‌های اقتصاد مقاومتی یک دستور حکومتی از سوی رهبر انقلاب است، بی‌توجهی مسئولان نظام به ابعاد مختلف این سیاست‌ها مانند سبک زندگی، الگوی مصرف و استفاده از تولیدات داخلی، تبعا بی‌توجهی مردم و جدی نپنداشتن آن را به دنبال خواهد داشت.

نکته بعدی توجه رسانه‌ها به خصوص رسانه ملی به فرهنگ‌سازی این مسئله است. در حالی که در رسانه ملی و در تبلیغات شهری انواع و اقسام محصولات خارجی با زرق و برق جذاب و فریب دهنده به نمایش گذاشته می‌شود و از سوی دیگر همین رسانه‌ها به صورت شعاری در قالب برنامه‌های مختلف به اقتصاد مقاومتی می‌پردازند چگونه می‌توان پاسخ اقناع‌کننده‌ای به افکار عمومی در مواجهه با این تناقضات داد؟

در واقع آنچه که در تحقق تبدیل شدن اقتصاد مقاومتی به یک گفتمان اجتماعی پایدار و عمیق اهمیت دارد اتخاذ سیاست‌های هماهنگ نظری ـ عملی در دستگاه‌ها و نهادهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است تا مردم نیز به این باور برسند که اقتصاد مقاومتی در سطح رسمی مورد پذیرش و اجماع همگانی است و مسئولان عمیقا به این الگو باور دارند.

مسئله مهم دیگری که در این مجال کوتاه می‌توان به آن اشاره کرد این است که جامعه ایرانی به شدت علاقمند به افزایش و گسترش تعاملات جمهوری اسلامی ایران با سایر کشورهای دنیاست و از طرف دیگر جامعه ایرانی به دلیل جمعیت بالای جوان تحصیلکرده به شدت پیشرفت‌ سایر کشورهای جهان از جمله کشورهایی که زمانی هم سطح خود بودند را از طریق وسایل ارتباطی جدید رصد می‌کند لذا لازم است در عین توجه به اهمیت «درون‌زا» بودن اقتصاد مقاومتی، بعد «برو‌ن‌نگری» آن نیز به خوبی در میان افکار عمومی تبیین گردد.

زیرا برخی اینگونه تصور می‌کنند و برخی دیگر به طور ناشیانه و بر اثر ناآگاهی این ذهنیت را از اقتصاد مقاومتی ارائه می‌دهند که با اقتصاد مقاومتی قرار است دور کشور دیواری کشیده شود و ارتباطات با سایر کشورها کاهش یابد. بدیهی بودن نادرستی این ذهنیت برای نخبگان امری طبیعی است اما وقتی این مسئله در ذهنیت جامعه، به ویژه نسل جوان، نهادینه شود آنگاه نمی‌توان به تبدیل شدن اقتصاد مقاومتی به گفتمان عمومی چندان دل بست.

براین اساس به طور خلاصه می‌توان راهکارهای گفتمان اجتماعی شدن اقتصاد مقاومتی را چنین برشمرد:

1ـ تبیین «نیست‌ها» و «هست‌‌ها»ی اقتصاد مقاومتی

2ـ تبیین چرایی اتخاذ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی‌؛

3ـ عینیت‌یابی اقتصاد مقاومتی در رفتار مسئولان

4ـ ضرورت اتخاذ سیاست‌های هماهنگ اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی از سوی نهادهای ذی ربط

5ـ تأکید بر بعد «برو‌ن‌‌نگری» در کنار بعد «درون‌زایی» اقتصاد مقاومتی

captcha