ره‌یافت‌هایی از کرامت و بخشندگی در محضر کریم اهل بیت(ع)
کد خبر: 3509051
تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۶
به مناسبت میلاد کریم اهل بیت(ع)؛

ره‌یافت‌هایی از کرامت و بخشندگی در محضر کریم اهل بیت(ع)

گروه اندیشه: نیمه‌های ماه رمضان که می‌رسد عطر و بوی سخاء و کرامت همه جای شهر را فرا می‌گیرد چرا که میلاد آقایی است که لحظه لحظه زندگیش درس بخشش و بزرگواری است.

چه زیبا جدتان رسول الله(ص) شما را حسن یعنی نیکی و خوبی نامیدند چرا که از کودکی تا بزرگسالی و شهادت شما مملوء از درس‌های زندگی‌سازی است که شایسته نیک نامان است و عمل به آن انسان را وارد وادی نیکوکاری می‌کند

مولا آن زمان اندکی تو را شناختیم و عظمتت را شنیدیم که در لابه‌لای صفحات کتاب خواندیم که چگونه در جواب دشنام‌های آن مرد شامی بزرگوارانه به او گفتی آیا غریبی و جایی نداری؟ آیا گرسنه‌ای؟ اگر جایی نداری و گرسنه‌ای مهمان خانه ما باش.

و من مانده‌ام آن مرد با شرمی که از سخنان شما وجودش را گرفت چه کرد؟ آیا توانست باز نگاهش را به چهره مهربان شما بیندازد؟ آیا توانست دعوت شما را بپذیرد و مهمان صاحب‌خانه ای شود که تا چند لحظه پیش او را دشنام می داد.

میوه دل بانوی پاکی ها حضرت زهرا(س)؛ هوشیاری و دقت نظر شما آن لحظه پیش چشمانمان آمد که در همان کودکی از خطیب مسجد شنیدیم که چگونه شما و برادرتان بدون اینکه حرمت آن پیرمردی که اشتباه وضو می گرفت، شکسته شود در عمل شیوه صحیح وضو گرفتن را به او آموختید.

و این درس به ظاهر ساده از همان کودکی با من است و هر جا می‌بینم کسی اشتباهی در عمل و سخن دارد حرمتش را نشکنم و بدون اینکه کرامت انسانی‌اش لطمه بخورد دوستانه به او بگویم خطا کرده و آرزو می‌کنم کاش این درس شما در عرصه رسانه ای و سیاسی و اجتماعی جاری شود.

امام خوبی ها جایی خواندم که مادرتان شما را که بیش از هفت سال نداشتید به مسجد می فرستاد تا آن چه را که رسول خدا(ص)در میان مسلمین مطرح می‌کند به خاطر بسپرد و شنیده‌های خود را برای مادر بازگو کند.
شما نیز با کمال نظم و به صورتی شیوا و شیرین گفته‌های جد بزرگوارتان را در خانه برای مادر بیان می‌کردید.
و در آن روزها هر گاه امیر مؤمنان(ع) به منزل می‌آمد با کمال تعجب می‌دید که حضرت زهرا(س) از آیات تازه‌ی قرآن و روایات رسول خدا(ص) آگاه است.
پس از ایشان پرسید این علوم و معارف را چگونه به دست آوردی ؟ و مادرتان فرمود: هر روز فرزندم حسن مرا از آیات و روایات تازه آگاه می کند.
لذا در یکی از روز ها امیر مؤمنان(ع) در منزل مخفی شد تا سخن گفتن کودک خود را ملاحظه فرماید.
امام حسن(ع) طبق معمول وارد خانه شد تا آن چه از پیامبر اکرم(ص) در ضمن سخنرانی شنیده بود،برای مادر بیان نماید. ولی این بار به خلاف همیشه هنگام تکلم دچار لکنت شد و کلمات را به زحمت ادا می کرد.
حضرت فاطمه(س) متعجب شد و فرمود: پسرم چرا امروز در سخن گفتن ناتوان شده ای؟و شما فرمودید مادر جان تعجب نکن از این رو زبانم لکنت گرفته و بیانم از فصاحت افتاده است ؛ چرا که گویا شخص بزرگی سخنانم را می شنود.
در این حال امیر مؤمنان علی(ع) از پشت پرده بیرون آمد و شما را در آغوش گرفته و بوسید. و این رابطه عمیق عاطفی میان شما و پدر و مادر بزرگوارتان برایمان بسیار شیرین و جذاب آمد.

مولا یاری‌مان کن که هر روز شیوه زندگی‌مان به معیارهایی که شما ترسیم کرده‌اید نزدیک‌تر شود تا اندکی خدایی‌تر شویم.

حکیمه بهمن زاده

captcha