وی افزود: سازمان قرآن و عترت بسیج تهران وظیفه خود میداند که اشاعهدهنده و معرّف شهدای قرآنی باشد؛ برای همین هر هفته از یکی از خانواده این بزرگان دیدار به عمل میآورد امید داریم این دیدارها بتواند برای ما و جامعه قرآنی دستاوردهای فراوان به همراه داشته باشد.
وی تاکید کرد: شهدا تنها برای این نیستند که ما در مناسبات و برنامههای ویژه از آنها نام بریم بلکه راه و هدفشان است که باید سرلوحه اقدامات تک تک ما قرار گیرد. انجام این رسالت نیز کاری بس دشوار است که امید داریم خداوند در انجام آن ما را یاری رساند.
بعد از سخنان گلستانی پدر شهید تکمهچین در سخنانی تصریح کرد: فرزند شهیدم از جان خود مایه گذاشت تا ایران اسلامی سربلند و سرفراز باشد؛ همچنین جانفشانی شهدا بیعتی با امام راحل بود؛ ما نیز وظیفه داریم تا در تداوم راه آنها پشتیبان ولایت باشیم.
وی درباره فعالیتهای قرآنی فرزند شهیدش بیان کرد: پسرم از ده سالگی قرائت قرآن را آغاز کرد؛ البته پیش از آن نیز دلبسته قرآن بود اما به طور تخصصی فعالیت وی در زمینه قرائت از ده سالگی آغاز شد.
این پدر شهید تاکید کرد: دلبستگی پسرم به قرآن تنها به قرائت قرآن خلاصه نمیشد بلکه عمل به دستورات قرآن جزء اولویتهای وی بود. گواه بارز این ادعا نیز شهادتش وی است که با عشق به قرآن و ائمه معصومین(ع) همراه بود.
وی با ذکر خاطرهای در اشتیاق پسرش به حضور در جبههها تصریح کرد: به یاد دارم نیمه شعبان بود که پسرم برای مرخصی به خانه آمد اما طی مدتی که در مرخصی بود شادابی لازم را نداشت اما زمانی که میخواست به جبهه برود سرشار از شور و شوق بود. هنگامی که دلیل این مسئله را از وی پرسیدم، گفت که حضور در جبههها برایش به معنای همنشینی با امام زمان(عج) است.
وی در بخش از سخنانش تصریح کرد: پسرم تنها خود را مکلف به بازسازی درون نمیدانست بلکه معتقد بود که باید جامعه را هم اصلاح کرد برای همین احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر از دغدغههای همیشگی وی بود.
این پدر شهید درباره نوعدوستی و روحیه احسان فرزندش بیان کرد: تمام اهالی محل پسرم را دوست داشتند چون به هر کس که نیازمند کمک بود یاری میرساند؛ این یاری نیز تنها به مسائل مادی خلاصه نمیشد بلکه در مشکلات تکتک آنها شریک میشد و با آنها همدردی میکرد؛ به همین دلیل پس از سالها که از شهادتش میگذرد هنوز قدیمیهای محل از وی به عنوان انسانی مخلص مثال میزنند.
بعد از سخنان این پدر شهید برادر وی نیز اظهار کرد: برادرم متولد سال 47 بود و در سال 67 در منطقه شلمچه و عملیات بیتالمقدس به شهادت رسید؛ طول عمر برادر شهیدم 20 سال بیشتر نبود اما آنچه که وی در این بیست سال کسب کرد شاید ما در صد سال نتوانیم بهدست بیاوریم.
وی ادامه داد: در توصیههای وی همیشه به
روی این نکته تاکید میشد که احترام خانواده شهدا را نگاه داریم و با آنها به نیکی
رفتار کنیم؛ این خواسته نیز در وصیتنامه وی ذکر شده است اما متاسفانه این روزها آن
چنان که باید این توصیه گرامی داشته نمیشود. البته این نکته را بیان نکردم
تا به نوعی درباره خودمان سخن گویم بلکه آنچه که در جامعه پیرامونم میبینم را
بیان کردم؛ شهدا و خانوادههایشان امانتهایی هستند که باید پاسبان آنها باشیم این
پاسبانی هم در رفتار باید نمود پیدا کند و هم در گفتار.
برادر شهید تکمهچین با بیان اینکه توصیه به نماز یکی از ویژگیهای بارز برادر شهیدش بود گفت: زمان شهادت برادرم من کودک بودم اما به یاد دارم که تا چه اندازه وی به روی نماز اول وقت تاکید داشت بهویژه نمازی که به صورت جماعت برگزار شود. برای همین در مهمانیهای که حضور مییافت هنگام فریضه نماز حتما باید این تکلیف به صورت جماعت برپا میشد.
وی در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: وی با اینکه در اوج جوانی به سر میبرد هیچگاه دلبسته علایق و لذتهای جوانی نبود چون لذتهای حقیقی را در عشق به خدا متجلی میدید به همین دلیل بارها در جبهه حضور یافت و در آخر به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
در پایان این مراسم یکی از مداحان اهل بیت(ع)
که در جلسه حضور داشت روضهای در یاد سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین(ع) خواند و در نهایت این
دیدار با قرائت آیاتی چند از کلام الله مجید به پایان رسید و از سوی جامعه
قرآنی هدایای به این خانواده شهید به رسم یادبود اهداء شد.