زهره اخوان مقدم، استادیار
دانشگاه علوم قرآنی تهران در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، گفت: مناظره میان دوشخص یا مکتب با عقاید مختلف ممکن است چراکه اقلّ دلیل
بر امکان شیء، وقوع آن است. زمانی که مشاهده میشود هر روز میان ادیان و مذاهب و افکار مختلف گفتوگو صورت میگیرد نشانی از این است که میتوان با عقاید مختلف و با ادیان و افکار مختلف به مناظره پرداخت.
وی در ادامه ضمن بیان اینکه در قرآنکریم بر مناظره تأکید شده است، گفت: به صورت کلی ریشه مناظرهها به زمان پیامبر گرامی اسلام(ص) باز میگردد. لذا بر اساس قرآنکریم و گواهی تاریخ، شاید بتوان اولین مناظره رسمی پیامبر را جریان مباهله دانست. در جریان مباهله آوازه بعثت پیامبراکرم(ص) به مسیحیان نجران رسید و از همینروی، مسیحیان برای تعمق و کنکاش در دین مبین اسلام به مدینه آمدند و در مسجد حضرت رسول(ص) به گفتوگو پرداختند.
وی در ادامه اظهار کرد: در مسجد حضرت رسول(ص) به این دلیل که دو دین در مقابل هم قرار گرفتند، مهمترین مناظره صدر اسلام اتفاق افتاد. به این صورت که مسیحیان نجران اشکالاتی را وارد و حضرت رسول(ص) پاسخهای خودشان را مطرح کردند. لذا مهمترین موضوع مناظره در این برهه این مسأله بود که «مسیح پسر خداست». از یک سو در این مناظره، مسیحیان نجران پرسشهای خود را مطرح میکردند و از سوی دیگر حضرت با استدلال به پرسشهای آنها پاسخ میدادند و با دلایل گوناگون اثبات میکردند که مسیح فرزند خدا نیست و بنابراین مهمترین مناظره در مسجد رسول الله(ص) اتفاق افتاد.
اخوان مقدم بیان کرد: از طرفی، پیامبر با مشرکین و کفار نیز مناظره داشتند و قرآنکریم نیز از مناظرات پیامبرگرامی اسلامی(ص) سخن به میان آورده است. مناظرات حضرت موسی(ع) با فرعون هم که ذکرش در قرآنکریم رفته، شاید با نام مناظره مطرح نباشد اما محتوا ثابت است. از دیگر مناظراتی که در قرآن کریم آمده است میتوان به گفتوگوی حضرت ابراهیم(ع) با مشرکین و بتپرستان یاد نمود.
استادیار دانشگاه علوم قرآنی بیان کرد: در زمان حضرت علی(ع) نیز به جهت اختلاف امامت و انحراف مسأله جانشینی پیامبر گرامی اسلام(ص)، حضرت امیر(ع) لازم دیدند که برتری خود را به مردم نشان دهند تا در آینده بحث و سخنی در این مسأله وجود نداشته باشد. بنابراین اگرچه در طول تاریخ نام این گفتمان را احتجاج گذاشتهاند، ولی به لحاظ محتوایی به واقع همان مناظره است.
اخوان مقدم در ادامه این مطلب اظهار کرد: از این روی حضرت امیر(ع) در مجالس مختلف و متعدد، دلایل برتری خودشان را بر حکومت وقت اعلام فرمودند. این خود دلیل قاطعی است در مقابل کسانی که به غلط، برچسب سکوت و رضایت از حاکمیت وقت را به امیر مؤمنان میزنند. نه تنها امیرالمؤمنین (ع)، بلکه به همین صورت و مستمرا درمورد ائمهمعصومین «علیهم السلام» همین روش را میبینیم، که برای حقانیت خویش مناظرههای مفصلی دارند، و غالب آنها با عنوان احتجاجهای ائمه در کتاب احتجاج گردآوری شده است. این احتجاجهای دروندینی، همچنان ادامه داشت، و در کنار آن، در عصر امام صادق(ع) و امام رضا(ع) شاهد احتجاجها و مناظرههای بروندینی هستیم که بین مسلمان و غیرمسلمان مناظرههایی صورت میگرفت. در این مناظرهها، مسائل اساسی، از بالاترین مسأله یعنی توحید تا دیگر موضوعات مورد اختلاف، مورد واکاوی قرار میگرفت.
اخوان مقدم گفت: بر این نکته باید تاکید کرد که نتیجه مناظره، نباید لزوما تغییر دیدگاه و اعتقاد از سوی طرف مقابل باشد. لذا در مناظرههای ائمه هم، ما چنین چیزی را نمیبینیم که طرف مقابل، با وجود شکست در مناظره، لزوما مؤمن شده باشد؛ و این، دلیلی بر ضعف مناظره نیست. از این روی قرآنکریم در مورد مشرکان و افرادی که حاضر به پذیرش حقیقت نیستند از این تعبیر استفاده کرده است: « فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ: پس آن كس كه كفر ورزيده بود مبهوت ماند» (بقره/258). یعنی کسانی که کافر شده بودند مبهوت شدند. این آیه مبارکه به ما تذکر میدهد که نتیجه مناظره مبهوت شدن طرف مقابل است، نه این که به صورت الزامی به عقیده ما درآید. به عنوان نمونه در مناظره شخص مسلمان و یهودی هرکدام از طرفین دلایل خود را مطرح میکنند و زمانی که میدان از دست یهودی خارج میشود و مجلس مناظره را ترک میکند، طبق آموزه قرآنکریم شخصی است که در مناظره مبهوت شده، و با عمل خود نشان میدهد که طرف مقابل به اهدافش رسیده است.
استادیار دانشگاه علوم قرآنی گفت: اگرچه گاهی اوقات مناظرهها به گونهای بوده است که طرف مقابل اعتقاد خود را تغییر داده و به جانب حق میآمده است. اما اگر این اتفاق هم رخ نداد به منزله شکست در مناظره نیست. از این روی قرآنکریم از طریق استناد به «بهتِ» طرف مقابل، به ما آموزش میدهد همین که طرف مقابل مبهوت شد و نتوانست به شما پاسخی مناسب بدهد مناظره به نتیجه رسیده است.
وی در ادامه این
گفتوگو بیان کرد: نحوه برخورد ائمهمعصومین (علیهمالسلام) در مناظره با دشمنان
برخورد قرآنی بوده است که به صورت عام در این آیه قرآن کریم نمود مییابد: «وَقُولُوا
لِلنَّاسِ حُسْنًا: و با مردم به زبان خوش سخن بگوييد»(بقره/83) و در آیهای
دیگر در قالب «ادعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ
وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۖ وَجادِلهُم بِالَّتي
هِيَ أَحسَنُ: با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به
روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن» (نحل/125) نمودار میشود.
اخوان مقدم گفت: طبق آیه شریفه، اگر میخواهیم مردم را دعوت کنیم، باید از روی علم و حکمت و موعظه حسنه باشد. از این روی با قطعیت میتوانیم بگوییم هیچ نمونهای در تاریخ موجود نیست که از سوی حضرت رسول(ص) و اهل بیت(علیهمالسلام)، بدخلقی یا بدزبانی، با غیرشیعه، غیرمسلمان، کافر و بتپرست صورت گرفته باشد. لذا ائمه معصومین(علیهم السلام) همیشه با آرامش و روی خوش با طرف مقابل برخورد میکردند. تا جایی که گاهی اوقات در مناظرهها، طرف مقابل به امام توهین میکرد، و اطرافیان شاکی شده بودند، ولی امام با کمال متانت گفتهاند که بگذارید سخنش را بگوید و پاسخش را بشنود.
وی در ادامه در این باره اظهار کرد: دقت در این نکته ضروری است که چرا امام معصوم حتی زمانی که مورد اهانت قرار میگیرد جریان مناظره را قطع نمیکند؟ پاسخ این است که وظیفه امام هدایت مردم است و این وظیفه و ولایت، بدین سبب بر عهده او گذاشته شده، که محبت به بندگان خدا دارد. هرچه که تعداد هدایت شدهها بیشتر باشد امام راضیتر است چون علاقهمند به هدایت مردم است و دلش به حال افراد شقی میسوزد. بنابراین، معصوم به هر وسیلهای که بتواند مردم را هدایت کند از آن استفاده میکند. به عنوان نمونه جالب است که بدانیم در برخی مناظرات، امام رضا(ع) طرف مقابل را به بنبست کشاندهاند، ولی باز خودشان از طرف دیگری و از زاویه دیگر پرسشی را مطرح کردهاند که از این رهگذر یک زوایه دید مطرح نباشد و همه ابعاد مورد بررسی قرار بگیرد. اگر به حدیث سلیمان مروزی مراجعه کنیم، میبینیم که ایشان اشکالات فکری را مطرح میکردند تا از آن نتیجه درست بگیرند.
اخوان مقدم در پاسخ این سؤال که مرز آزادی با تکیه بر موضوع مناظره چیست، گفت: در دین مبین اسلام آزادی تاجایی وجود دارد که به حقوق دیگران تجاوز نشود و مقصود از این حق، حقوق خدا، مردم، و حتی خود شخص است. اما در حوزه مناظره، آزادی باید از حیث بیان باشد. لذا در این راستا کسی حق توهین به دیگری اعم از نسبت دادن الحاد و کفر، و یا تهدید و مانند آن را ندارد. آزادی در گفتمان و مناظره این است که به متخصص دین مراجعه کنیم تا هرگونه اعتقاد و شکی برطرف شود. در حضور او آزاد هستیم که هر گونه شبهه یا اشکالی را بطور کامل مطرح کنیم، اما در مقابل غیر متخصص به این دلیل که ممکن است حرفهایی مطرح شود که فکری نادرست و غلط ترویج گردد، و شبهه گسترده شده و بدون جواب بماند، آزاد نیستیم.
اخوان مقدم در پاسخ به این پرسش که رابطه ائمهمعصومین(علیهم السلام) با قرآن چگونه است، گفت: عین فرمایش پیامبرگرامی اسلام است که فرمودند: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا، کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی؛ أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ: من همانا دو چیز در میان شما میگذارم که پس از من هرگز گمراه نشوید، مادامى که به آن دو چنگ زنید، کتاب خدا، و عترتم که اهل بیت و خاندان مناند؛ زیرا خداى لطیف و آگاه به من سفارش کرده که آن دو از هم جدا نشوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند».
وی گفت: مقصود از استناد به این حدیث این است که درک نماییم قرآن و عترت هم دوش و قرین یکدیگر، هم پایه و مکمل هم هستند. قرآن و عترت دو ثقل هستند. اگرچه در برخی روایات این نکته وجود دارد که قرآن ثقل اکبر و ائمهمعصومین ثقل اصغر هستند دلیلش این است که قرآن کلام خدا است ولی به صورت کلی جانشینی وجود ندارد، بلکه قرآن و عترت مکمل هم هستند که وجود یکی بدون دیگری بی فایده است.
وی بیان کرد: از ائمهمعصومین (علیهمالسلام) در حوزه مناظره به خصوص مناظرههای حضرت امام رضا (ع) میآموزیم که بایستی به طرف مقابل مناظره احترام گذاشت. در این راستا شیوه برخورد ائمهمعصومین (علیم السلام) بسیار قابل توجه است. از این جهت که زمانی که مشاهده میکردند طرف مقابل کوتاه آمده است دیگر مناظره را ادامه نمیدادند. بنابراین مناظرههای ائمهمعصومین (علیهمالسلام) برای ما الگوی قابل تأملی است که دریابیم با چه الگویی و با چه روشی مناظره صورت میگرفته است.
وی در پایان گفت: همانگونه که با مشاهده تفسیرهای ائمهمعصومین (علیهمالسلام)، علاوه بر
تفسیر آیه مورد بحث، روش تفسیر برای آیات دیگر را نیز برمیگیریم، مناظرههای معصومین هم
علاوه بر آگاهی در موضوع مناظره، روش کار را نیز به ما میآموزاند؛ و از آنجا که
ایشان معصوم هستند و فعل خطا انجام نمیدهند، برمیآید که عمل کردن بر خلاف
دستوراتشان ذیل آسیبشناسی مناظره قابل بررسی است. بنابراین هرکس از این روش ها
استفاده نکند اشتباه کرده است. البته گاهی اوقات نکتهای و مطلبی در کلام امام
معصوم وجود دارد که به صورت مستقیم ذکر نشده، بلکه از فحوای کلام، استنباط، و مورد
توجه قرار میگیرد. برای الگو قرار دادن معصومین باید این نکتههای ریز را شناخت و
بر اساس آنها به مناظره پرداخت.
گفتوگو از بهروز زواریان