محمدجواد توکلی، عضو هیئتعلمی گروه اقتصاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، در یادداشتی که در اختیار
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، قرار داده، به نقد عملکرد برنامه خندوانه در حوزه فرهنگ اقتصادی پرداخته است که متن این یادداشت در ادامه میآید:
شاید برای بینندگان برنامه خندوانه خیلی جذاب بود که بعد از مدتها، فردی توانست توپ را از فاصله دور داخل سبد بسکتبال بیاندازد و برنده صد میلیون تومان شود. داستان این پرتاب از این جهت نیز جالب بود که فردی به صورت نیابتی برای خانمی که قرعه پرتاب به نامش خرده بود، توپ را پرتاب کرد و توافق کردند که 30 میلیون جایزه در صورت موفقیت برای آقای پرتابکننده و هفتاد میلیون برای آن خانم باشد. وقتی پرتاب با موفقیت انجام شد، همه دچار شور و حال عجیبی شدند؛ از عوامل صحنه گرفته تا مهمانان جلسه و فرد پرتابکننده.
از زاویه نگاه تحلیلگران حوزه فرهنگ اقتصادی، نمایش پرتابی صد میلیون امتیازی را نباید پرتاب عادی توپ یا تفریحی ساده برای جذب مخاطب و شاد کردن او تلقی کرد، این اقدام، نوعی انتحار فرهنگی بود که ناخواسته فرهنگ دیرینه کسب روزی از محل کار و تلاش و نه شانس را نشانه گرفته بود.
پرتاب صد میلیون امتیازی بدین معنا است که میتوان با یک حرکت، ثروت زیادی را به یکباره کسب کرد. مهم این است که بخت و اقبال با تو یار باشد، قرعه به نام تو بخورد و از قضا توپ نیز وارد سبد شود.
از کنار این حادثه و حوادث مشابه در رسانه ملی مانند این که فردی با یک پیامک برنده ماشینی 200 میلیون تومانی شود نباید به سادگی گذشت. این اقدامات به خصوص هنگامیکه در برنامههای پرمخاطب صورت گیرند، اثرات فرهنگی پردامنهای دارند. اثر عمده این برنامهها ایجاد این ذهنیت در مخاطبان است که پولدار شدن به صورت تصادفی و از روی شانس ممکن است و کاش چنین شانسی نصیب ما شود.
متأسفانه فروریختن آوارهای ساختمان فرهنگ اقتصادی صدا ندارد و کسی متوجه آن نمیشود؛ چرا که فرهنگ به تدریج تغییر میکند و افراد، چندان متوجه تغییرات کُند آن نمیشوند. وقتی ذهنیت افراد به خصوص کودکان شکل گرفت و در این حال و هوا رفتند که کاش میشد ما هم با پرتابی صد میلیون امتیازی پولدار میشدیم، بسیاری از ناهنجاریهای اقتصادی بعدی را هم بهدنبال خواهد داشت.
فرهنگ رشوه، رانت، سودجویی و یکشبه پولدار شدن، محصول تخریب فرهنگ کار و تلاش برای کسب روزی حلال است. افرادی که پولدار شدن بدون زحمت را بهنجار تلقی کنند، ممکن است در آینده در موقعیتی قرار گیرند که با یک امضا در موقعیت مدیر و یا با یک فرصتطلبی در مقام یک کارمند، ثروت بادآوردهای را به چنگ بزنند. این که اُفق سرمایهگذاری اهالی کسب و کار ما کوتاه است و سریع میخواهند پولدار شوند حاکی از این است که ما فرهنگ کسب سود با کمترین زحمت را تا حدود زیادی نهاده کردهایم. وقتی این فرهنگ نهادینه شود، افرادی که این گونه ثروتمند میشوند، خوش شانس تلقی میشوند و حتی گاهی مورد تشویق هم قرار میگیرند.
کاش مسئولان رسانه ملی که متکفل فرهنگسازی کشوراند تأمل بیشتری در این مورد کرده و از فرهنگ اسلامی - ایرانی کار و تلاش صیانت میکردند؛ فرهنگی که در آیات قرآن مجید منعکس شده که « وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى؛ و اينكه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست» (النجم/ 39).
در روایات و سیره معصومین(ع) مرتب این فرهنگ ترویج شده که افراد باید نان دسترنج خود را بخورند و برای این منظور سختی بکشند. حکایتهای بسیاری از معصومین(ع) نقل شده که زیر آفتاب سوزان برای تأمین معیشت خود تلاش میکردند. این فرهنگ در اشعار شاعران پرآوازه ایرانی نیز منعکس شده که:
برو کار می کن مگو چیست کار که سرمایه جاودانی است کار
برای صیانت از فرهنگ کار و تلاش در جامعه باید ضوابط دقیقی برای برنامههای رسانهای تنظیم کرد و دقیقا خطوط قرمز در برنامهسازی را مشخص کرد. یکی از خطوط قرمز باید این باشد که هیچ برنامهای نباید فرهنگ شانس و اقبال را حتی به صورت ضمنی ترویج کند.
برای شفافسازی این قانون باید دقیقا مصادیق رسانهای فرهنگسازی شانس و اقبال را تعیین و به تمامی برنامهسازان ابلاغ کرد. حداقل میتوان جریمههای سنگینی برای برنامهسازانی در نظر گرفت که این خطوط قرمز را رد کنند، جریمهای که بیش از ارزش مالی مخاطب جذب شده (یا بهتر بگوییم هزینه تخریب فرهنگ) باشد.
مردم هنوز مغزشان هر چه سرچ ! می کند پاسخی نمی یابند که چرا برای یک وام بانکی ۵ میلیون تومانی از بانک محل " باید فتوکپی و ضمانت و تمام ضامنین زنده و مرده را حاضر کنند " و برای ۵ میلیون بیش از ۴ برابر آن ضمانت دهند تا جرات نکنند یک ماه دیر کرد داشته باشند !!!...
ولی همین بانک معلوم نیست با کدام رابطه ! وام ۱۲۰۰ میلیاردی به کسی می دهد و آن شخص هم با گردن کلفت ! به هیچ باز پرداختی معتقد نیست . (( پرتغال فروش کجاست ؟!)) دقیقا مشخص نیست !!!!!!!!!!!