به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) حجتالاسلام والمسلمین سیدحمید جزایری، عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی(ص) شب گذشته، چهارم اسفندماه در نشست علمی استناد به حدیث در حوزه علوم انسانی که در مجتمع آموزش عالی امام خمینی(ره) برگزار شد گفت: اگر بخواهیم شرایط، ضوابط و محدودیتهای علوم انسانی را بررسی کنیم پیشفرض آن پرداختن به قرآن و احادیث در حوزه علوم انسانی است.
وی ادامه داد: علامه طباطبایی(ره) در صفحات متعدد تفسیر المیزان به مباحث علوم طبیعی و به روایات نیز نظر داشته است و در بخش علوم انسانی که به ساحت انسان در ابعاد مختلف اعم از روانشناسی، اقتصاد، جامعهشناسی، علوم تربیتی و ... باز میگردد، نوآوریهای ائمه اطهار(ع) و نظریهپردازیهای ایشان بحث قابل تحقیق است؛ از جمله در بحث مبانی علوم انسانی، مبانی انسانشناختی مانند خلیفةالله بودن، اختیار انسان، حس و تجربه، نقش عقل و وحی، ترکیب و تلفیقی از این دو باید تحقیقات بیشتری صورت گیرد.
جزایری ادامه داد: فناپذیری و مبدا و منتهای جهان و حتی مبانی روششناسی علوم انسانی در میان روایات وجود دارد و بحث مستوفایی است؛ چون یکی از وظایف اصلی دین اسلام هدایت انسان به سمت خدا و تحقق حیات طیبه و قرب انسان به خداست؛ لذا اگر پرداختن دین به علوم انسانی را حداقلی بدانیم و در آن خدشه وارد کنیم کاری نادرست است، زیرا جزء وظایف اولیه ساحت مقدس ائمه معصومین(ع) بوده و در برخی مواقع در قالب دعا بیان شده است.
عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) تصریح کرد: ممکن است مطالبی قبل از ائمه(ع) هم مطرح بوده و ایشان بر آن تاکید کردهاند و برخی موارد نیز افقهای جدیدی بوده که از سوی ائمه(ع) بر مردم گشوده شده و قطعا بخشی از فرمایشات ایشان نیز هنوز کشف نشده که میتوان جزء اعجاز سخنان ایشان برشمرد.
جزایری عنوان کرد: ائمه اطهار(ع) در اهداف علوم تحول ایجاد کرده و در مقوله تربیت نیز ساحتهای مختلف آن یعنی تربیت عبادی، عاطفی، اخلاقی و ... را مورد توجه قرار دادهاند ولی نظام علوم انسانی را میتوانیم با تامل از میان روایات استخراج کنیم.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: پرداخت به انسان و مسایل پیرامونی انسان از دغدغههای اصلی دین بوده ولی متاسفانه مسلمین به جای مراجعه و بازگشت به ظرفیتهای قرآن و دین در علوم انسانی عمدتا مصرفکننده مفاهیمی از علوم انسانی هستیم که از غرب به جهان اسلام وارد میشود.
این استاد حوزه تصریح کرد: قرن آینده بدون تردید قرن جنگ علوم انسانی است؛ زیرا دشمنان به جای نبردهای سهمگین و هزینههای زیاد نظامی به فکر تسخیر افکار مسلمین هستند و بهترین قلمرو آن نیز علوم انسانی است و پیروز کسی خواهد بود که بتواند در عرصه علوم انسانی پیروز شود، به شرطی که بتوانیم از روایات و آیات، مسائل علوم انسانی را استخراج کنیم.
جزایری عنوان کرد: از اینرو یکی از محورهای کنگره قرآن و علوم انسانی که قرار است از سوی المصطفی(ص) برگزار شود، مباحث حدیثی است تا با نگاه به روایات نیز به این مسئله پرداخته شود و نقش ائمه(ع) را بهتر بشناسیم و به جامعه نیز بشناسانیم.
وی با اشاره به دخالت عناصر غیرمعصوم در روند تدوین احادیث و مستمسک قرار دادن این مسئله از سوی برخی افراد، افزود: آیا این چالش مختص روایات و علوم انسانی است و یا در فقه و در کتب صلاة و خمس و حج و ... نیز این چالش را داریم. ناخودآگاه در اینجا این پیشفرض مطرح است که آیا امام وظیفه داشته در فقه دخالت کند ولی در مسائل اقتصادی، تربیتی، سیاسی، روانشناسی و ... هیچ سخنی نداشته باشند؛ لذا این چالش میان روایات و علوم انسانی و فقه مشترک است و هر جوابی در فقه بدهیم میتوانیم در این زمینه هم ارائه کنیم.
جزایری با بیان اینکه ما با تمامی مشکلات روایات فقهی به آنها عمل میکنیم پس چرا نتوانیم در علوم انسانی به آن استناد کنیم، اظهار کرد: محل بحث ما این است که خبر واحد، حجت باشد؛ لذا فرمایش علامه در عدم حجیت روایات در غیر مباحث فقهی و احکام عملی ابهام دارد؛ در مسائلی مانند صوم و صلاة وجود اتباع لازم است ولی اینکه مثلا اصحاب کهف 5 نفر یا شش نفر بودهاند بحث حجیت مطرح نیست و وجود اتباع منتفی است.
وی افزود: طبق فرمایش علامه، روایات در این زمینه یعنی موارد غیرفقهی نیز حجیت ندارند در حالی که خود علامه در برخی موضوعات غیرفقهی، صرفا به استناد روایات در تفسیر آیه، حمل بر معنای ظاهر کرده است.
جزایری بیان کرد: همانطور که قرائات مختلف در آیات وجود دارد که دلایل مختلفی دارد و از جمله آسیبهای تفسیر موضوعی، همین بحث تقطیع است؛ در روایات نیز این وضعیت به وجود آمده است.
این محقق و استاد حوزه با اشاره به معنای استناد تصریح کرد: آیا استناد این است که واقعا بگوییم دین این را میگوید یا اینکه ذکر کنیم همه استنادات، محتمل است؟ لذا اگر احراز صدور شد و جهت صدور نیز احراز و دلالت نیز فی حد نفسه روشن و ظاهر بود و محقق همه تلاش خود را در تمامی ابواب انجام داد؛ چرا نتوانیم نظریه خود در زمینه علوم انسانی را به ائمه(ع) استناد بدهیم؛ به عبارت دیگر چگونه است که در فقه میگوییم دین این را میگوید ولی در علوم انسانی که کمتر در حوزههای دینی مورد تامل بوده است، نتوانیم بگوییم.
وی تاکید کرد: اگر حدیث با معیارهایی که در فقه به کار میرود مورد توجه قرار گیرد همانطور که در فقه به نام دین فتوا میدهیم میتوانیم در علوم انسانی نیز نظر بدهیم.