حجتالاسلام والمسلمین سیدعیسی مسترحمی، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با اشاره به وضعیت علوم اسلامی و انسانی به گروههای مختلف فکری در این زمینه اشاره کرد و گفت: گروههایی که به نام علوم اسلامی و انسانی فعالیت دارند در چند طیف قرار میگیرند. وی افزود: گروههایی هستند که تفکر تجددگرایی دارند و هیچ مبنایی از علوم انسانی غربی و بشری را نمیپذیرند و معتقدند که باید علوم انسانی را از ریشه بنیان کنیم و بسازیم.
مسترحمی بیان کرد: برخی مبانی علوم انسانی در غرب را میپذیرند ولی معتقدند که ما باید براساس منابع دینی خودمان این مبانی و محتوا را تغییر دهیم و اصلاح کنیم زیرا غربیها، نگاه پزوتیویستی به جهان دارند ولی ما وحی و نصوص را هم منبع شناخت میدانیم و تنها حس و تجربه را منبع معرفت نمیدانیم.
دبیر اجرایی کنگره قرآن و علوم انسانی گفت: در نزد افراد معتقد به علوم انسانی اسلامی روح، فطرت، عالم ذر و مقولاتی از این دست قابل قبول و دخیل در نوع نگرش انسان به هستی است و طبیعتا کسی که این معتقدات را دارد نوع نگرشش با کسانی که این اعتقاد را ندارند متفاوت است از این رو مبانی و روششناسی معرفتی او نیز تفاوت خواهد کرد.
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) با اشاره به دیدگاه سومی در این زمینه عنوان کرد: برخی دیدگاه حد وسط دارند و معتقدند که میتوانیم روش را مبنی، بر آموزههای قرآنی عرضه کرده زیرا قرآن هم عقل و تجربه را با شرایطی حجت میداند.
وی تاکید کرد: این گروه نه علوم انسانی اسلامی را به صورت کامل میپذیرند و نه آن را به صورت کامل رد میکنند و معتقدند در کنار عقل و تجربه، منبع معرفتی وحی نیز به عنوان یکی از مهمترین منابع شناخت قابلیت کاربرد در اسلامیسازی علوم انسانی را دارد.
مسترحمی در پاسخ به سؤالی در مورد اینکه وضعیت ما در زمینه علوم اسلامی در حوزه و در سراسر کشور چگونه است زیرا برخی معقتد به بههم ریختگی علوم اسلامی هستند و همین مسئله در وضعیت علوم انسانی نیز موثر است ابراز کرد: وضعیت ما در علوم اسلامی ایدهآل نیست، زیرا اگر ایدهآل بود مشکلات موجود را شاهد نبودیم و نباید هم توقع ایدهآل داشته باشیم بلکه باید روند حرکت به این سمت باشد تا روز به روز به سمت اهدافی که داریم پیش برویم.
مسترحمی اضافه کرد: استخراج مبانی علوم انسانی از قرآن و روایات و مجموعه نصوص دینی از دغدغههای دائمی و همیشگی رهبر معظم انقلاب اسلامی است و اگر مشکلات موجود نبود قطعا ایشان نیز این قدر دغدغه نسبت به این مسئله نداشتند بنابراین حساسیت درست ایشان نشاندهنده این است که باید با یک برنامهریزی جامع علمی هم وضعیت علوم اسلامی را متناسب با ظرفیتها و نیازها سامان دهیم و هم علوم انسانی را گام به گام در مسیر درست خویش پیش ببریم.
دبیر اجرایی کنگره قرآن و علوم انسانی تاکید کرد: اگر بناست برای حوزه و دانشگاه در زمینه علوم الگو تعریف کنیم باید این الگو را از ائمه(ع) بگیریم؛ اینکه چند طلبه برای چه رشتههایی نیاز است و چه رشتههایی بیشتر مورد نیاز امروز جامعه و آینده حوزههای علمیه و دانشگاه است با رجوع به روایات به دست میآید.
مسترحمی ادامه داد: بحارالانوار بزرگترین موسوعه روایی شیعه است که علامه مجلسی، تمامی روایات را در مجلدات زیادی گردآوری کرده است؛ به نظر من روایات این کتاب الگوی مناسبی برای برنامهریزی آموزشی در حوزه علمیه است زیرا در این مجموعه روایات در موضوعات مختلف فقهی، طبیعی، حقوقی و آداب و سبک زندگی و ... قابل تفکیک است.
وی ادامه داد: اینکه ائمه(ع) در زمینه سبک زندگی، سلامت و بهداشت، حقوق اجتماعی و خانوادگی و حقوق فردی، رابطه انسان با خدا، هستی و اجتماع انسانی و حتی حیوانات و طبیعت، مسایل فقهی در ابواب گوناگون، مسایل پزشکی و نجوم و ... چه مقدار مطلب دارند و چه مقدار ضرورت دیدهاند که به این مسایل بپردازند خود الگوی مناسبی برای برنامهریزی در مورد علوم مورد نیاز است.
مسترحمی گفت: در بحارالانوار از صفحات 53 تا 61 به موضوع السماء و العالم یعنی مباحث فیزیکی و نجوم و اخترشناسی و پرداخته و روایات مرتبط جمع آوری شده است که خود این مسئله نشان میدهد مثلا چنددرصد روایات به این موضوع اختصاص یافته است و ما هم میتوانیم البته با توجه به توسعه این علوم در جهان امروز درصد مورد نیاز و تعداد دانشجویان و طلاب مورد نیاز در این نوع رشتهها را تعیین کنیم.
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) ادامه داد: اینکه فقه، رشته اصلی در حوزههای علمیه بوده و هست و اینکه امروز هم چه مقدار به آن نیاز است قطعا در روایات مقدار زیادی مسایل فقهی وجود داشته و این نیاز به مرور زمان هم بیشتر شده است لذا در هر دورهای شاهد وجود فقهای قهار بودهایم.
مسترحمی با تاکید بر اینکه باید در زمینه فقهی، بیشتر گرایش به سمت مسایل جدید و مستحدثه باشد و نگاه به رفع معضلات کنونی کشور و دنیای اسلام را داشته باشیم اظهار کرد: متاسفانه وضعبت علوم در حوزه کاریکاتوری رشد کرده است، فقه بسیار وسیع شده و فقهای توانمند و قهاری داشته و داریم اما در زمینه کلام و منطق و زبانشناسی و برخی رشتههای دیگر علوم انسانی و اسلامی کمتر افرادی وجود دارند که بتوانیم با وجود آنان نیازهای موجود را پاسخگو باشیم.
مسترحمی بیان کرد: در دانشگاه نیز این عدم توازن وجود دارد و شاهدیم در برخی رشتهها مانند حقوق افراد زیادی تربیت شدهاند ولی در برخی رشتهها کمتر کسانی را داریم که بتوانند نیازهای جامعه را برطرف کنند حتی این وضع در علوم پایه نیز وجود دارد.